و بگین ای میراکلس طاووس خودت رو ترمیم کن تا میراکلس خودشو ترمیم کن . گفتم ممنون ناتالی و ناتالی هم به نشونه ی خواهش می کنم سرش رو پایین آورد.🐞🐾: تیکی و پلگ از انگشتر و گوشواره هامون بیرون اومدن و همو 👩❤️💋👨کردن.ما و همه ی بچه ها ماتمون برده بود وقتی از هم جداشدن و. ما رو دیدن سرخ شدن تیکی از قرمز به زرشکی و پلگ از سیاه به قرمز تغییر رنگ داده بود(یعنی از شدت خجالت قرمز شده بودن)
پلگ گفت چیه مگه .اگه حرفی دارین بگید تا یه کتاکلیزم حرومتون کنم.🐾:تا حالا پلگ رو انقدر عصبانی ندیده بودم با ترس آب دهنمو قورت دادم و گفتم باشه باشه آروم باش پلگ ما فقط تعجب کردیم از همه بیشتر من و مرینت .مرینت گفت آخه تیکی هیچ وقت بهت اهمیت نمیداد.منم گفتم پلگ هم تا حالا
به چیزی جز پنیر کممبر علاقه نشون نداده بود.اون دوتا هم گفتن اتفاقا ما ۱۰۰۰۰۰۰ ساله که عاشق همیم .ما هم دهنمومون باز مونده بود.دیگه ساعت تقریبا ۱بود.
بچه ها کم کم خداحافظی کردن و رفتن.بعد که همه رفتن ناتالی اومد تو اتاق و گفت پدرتون کارتون داره برین تو اتاقشون رفتیم تو اتاق پدر.🦋:بهشون گفتم بچه ها شاید شوکه شین اما من شدوماث ام.اونا داشتن شاخ در میاوردن از شدت تعجب.پرسیدن واقعا.من گفتم نورو دوسو ترکیب شین و تبدیل به شدوماث شدم .پرسیدن چرا میراکلس لیدی باگ و کت نوار رو می خوای .گفتم موضوع مادرتونه گفتن مادرمون؟گفتم آره .باید یه حقیقت رو بهتون بگم مادرتون نمرده رفته تو کما اون به خاطر میراکلس طاووس اون طوری شد میراکلس طاووس شکسته بود و برای ترمیم خودش از روح صاحبش تغذیه میکرد ولی من امروز تونستم درستش کنم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)