
ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
سارا: این کیلی کوب هست پس کی قرارداد نوشت مرینت:به ما باشه همین الان…نمی خوایم این موقعیت خوب رو از دست بدیم مگه نه عزی*زم؟ آدرین:آره من همین الان حاضرم کیانی:ماهم هیچ مشکلی نداریم آدرین:پس منتظر چی هستین قرارداد رو بنویسیم دیگه. صدای در اومد.
سارا:بفرمایید. نینو:سلام بدون من خوب جلسه ای گرفتید ها سارا پرید تو بغ*ل نینو……… سارا:اوه نینو دلم برات تنگ شده بود…تو خیلی بد هستی به ما کم سر زد… مرینت:به ماکه اصلا سر نزد… نینو:عزی**زم دلم برات یه ذره شده بود بعد هم اومد سمت من .داشتم از خنده می مردم.با چشمای نگران بهم خیره شد.لبخند زدم که اشکالی نداره.خیالش راحت شد. آدرین:اگه دلتنگیت واسه خانوم ها تموم شد به ماهم برس. نینو:اوه پسر دلم برات خیلی تنگ شده بود. محکم هم دیگه رو بغل کردن و بوس**یدن. متین:خب ببینم کارتون به کجا کشید؟ کیانی:به قرارداد.می خواستیم قبل از اینکه تو بیای قرارداد رو بنویسیم. نینو:اوه چه خوب پس بنویسید دیگه منتظر چی هستین؟ سارا:منتظر هیچی… قرارداد رو نوشتیم و سرمایه گذاری کردیم.
سارا:بفرمایید. نینو:سلام بدون من خوب جلسه ای گرفتید ها سارا پرید تو بغ*ل نینو……… سارا:اوه نینو دلم برات تنگ شده بود…تو خیلی بد هستی به ما کم سر زد… مرینت:به ماکه اصلا سر نزد… نینو:عزی**زم دلم برات یه ذره شده بود بعد هم اومد سمت من .داشتم از خنده می مردم.با چشمای نگران بهم خیره شد.لبخند زدم که اشکالی نداره.خیالش راحت شد. آدرین:اگه دلتنگیت واسه خانوم ها تموم شد به ماهم برس. نینو:اوه پسر دلم برات خیلی تنگ شده بود. محکم هم دیگه رو بغل کردن و بوس**یدن. متین:خب ببینم کارتون به کجا کشید؟ کیانی:به قرارداد.می خواستیم قبل از اینکه تو بیای قرارداد رو بنویسیم. نینو:اوه چه خوب پس بنویسید دیگه منتظر چی هستین؟ سارا:منتظر هیچی… قرارداد رو نوشتیم و سرمایه گذاری کردیم.
خوب میریم فردا روزی که به افتخار مرینت و آدرین که تازه واردن جشن میگیرن و اینکه این شرکتی باهاش قرار داد بستن همون باند خلافکاره که بعدا راجبش بیشتر میفهمین
نینو:سلام بر زو*ج مهربون مرینت:سلام آدرین:سلام صبحونه خوردی؟ نینو:آره تکمیل تکمیل آدرین: مرینت بیا جمع کن اینارو. باهم رفتیم بیرون کلی گشتیم وخوش گذروندیم.قراربود غروب نینو لباسم رو واسم بیاره. غروب شد و نینو لباسم رو آورد و خودش رفت خونش تا آماده شه. آدرین لباس ها و وسایلش رو برد تو حال تا همونجا حاضرشه.منم تو اتاق حاضرشدم. لباسم یه لباس بلند پشت گردنی مشکی و قرمز ماکسی بود.با یه کت مشکی ازجنس خودش.کلاه گیس صافم رو گذاشتم وموهام رو بالای سرم شینیون کردم.یه آرایش کامل شب زیباییم رو تکمیل میکرد.صدای آدرین از حال میومد. آدرین:مرینت…مرینت …کارت تموم شد بیا نینو اومده پایین منتظره… مرینت:آلان میام. آدرین در اتاق رو باز کرد.چند دقیقه ای مات ومبهوت به من خیره شده بود. مرینت:بد شدم؟ آدرین:نه اتفاقا خوب شدی مرینت:چرا کراواتت رو نبستی؟ آدرین:ولش کن..لازم نیس… مرینت:بگو بلد نیستم چرا بهانه میاری…بیا من برات ببندم…
شرایط پارت بعد: ۱۰ لایک ۱۲ کامنت ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد رو برسی کردم کیوتم :))
مرسی عشقم ❤❤
♡
آها اجی منتشر نشد
نه به خدا
واااای چه بد
منتشر شد
🥳🥳
عالیه میشه داخل مسابقه ام شرکت کنی
نفسم شرکت کردم منتشر نشده
خیلی ممنون که شرکت کردی راستی آجی میشی
آره خوشگلم چرا نشم
نازنین فاطمه همون نازنین ۱۲ سالمه
و شما؟
خوشبختم 💓
بهار 14ساله ❄
خوشبختم عشقم
عشقم اشکال نداره از عکسی که رو مسابقت گذاشتی برای داستانم استفاده کنم؟
نه اشکال نداره حتما استفاده کن خوشحال میشم
عالییییییییییییییییییییییییی بودددددد 💕💫
مرسی عشقم
پارت ببعععددد
میزارم
پارت بعدی پلیز
تنکص
برسیه خوشگلم♥
من
کامنت
از
هم