
سلام گایز ❤ واقعا میدونم لفتش دادم از یه طرف امتحانم شروع شده تو این مدت هر وقت فرصت گیر می اوردم اماده میکردم تا تولد تهیونگ چیزی نمونده یادتون باشه که بترکونید تولدش رو (つ≧▽≦)つ
خلاصه ای از آخرای پارت قبل✨ اومدیم میز رو چیدیم و شام رو خوردیم و موقع غذا خوردن کارا و ایسان سوال های عجیب و خنده دار از تهیونگ میپرسیدند در مورد بی تی اس و بیچاره اون مونده بود چی بگه که یهو یدونه سوال پرسید ایسان که همون شک شدیم
🤍شروع پارت 2/7☃️ بیچاره اون مونده بود چی بگه که یهو یدونه سوال پرسید ایسان که همون شک شدیم #تا حالا چیزی قلبت رو تحت تاثیر قرار داده ؟؟ @مثلا چی منظورت رو نفهمیدم #منظورم اینکه تاحالا عاشق شدی؟؟ ملینا داشت اب میخورد که شک میشه که اب میپره گلوش از زیر میز یه لگد به ایسان میزنه و تهیونگ نگاهی به ملینا میکنه بعد سرش رو بر میگردونه @ ام.... میشه..... گفت تازگیا اره +واو دختر خوش شانس کیه؟؟ @دیگه اون رو نمی تونم بگم 😁 شام رو میخورن بعد تهیونگ میخواد بره خونش که ایسان سوسکی جوری که ملینا نفهمه به ته میگه
شام رو میخورن بعد تهیونگ میخواد بره خونش که ایسان سوسکی جوری که ملینا نفهمه به ته میگه سه روز دیگه تولد ملینا هست و شما همتون دعوتین فقط ملینا خودش نمیدونه واون روز کار داره شرکت بعد اینکه برگرده عصر میخواییم سورپرایز کنیم و شماره ته رو میگیره و میگه بقیه اش رو هماهنگ میکنیم😉 #دختر گفت تازگیا عاشق شده مطمئن هستم تویییی ملینا چیزی نگفت داشت میرفت اتاقش که یهو کارا گفت + هی ملینا تعریف نمیکنی کجا ها رفتین چیکار کردین؟؟؟ #اوه راست میگه انگار خیلی خوش گذشته نرو اتاقت بیا تعریف کن مردم از فضولیییی
@(برگشتم نشستم ..... 🤍از زبان تهیونگ🌼 شب بود برگشتم پیش پسرا در رو زدم همین که باز کردن در رو ، روم هجوم اوردن و یه عالمه سوال پرسیدن @خب پسرا بزارید بیام داخل بعد همه وی رو میگم {خب گایز اینجا رو مثل فیلما تصور کنید که دو طرف تعریف میکنن مثل هم 🙃 نمیدونم گرفتید چی میگم یا نه .... بیخیال بریم} ✨این طرف ملینا به دوستاش تعریف میکنه و این طرف تهیونگ به اعضا🎐 @ اولش خیلی استرس داشتم و وقتی نشستیم ماشین ... &کمی با هم حرف زدیم و بیشتر هم دیگه رو شناختیم....
@بعد اینکه رسیدیم به شهر بازی پیشنهاد دادم بریم ترن هوایی چون هر دومون میترسیدم گفتم غلبه کنیم ... & من بیشتر از تهیونگ میترسیدم وقتی اوج گرفت ناخواسته جیغ کشیدم و پریدم بغلش و واقعا خیلی خجالت کشیدم .... @وقتی عکس مون از ترن هوایی رو دیدم دقیقا کمی بعد از جیغش بود که بغلم کرده بود و بیچاره معلوم بود خجالت کشیدم بود....
