حمایت یادتون نره🙏🖤
وارد حیاط دانشگاه شدم
حیاط خیلی بزرگی داشت و کلی دانشجو توی حیاط بود
خیلی آروم قدم برداشتم و به سمت دفتر مدیر حرکت کردم
متوجه نگاه های بچه ها شدم ولی اهمیتی ندادم و فقط سرعت قدم هام رو بیشتر کردم
نفس عمیقی کشیدم و در زدم
#بله بفرمایید
آروم دستگیره رو به سمت پایین فشار دادم و وارد شدم
+سلام من دانشجوی انتقالی هستم
#اوه سلام بفرمایید خیلی خوش اومدید🤩😊
به سمت مبلی که کنار میز مدیر بود رفتم
+مرسی ممنون😊
آقای چانگ(مدیر دانشگاه)دکمه کتش رو باز کرد و پشت میز نشت
# خیلی خوش اومدید منتظرتون بودم😊
مدارک رو از توی کولم در آوردم و روی میز گذاشتم
+بفرمایید این هم مدارک من
آقای چانگ با تعجب به من نگاهی انداخت و گفت
# اممم..بله حتما به مدارک نگاهی ميندازم
+اگر اجازه بدید دیگه برم سر کلاس
# بله بله حتما
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
به من بگو منو یه جایی ازاین داستانت جای دادی بوگوووو عررررررررررررر
نظرت چیه بشم بغل دستی خنگت ؟
اگر حمایت ها خوب باشه همین امشب پارت بعد رو میذارم😊🖤🍩
بگو ک داستان درمورد bts هست بگو ک هست البته چرا داستان ب این قشنگی نباشه😌😍
هست ولی اعضا توی این داستان خواننده نیستن😉
وای خیالم راحت شد اتفاقا وقتی خواننده نیستن مافیا و شغلای دیگه دارن اکشن تر و باحال میشه😜😜
😁😉🖤
افرین افرین🥺
ملسی ملسی🥺💕