اینم از دومین پارت امیدارم خوشتون بیاد
از زبان اما:صبح از خواب بیدار شدم دیدم لوئیس با یک دختریه داره بازی میکنه هیوگو که خواب بود رو بیدار کردم و گفتم« اون دختره کیه» هیوگو که از خواپ پریده بود گفت« کدوم دختر بعد» بعد عینکشو زد و گفت« اها اون خب من چبدونم بریم از لوئیس بپرسیم»
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
پر قدرت ادامه بده خوشم اومد💪🏻💚
خوابشش تعبیر شد
چی منطورتو نفهمیدم
فک کردم خطرناک میشه گفتم الان خوبی که دختره دیده تعبیر میشه رفتم پارت بعد نشد
میراکولری
بله
عالی بود😇
ممنون
داستانت خیلی باحال و قشنگه😁☘💐
حتما ممنون
عالی سریع بعدییییییی♥♥
حتما
سلام من ناظرش بودم(همون کاربر ببر بنفشم)
خیلی عالیییییهههه داستانت
من پیشنهاد دادم میراکلسی بنویسی هااا😂😂 میدونستم خوب میشه
ممنون اره والا خوب شد
اصلا مدیون منی این داستان به این خوبی رو😂😂 ببین من چنقدر خوبم اصلا😂😂😂
خودم میدونم اعتماد به سقفم خیلی زیاده به دل نگیر😂😂
من برعکس تو کمه برای همین نزاشتم البته از این ببعد خب ادم قحطه من همونو موخام بیارم که تو نظرات گفتم ولی یجوریه موندم تو دو راهی
اوکی
نگران نباش فقط ادامه بده
منم اولین پارت داستانی که نوشتم کلا یه نفر لایک کرد… میدونی کی بود؟؟ خودم😂😂 ولی به شوخی گرفتم و همینجوری ادامه دادم تا رسیدم به اینجایی که الان هستم
عالیـــــــــ
ممنونــــم