کمی رفتیم سوار چیز های دیگه شدیم و بعد رفتیم کافه و بعدشم گشتیم و موقع برگشتن تو ترافیک موندیم نیم ساعت و کمی صحبت کردیم و بعدش رو خودتون میدونید ☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین∆ تهیونگ@ جین _ جونگ کوک ¶)☃️
🌼از زبان تهیونگ 🤍 @یه جورایی از سوال هایی که پرسیدم فهمیدم دوست پسر نداره ولی خب دقیق نگفته و چون شب دیر یود دعوتم کرد شام همگی شام خوردیم و ایسان یواشکی گفت که سه روز دیگه تولد ملینا هست و شما همتون دعوتین فقط ملینا خودش نمیدونه و اون روز کار داره شرکت بعد اینکه برگرده عصر میخواییم سورپرایز کنیم
☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین∆ تهیونگ@ جین _ جونگ کوک ¶)☃️ 🌼از زبان تهیونگ 🤍 @یه جورایی از سوال هایی که پرسیدم فهمیدم دوست پسر نداره ولی خب دقیق نگفته و چون شب دیر یود دعوتم کرد شام همگی شام خوردیم و ایسان یواشکی گفت که سه روز دیگه تولد ملینا هست و شما همتون دعوتین فقط ملینا خودش نمیدونه و اون روز کار داره شرکت بعد اینکه برگرده عصر میخواییم سورپرایز کنیم ¶ الان ما میریم تولد ملینا که سوپرایزش کنیم ؟! @اره گفت وقتی ملینا کنارش نیست زنگ میزنه تنظیم میکنه شوگا : ملینا وقتی خونه است چطور سوپرایز میکنیم ؟؟ @خونه نیست اون روز میره شرکت و عصری برمیگرده جیهوپ : مگه شرکت کار میکنه؟
@نه شرکت کار نمیکنه شرکت آلن برای بابا ملینا هست که بیشتر اوقات ملینا مدیرش هست و اداره میکنه ولی همیشه انلاین سر جلسه ها حضور داشته و میخواد اون روز بره ∆ واقعا ... من گفتم به نظرم پولدار میان نگو که یکی از بزرگترین شرکت های کره هم برای اوناست که ملینا مدیرشه نامجون : میدونی چند سالشه؟! @ ۲۰ سالشه که میره سه روز دیگه ۲۱
گایز واقعا خیلی برای داستانم و بقیه تستام زحمت میکشم و واقعا لایک و کامنت که میزارین این انرژیم بیشتر میشه 💛✨ خلاصه ای از پارت بعد 😁 دخترا باهم میرن بیرون میرن یکی از کاخ های ........ نکنه تهیونگ درخواست ازدواج داده؟؟.......جشن بگیریم .... اماده باشین داره ساعت هفت میشه.... چی میخوای بهش بگی و بدی .... برو نتیجه کارت دارم و یه چالش دارم براتون فالو : فالو فقط تو کامنت بگو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییه اگه من بودم اونقدر سوال پیچش میکردم
💜😁
حدس میزنم ۱۶ ۱۵باشی
درسته 🤍
زود بهم برسن
باشه سعی ام رو میکنم
عالی بودی آجی جون💖🫂💙
والا من در حدس زدن سن افتضاحم😐
حالا یه چیزی بگو شاید درست از اب در اومد
هوووم نمیدونم ولی یه حسی بهم میگه که از من بزرگتری واسته همین شاید ۱۳ یا ۱۴
اشتباه از اونی که میگی بزرگ ترم🙃
عالییییییی منتظر پارت بعدی هستیم
من و دوستانم هممون داستانت رو میخونیم
مرسی ممنون از همتون💜💜💜💜💜💜
خیلی قشنگ بود 🥺💜
و جواب چالش نمیدونم ولی حسم میگه ۱۴ یا ۱۵ سالته🥲🥲
مطمئنم که حسم غلطه چون همیشه مسخره و اشتباه در میومده🥲😂😂😂
نه حست درست بود ۱۵ سالمه که ۲۱ فروردین میشم ۱۶ .....هق🥺 زود بزرگ شدم دلم میخواد زمان به ایسته
وای برگام ریخت😂😂😂😂😂🥲🥲🥲🥲همیشه حسم غلط بوده🥲🤷♀️👻
تولدت پیشاپیش مبالک😂🤷♀️💙😄💜🎂🥳
خدایی از هر چی ایموجی بود استفاده کردم😂😂😂🤷♀️💔💔🤣
🏃♀️🏃♀️🤷♀️💔🤣😂
مرسی عزیزم ❤️💟
نمیدونم چطوری و چرا هر دو مون به تست و کامنتای قدیمی جواب میدیم😐😅😂😂🤷♀️🤷♀️
من میرم تست جدید کامنت بذارم😂😂😂