6 اسلاید صحیح/غلط توسط: (.❤.) انتشار: 3 سال پیش 239 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هیچ
از صداش فهمیدی جیمنه ...موهاتو بیشتر ریختی جلو صورتت ...صداتم یکم کلفت کردی ...
+..اممم...ممنون ...تو یه مدرسه ایم ...حتما براتون جبران میکنم ...
بالاخره ...
رفت جاش بشینه تو هم رفتی کنارش وایستادی ،جا نبود واس نشستن...
تو گوشش هم مثل همیشه هنذفری بود ...اصلا بهت توجه نکرد ...
+اییش ،پسره ی پرو ...بجای اینکه جاشو بده به من ...
ازپشتش دستتو جوری میکردی انگار میخوای خفش کنی ...
یه لحظه با دستش گردنشو خاروند ،تو فوری خودتو جمع و جور کردی...
اتوبوس یه هو ترمز کرد ...
+ایییییی...
با کله افتادی رو جیمین ...
اونم دستشو کشیده بود که نگیرتت ،تو هم درست با کلت رفت لای پاش ....
یکم طول کشید به خودت بیای ...
همه تو اتوبوس داشتین به شما نگاه میکردن...
سرتو بلند کردی ....نگاش کردی .....
جیمین:ایندفعه نگرفتمت ...
موهاتو کامل دادی عقب ...
صورتت قرمز شده بود ...
+یاااا ،چخبرتونه ....چرا اینطوری رانندگی میکنید ....ایششش تو هم ....چرا اینطور شد 😵😪
جیمین هیچ حرفی نمیزد انگار از اول فهمید داری دنبالش میکنی ....! البته اینکه با کله رفتی
_من اینجا پیاده میشم تو پیاده نمیشی ...؟!
+ها ...من؟!
_مگه از اولم دنبال من نبودی ؟!
+امممم!
باهم پیاده شدین ...
بی تفاوت به تو به راهش ادامه داد ...
+یاااا!کجا میری؟!.....با تو ام ....هییییی...ایشششش...
بدو بدو رفتی ار دستش گرفتی کشیدی ...
+با تو ام ...
_چیه ؟!چرا دست از سرم برنمیداری؟
+تو .....تو چقدر ادم بیشعوری هستی ....
_خب حالا گفتی میشه دستمو ول کنی ،عجله دارم ...
+کجا عجله داری؟
_همه مثل تو دست خالی نیستن ...کار دارم ...دیرم شده ...
+کار؟!...چه کاری!؟😄 از الان شروع به کار کردن تو شرکت بابات کردی ؟
_اره ...دیرم شده ،میشه بزاری برم حالا؟
+برام یه تاکسی بگیر ...منم برم خونمون ...
_از اول چرا اومدی دنبالم که ....بیا اینم پول ....
+من پول دارم ....فردا هم پولتو بهت میدم ،دوست ندارم به کسی قرض داشته باشم ....
_به تاکسی باید نقد بدی بگیر اینو ....برو وایستا دستتو بگیری تاکسی وایمیسته ....
+ها ؟
پولو گذاشت تو دستت و رفت ...
+من نمیتونم ...تو بگیر ....با توام ....ع وض ی ...
رفتی کنار خیابون ....دستتو دراز کردی ،فوری هم یه تاکسی اومد ...
سوار شدی ....منتظر بودی راه بیوفته..
+اقا حرکت کنید دیگه ...
راننده:خانم کجا میخواین برید؟
+کجا ....اهان ....لطفا برید ......
رسیدی خونه ...
مامانت:کجا بودی تو ؟با راننده هم نیومدی ...گفتی زنگ میزنی زنگ نزدی ...گوشیت هم خاموش ....
+ای ...شارژش تموم شده ...
بابات اومد :نمیخوای بگی کدوم گوری بودی؟
+یکم با دوستام رفتم بیرون...
بابات:اخرین بارت باشه بدون خبر با دوستات میری بیرون ...
+چشم ...😪
رفتی اتاقت....
کیفتو انداختی زمین ....
رو تختت دراز کشیدی، گوشیتم گذاشتی شارژ ...
دوباره اون صحنه اومد تو ذهنت ....
+وایییی،خیلی ضایع شدم ...اهه ...خاک تو سرت ا/ت ....اخه کی گفته به تو بیوفتی دنبالش ....ایشششش...دیونه ...
یه لحظه وسط این فکرات چهره اش اومد ذهنت ....
به طور خیلی عجیبی لبخند زدی ...
وقتی پی بردی چه غلطی کردی زدی تو دهن خودت ...
+ا/ت گ وه نخ ور ....!
فرداش ....:
امروز خواستی یکم زود تر بری مدرسه ...
مدرسه تقریبا خالی بود ...ولی انگار تنها کسی که امروز زود اومده تو نبودی ...
صدا های عجیب غریبی میومد ...
به طرف صدا رفتی ...پشت ساختمان مدرسه بود ...
÷حالا حالت اومد سرجاش؟
+کانگ ته ....صدای اونه ...
