چه جور عاشقت شدم پارت سوم

ناظر لطفاااا منتشر کن خواهش😊❤

مری:خوب حالا جولیکا سگ نشو جولیکا:بی ادب مری:خب رسیدیم پیاده بشید بدویید فقط ضایع بازی در نیارید لطفا ادینا:اوکی باش رز:باش جولیکا:باش مارسل:ادین پسر عجب جایی مارو آوردی ادرین:آدرین انتظار جای بد داشتی مارسل:نه بابا رفیق نینو:واو دختره رو داری لوکا:اوفففف مارسل:بچه ها من کور شدم یا اونا دختران ادرین:کووو مارسل:اونجا

ادرین:شما رو نمیدونم ولی من نمیزارم دو دقیقه دیگه خواهرم اینجا بمونه مارسل:بچه ها بریم ادرین:بریم نینو:بریم لوکا:بریم ادرین:ادرینا مارسل:مری ادرینا:شما اینجا چیکار میکنید ادرین:نباید من این سوال از تو بپرسم مرینت:ببخشیدا اومدیم یکم خوش بگذرونیم نیومدیم که به شما ها حساب پس بدیم که مارسل:مری خب چرا اینجا یه جا دیگه می‌رفتید مری:من و دخترا دوست داشتیم بیایم اینجا مارسل:دقیقا همون کلوپ که ما اومدیم مری:برو بابا دخترا بیاید میریم دخترا:باش ادین:پسرا ما هم میریم پسرا:باش بیرون کلوپ: ادرین:مرینت یه لحظه وایستا مری:چیه بگو ادرین:تو از من بدت میاد میخوای منو اذیت کنی از خواهرم استفاده نکن طرف حساب تو منم نه خواهرم فهمیدی مری:خواهر تو دوست منه و منم با دوستام اومدم بیرون خوش گذرونی قرار نیست به تو حساب پس بدم فهمیدی مارسل بیا بریم مارسل:باشه

تو ماشین:مری تو مغرش:نمیدونم چرا وقتی ادرین باهم اونجوری رفتار کرد دلم گرفت بغضم گرفت(به‌به داری عاشق میشی😁)مارسل:مری خوبی مری:آره خب رسیدم من میرم توام خواستی بیا خونه نخواستی برو پیش رفیقات برا من فرق نمیکنه مارسل:مرینت تو چته ها تو مشکلت با ادرین چیه هاااا مری:رفیقت خودش یه مشکله آقا حالا اگه بخاطر رفیقت خواهرت ول میکنی دیگه نیا خونه مارسل:نمیام مری:به درک

مری:همه داداش دارن منم داداش دارم مارسل:شانس مزخرف منه که خواهرم اینه مری: من چم شده آخه مکالمه ادرین با مارسل:مارسل:داداش کجایی میخوام بیام پیشت ادرین:خونه خودمم چطور با مرینت دعوا کردی مارسل:آره حوصلشو ندارم ادرین:باش بیا پیش من مشکلی نداره فقط پسرا نیستن تو بیا مثل قدیم یکم با هم حرف بزنیم مارسل:باش داداش (تا پارت بعد خدافظ😍❤)