lovely life 26

سلام بچه ها ببخشید من خیلی سرم شلوغه این چند هفته شرکنده این پارت دیر شد ... این پارت کمه ولی قول میدم از پارت بعد دوباره زیاد بنویسم ... و من یه بیوگرافی دیگه هم از خودم گذاشتم لطفا برید ببینید

مارک : منظورت چیه عزیزم مرینت : منظورم اینکه ... آدرین : پریدم وسط مرینت و گفتم یعنی اینکه الان من نا.زدشم و نمی دونم تو گذشته چی بوده و چیشده ولی خوب میدونم که هر اتفاقی افتاده بوده الان مرینت منو دوست داره مارک : وقتی فهمیدم مرینت نامزد کرده قلبم شکست

ولی خودم رو جمع و جور کردم و گفتم مرینت میشه یه لحظه با هم حرف بزنیم مرینت : باشه بریم و رفتیم یه جایی که کسی نیست به ادرین هم گفتم نیاد تا با مارک حرف بزنم

مارک : مرینت این پسره چی میگه 😭 ما به هم قول دادیم که تا اخرش با هم باشیم مرینت : مارک لطفا گریه نکن اونا مال پچگی هامون بود ( اون موقع مرینت ۵ سال و مارک ۷ سالش بوده ) من چون کسی رو نداشتم به تو اره گفتم ولی الان من عا.شق ادرینم و هیچ چیز نمیتونه اینو عوض کنه

برو نتیجه چالش داریم