ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن 🙏🙏🙏🙏
به نا چار سری تکون دادم وگفتم:چشم قربان
آدرین لبخند شیرینی زد و منم رفتم طرف ماشین ها.
محمدی:دایی بیا
سوار ماشین دایی شدیم و رفتیم اداره.به محض ورود به اداره سریع خودم رو به اتاقم رسوندم و لباسام رو با یونیفرمم عوض کردم.
چقدر دلم برای این لباس تنگ شده بود.برای رنگ سبز تیره اش و اون در جه های رو آستینش...رو درجه هاش دست کشیدم...یه ماموریت دیگه هم خوب تموم شد...هربار که به یه ماموریت می رفتم و خوب تمومش می کردم احساس می کردم لیاقت اون درجه هارو دارم...
چقدردلم برای اتاقم تنگ شده بود...برای صندلیم که حس ریاست بهم می داد.
با ذوق عین بچه ها نشستم رو صندلیم و چرخ چرخ زدم.وای که عاشق این کار بودم.آخرشم با یه سرگیجه بد بلند می شدم وتلو تلو می خوردم.با باز شدن ناگهانی در عین این جن زده ها دستم رو گرفتم به به میزو صندلیم وایساد...
بادیدن نینو دستم رو گذاشتم رو قلبم و چندتا زیر لب بهش فحش دادم که اینطوری منو ترسونده...
نینو غرغر کنان گفت:بدو دیگه.نگاه کن توروخدا نشسته واسه من چرخ چرخ می زنه من باید بشینم یه گزارش بلندبالا بنویسم. پاشو بیا کمک ببینم مگه تو معاون من نیستی؟بدو ببینم
مرینت: بگم خدا چی کارت کنه پسر...قلبم ریخت
نینو:بدو ببینم.بهتر...
مرینت:خیلی خب بابا اومدم
نینو:بدو سریع می خوام برم خونه دلم حسابی تنگ شده.بدو این گزارش رو بنویسیم بریم...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
عالی بودددد
آجی کی میتونی بعدی رو بزاری ؟؟
گذاشتم عشقم
عالیح بید•-•🧡🌧
عاجو عسل کیه؟😐
مرسی زندگیم...
إ اشتباهی به جای مرینت زدم عسل 😂😂😂
مثل همیشه عالی فقط میخوام سعی کنم قیافه شر مرینتو یادم بره اون قیافه مظلومشو تصور کنم ولی غیرممکنه😒😐💔😂😹
مرسی
😂😂😂
بازم مثل همیشه عالی بود آجی جونم
مرسی زندگیم
خواهش آجی خیلی دوست دارم
آیـــی عزیز دلم منم خـــیـــلـــی دوستت دارم نفسم ❤❤❤❤❤❤
عالی بود این داستان یکی از بهترین داستان هایی است که دارم میخونم
لطفا پارت بعد رو زود بزار مرسی ❣
مرسی عشقم...
عالییییییییییییییییییییییییییی بودددددددددددددددددد😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مرسی عشقم..
عالییییییییییییییییییی
مرسی عشقم.
عالی بود اجی
مرسی عشقم