
اولین قسمت

از زبان سوین: چمام رو باز کردم دوربرمو نگاه کردم اینجا کجا بود مم تو یه کوچه چکار میکردم؟ وای خدا الان که شبه مامان بابام منو میکشن وایییی همینجوری دورو برمو نگاه میکردم که یهو خشکم زد
وای خدا این باورنکردنیه اینجا انیمه ای خدااااا بلاخره دارم یه خواب انیمه ای میبینم اخجون من کلی انیمه دیدم ولی تا حالا ببارم خواب انیمه ای ندیده بودم

رفتم بیرون و شروع کردم قدم زدن تو خیابون های خوابم خیلی باحال بود عین ندید بدیدا هی دورو برمو نگاه میکردم

رفتم کنار یه مغازه شیشه ای و خودمو نگاه کردم واییی جونم من چقد خوشگلم موهام نقره ای بود که نور بهش میخورد رنگی میشد و چشمامم بنفش بود (لباسشم همونی که تو عکسه)
دورو برمو نگاه کردم که دیدم همه دارن میرن خونشون و همه مغازه ها هم داره کم کم بسته میشه یه رامن فروشی پیدا کردم ورفتم داخل +سلام خوش اومدین چه چیزی میل دارید _امم ااا سلام من یه رامن با مخلفات میخوام +حتما الان آماده میشه _ممنون

در کمال تعجب من به خوبی میتونستم ژاپنی صحبت کنم و بخونم! و حالا که دقت میکنم میبینم این مغازه همون مغازه ایچیراکو تو انیمه ی ناروتو عه صاحب مغازه ی ایچیراکو که رامن رو آورد تشکر کردم و شروع کردم خوردن
بعد که تموم کردم رفتم بیرون و دیدم که هیچکس نمونده و همه رفتن خونه هاشون (آخی تو هیچ کجا رو نداری بری) منم شروع کردم رفتن به مقصدی نامعلوم (اوهوع)که رسیدم به یه کوچه تاریک

که یهو یکی رو دیدم اونم کیرو کانکی کن رو دیدم از توکیو غول! اما اینجا دو تا چشماش قرمز بود و بیرحم تر به نظر میرسید@-@ +وای وای اینجا رو ببین چه خانم خشگلی داریم حالا نظرت چیه من تورو بخورم؟ _نظرم منفیه +ولی نمیشه که من الان خیلی گشنمه
وای خدا بدبخت شدم الان این میخواد منو بخوره عررر من میخوام تو خوابم بمونم نههه +نگران نباش قول میدم بدون درد بکشمت حالا هی اون میومد جلو من میرفتم عقب تا به دیوار خوردم و کانکی که خواست منو بکشه یهو زارت یه گونی برنج افتاد روش و کتلت شد اون گونی که تکون خورد یه نفر ازش اومد بیرون باورم نمیشه اون اون....

خب تمومید لطفا نظر بدید و لایک کنید خیلی ممنون میشم اشکال هامو بگید و بگید که چطوری کنم داستان بهتر چه و بنظرتون اون شخصه توی گونی که از بالای ساختمون پرت شد رو کانکی کی بود؟ جانه 👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دازای بود..؟