رفتی پشت ...
+کانگ ته ...تو .....هیییی....جیمین ...
صحنه خیلی وحشتناکی بود ...سه نفر جیمین رو گرفته بودن کانگ ته داشت جیمین رو کتک میزدن....سر و روی جیمین کلا خونی بود ...
کانگ ته: ا/ت ...تو اینجا چیکار میکنی؟!...واس چی زود اومدی....
+تو اینجا چه غل طی میکنی ...ولش کن ...
کانگ ته:عزیزم داشتم بهش خوش امد میگفتم ،چیه این بده؟
+گفتم ولش کن ....
داد زدی سرش و اونم به دوستاش گفت که ولش کنن ...
رفتی دستشو بگیری بلندش کنی که دستتو پس زد ...با دستش خونی که از دماغش میومد رو پاک کرد...
+این چه غل طیه داری میکنی؟
کانگ ته:این همون کاریه که با دانش اموزای بورسیه شدن میکنیم .نمیدونی؟
تو ذهن خودت :(بورسیه؟...حالا همه چی معلوم شد ...)
+بورسیه شده یا بچه مایه داره ...به تو چه؟!...تو خرجشو میدی ؟
کانگ ته کاملا از تو که این حرفا ازت بعید بود تعجب کرده بود....
+اگه کسی از اینا باخبر بشه، خودم میکشمت ....
به جیمین کمک کردی تا اونجا رو ترک کنید ...
از مدرسه رفتین بیرون ...چون بالاخره زود بود فعلا ...
رفتین تو یه فروشگاه نزدیک مدرسه نشستین ...رفتی از مغازه چسب زخم اینا گرفتی...
هیچکدومتون هیچی نمیگفتین ...
خواستی خون روی زخم دستشو پاک کنی که دستتو گرفت و نزاشت ...
+باید تمیز کنم تا عفونت نکنه ...
از دستت گرفت دستمالو تا خودش انجام بده...
+چطور فهمیده بود که تو بورسیه شدی، هرچند من خودم همدنمیدونستم؟
_......من چه بدونم برو از دوست پسرت بپرس...
+دوست چی؟...کی گفته ؟
_بخاطر تو شد همه ی اینا ...
+من؟
_بهت گفتم که از من دور باش ... هم به من از تو ضرر میرسه ،هم از تو به من ...
نمیدونستی چیزی بگی ...
+من ،من...
وقتی داشت زخمشو تمیز میکرد چون الکل به زخمش خورد یه "ایییی" کوچیک گفت....
+بزار کمکت کنم ...
از دستش گرفتی و دستشو، پیشونیش و کنار صورتش رو ضد عفونی کردی ...فقط بهت بی صدا زل زده بود !
روی هر کدوم هم چسب زخم زدی ...
دستشو میذاشت رو شکمش و فهمیدی که اونجاش هم یه چیز شده ...
دستتو گذاشتی رو دستش ...
+بزار ببینم ...
_خوبم ...
+خوشم نمیاد کسی جز خودم لجبازی کنه ...
دستشو کشیدی اونورو کنار لباسشو بالا کشیدی ...
+هههههه!
دستتو گذاشتی رو دهنت ....وضع شکمش خیلی خراب بود ...یه کبودی بزرگ و چندتا هم کبودی دور اطراف شکمش بودن ...
+بزار برم یخ بگیریم .....
از دستت گرفت ....
_نمیخوام تو برو مدرسه ...دیره ...
+نه هنوز وقت ...
ساعتو نگاه کردی و دیدی وقت نیست ...
+پاشو بریم ...
_من نمیام امروز ...
+یعنی چی؟
_نمیتونم بیام ،میبینی که ...
+میری خونه اتون؟
_اره ،میرم خونم ...
+من ...پس برم؟
_برو دیره ...
+مراقب خودت باش پس ...خدافظ .
خداحافظی کردی و رفتی ...
+مراقب خودت باش؟...من دیونه شدم حتما!
رفتی جلو مدرسه ولی اونجا منصرف شدی و برگشتی افتادی دنبال جیمین ....
جیمین هم بزور گرفتن درو دیوار رفت خونه اش ...
همینطور تعقیبش کردی....
رفتی دیدی خونه اش تو یه محله کوچیکه که بنظر خونش هم خیلی کوچیکه ....
....درو داشت باز میکرد که کلیدش افتاد زمین ...
میخواست خم بشه ولی دستشو از رو درد گذاشت رو شکمش ...
_اییی ...
تو هم فوری رفتی و کلید رو برداشتی که بدی بهش ....
+خم نشو تو ....
درو باز کردی ....
با تعجب بهت نگاه میکرد ...
_تو مگه نرفتی مدرسه ؟!
+گفتم یه هو وسط راه حالت خراب میشه میوفتی میمیری ،خونت میوفته گردن گانک ته و من ...
_تو چرا؟
+من زخماتو پانسمان کردم ...
_هه ...خب حالا که خوبم و رسیدم خونه میتونی بری...
