سلام کیوتا همان طور که گفتم دیگه با این اکانت ادامه می دهم. کمی ممنوع
پارت ۷
از زبان آدرین:((دیگه نتونستم تحمل کنم و سریع رفتم و به عمو ویلیام گفتم :((لطفا به دکتر بگویید نا من بروم تو اتاق مرینت .عمو ویلیام گفت باشه پسرم و به دکتر ها گفت تا بگذارند من بروم و آنها هم گذاشتند من رفتم تو اتاق مرینت و
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
عالیییییییی💗🥰🌺💖
ممنون
عالییییییییییییییییییی بود عشقم 😍 ولی کم بود 😐
ممنون آجی پارت ۹ را بخوان
آخه چرا داستانت اینجا هست هستی 😅
سلام دیگه با این اکانت ادامه می دهم
دوستان اگر قسمت های قبل را نخواندید باید توی جستجو بزنید دختر تیلیاردر ۱،۲،۳۴،۵۶،۷،۸
وات 😐😑😐😐😐😑😐😑😑😑😑😐😐😐😐 العان چی شد 😐😑😐😐😐
سلام
چون با اون اکانتم بوده باید تو جستجو بزنین
قشنگ بود 😍😍😍
منتظر پارت بعدی هر دو داستان هستم
ممنون
در حال برسیه هر دو
قشنگ بود آبجی هستی🌹💖🥰فقط دوتا عیب داشت که اونا رو برطرف کنی داستان عالی تر از عالی میشه🤩😍
1-کتابی ننویس😘
2-طولانی تر بنویس🥰
و تمام🖐️🖐️
ممنون
پارت های بعد طولانی است