+ایششش،خیلی بی ادبی ...تشکر نکردی هیچ ،تعارف هم نمیکنی بیام داخل ...
جلو تر از اون رفتی داخل خونش ...
+بیا تو درم ببند ....
_اوففف!بلای سر ....
اومد داخل ...
+خونت خیلی ...
_دمده اس؟
+راستش اره ،ولی حالو هوای خاصی داره ...
کیفتو انداختی رو مبل و نشستی ...
با تعجب نگات میکرد ...
_کی میخوای بری؟
+عجله داری؟
_میخوام بخوابم ...
+بخواب ،منم زود بیدار شدم خوابم میاد ،یه چرت میزنم ...
دراز کشیدی رو مبل ....
.
نفهمیدی کی خوابت برد ...
جیمین ولی نخوابیده بود و بهت نگاه میکرد وقتی خواب بودی ...
_خوشگله ...
یه+یعنی چی؟
_نمیتونم بیام ،میبینی که ...
+میری خونه اتون؟
_اره ،میرم خونم ...
+من ...پس برم؟
_برو دیره ...
+مراقب خودت باش پس ...خدافظ .
خداحافظی کردی و رفتی ...
+مراقب خودت باش؟...من دیونه شدم حتما!
رفتی جلو مدرسه ولی اونجا منصرف شدی و برگشتی افتادی دنبال جیمین ....
جیمین هم بزور گرفتن درو دیوار رفت خونه اش ...
همینطور تعقیبش کردی....
رفتی دیدی خونه اش تو یه محله کوچیکه که بنظر خونش هم خیلی کوچیکه ....
....درو داشت باز میکرد که کلیدش افتاد زمین ...
میخواست خم بشه ولی دستشو از رو درد گذاشت رو شکمش ...
_اییی ...
تو هم فوری رفتی و کلید رو برداشتی که بدی بهش ....
+خم نشو تو ....
درو باز کردی ....
با تعجب بهت نگاه میکرد ...
_تو مگه نرفتی مدرسه ؟!
+گفتم یه هو وسط راه حالت خراب میشه میوفتی میمیری ،خونت میوفته گردن گانک ته و من ...
_تو چرا؟
+من زخماتو پانسمان کردم ...
_هه ...خب حالا که خوبم و رسیدم خونه میتونی بری...
+ایششش،خیلی بی ادبی ...تشکر نکردی هیچ ،تعارف هم نمیکنی بیام داخل ...
جلو تر از اون رفتی داخل خونش ...
+بیا تو درم ببند ....
_اوففف!بلای سر ....
اومد داخل ...
+خونت خیلی ...
_دمده اس؟
+راستش اره ،ولی حالو هوای خاصی داره ...
کیفتو انداختی رو مبل و نشستی ...
با تعجب نگات میکرد ...
_کی میخوای بری؟
+عجله داری؟
_میخوام بخوابم ...
+بخواب ،منم زود بیدار شدم خوابم میاد ،یه چرت میزنم ...
دراز کشیدی رو مبل ....
.
نفهمیدی کی خوابت برد ...
جیمین ولی نخوابیده بود و بهت نگاه میکرد وقتی خواب بودی ...
_خوشگله ... لبخند کوتاهی هم زد ..ولی بعدش خودشو جمع و جور کرد.
به گوشیت اس ام اس اومد ...
جیمین هم از روی صفحه که هی اس ام اس میومد ،فهمید چی به چیه ...
جانگ می:ا/ت باورت نمیشه چیا پیدا کردم درباره ی جیمین...پسره خیلی وضعش بده ...
شین جه:منم همون چیزایی که میخواستی رو گیر اوردم ...
جیمین از خوندن این حرفا یکم روحیه اش خراب شد ....راستش نا امید شد ...!
با یه خمیازه طولانی و کش و قوس دادن به بدنت بیدار شدی!
+ایییییی...خوب خوابیدم..
جیمین نشسته بود روی مبل کناری ...بهت زل زده بود ...
+اممم،حالت بهتره؟
_هه! انگار اصلا حال من برات مهمه!
+یعنی چی ،پس الان اینجا چیکار میکنم؟
_نمیدونم ،شاید اومدی به زندگی من سرک بکشی؟!
+من؟
_اگه سوالی داری که فعلا جوابشو پیدا نکردی ازم بپرس بهت بگم ،دوستاتو اذیت نکن !
+وات؟
گوشیتو فورب برداشتی و پیامارو دیدی!
+من .....ببین من اصلا قصد بدی نداشتم!
_برو !
+کجا؟
_از خونم ،زندگیم ،ذهنم بیرون برو...
+ذهنت؟
_فقط برو .
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
چرا هر تستی رو میزارم تستچی رد میکنه ؟ چیز بدی هم نداره توش اخه😒
پارت بعد کی میادددددددد
میخوام داستان بخونم 😢😢😢
پس کی میزاری
داستانت عالیههههههههههههههه ❤️❤️
منتظر فصل۲باشین
عالییی بعدی لطفا