❤️معشوق زیبایم پارت 4💔

خلاصه ای از قسمت قبل معشوق زیبایم: کت: ولی خداییش اگه بابات منو تو رو اینجوریو رو تخت میدید چه فکری می‌کرد؟😐😂،،،،،، تیکی من باید یه کاری کنم که کت کلا لیدی باگو فراموش کنه،،،،، تیکی: چجوری؟،،،،،،، نههههه مرینت ممکنه اینجوری بدترشههه،،،،،،،لیدی: چخبرا کت؟؟؟ بشین سرجات برم نگرد،،،، کت: ل... لیدی... باگ!!؟؟😃،،،،،،کت: خداحافظ برای همیشه، «ازت متنفرم لیدی باگ»،،،، چیز خاصی نیس ن... نگران نباش پرنسسم😅،،،،،،، مرینت: کت؟ چرا جواب نمیدی؟ برات آب آور...😨

لیوان آب از دست مرینت😓،،،،، ک.. کت نوااااار!!!؟؟؟؟؟😰،،،،کت افتاده بود زمینو بیهوش بود مرینت دوید سمت کتو سرشو گذاشت رو پاش😢،،،،،، مرینت:کت نوار خواهش میکنم بلند شو😭. کت ازت خواهش میکنم😭،،،،، نبض کت نوار داشت کمترو کمتر میشد😓 مرینت با گریه صورتشو نزدیک کت نوار کردو ****🥺🥺🥺🥺🥺 داشت گریه میکرد که... 🥺،،،،،،،م... م..مرینت،،،،،، مرینت محکم بغلش کردو داد زد:کت نواااااااااااااااااااار😃،،،،،،، اراااامممممم کر شدیممممممم😑😑😑،،،،،،،،،، کت: هم للللهههه شدممممممم هم کر شدممممممم😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐مری:اوه ببخشید 😅،،،،،، کت:چیشده؟ چه اتفاقی افتاده!؟😐

مرینت!؟؟؟؟😳😳😳😳،،،،،،، مری:ها چیه؟ 😐،،،،، کت:😳،،،،،،، چرا اینجوری نگا میکنیییییی😐😐😐😐😐😐کت :😳،،،،،، نهههه نهههههههه اونجوری نییسسسسس من نههههه تو نههههههه نکردمممم،،،،، جججعععععررررر مرینت انکار نکنننن کردی دیگه🤣،،،،،،، کت: ام...خببب حالا که اینطوری شددد... یهو کتم که دید حال هوا عاشقانت ب*س*ی... بعللل😂 خببببب بزا اینجا ها بگذریم تا گزارش نشدیم😂 خب مرینت با اینکه جواب سوالشو میدونست میخواس ببینه کت چی میگه پرسید: حالا بگو ببینم قلبت چرا درد گرف؟؟؟ 🤨،،،،،، کت:قلبم!؟ 😐 ینی چی؟ 😐،،،،، مرینت : قلبت درد گرفت دیگه برا همین بیهوش شدی🤨،،،،،،، کت:قلب من!؟؟؟؟ قلب من چشه به این خوبی کی درد گرف که من یادم نمیاااد؟😐😐،،،، مرینت :کت نمیخواد بهونه بیاری لیدی باگو دیدی درسته؟ 😑،،،،،،، کت:مرینت بخدا چیزی یادم نمیاااد اصلا منظورتو نمیفهمم 😕لیدی چی چی؟ 😐😐😐😐😐،،،،،،، مرینت :یعنی؟؟؟😟،،،،،، کت :ینی نمیدونم درمورد چی حرف میزنی هیچ کسی به این اسمی که گفتی نمیشناسم :/،،،،،،، مرینت: راویییییی این چی میگههههههههه؟؟؟؟؟،،،،،،،، مگه قرار نبود من حرف نزنم؟ 😑،،،،، مرینت:راوییییییییییی،،،،،،، بخاطر اون بیهوشی که داشت حافظشو از دست داده مرینت خانوم جوننننن😑😑😑😑😑😑،،،،،،،،، عهههه؟؟ اگه این طوره چجوری منو یادش میااااد؟؟ 😑😑😑😑،،،،،،،نمد ولی کلا لیدی باگو خاطراتشو سپرده به دستو بادو پررررر😑 ینی ليدی باگو از عععقبه ذهنش پاک کرده😑،،،،،،، مرینت :ا... آخه... چطوریییی ممکنهههه😰،،،،،،،، همونجور که شما میخواسی با اون رفتارت فراموشت کنه دیگه 😑 بیا خواستت برآورده شده😑،،،،،، مرینت :آخه... نه اینجوری😟،،،،،،، کت :رفقا میشه به منم بگید چخبرههه؟؟؟😐😐😐،،،،،،،،، هیچی تو بخودت فشار نیار🥺🥺🥺🥺،،،،،،مرینت :خب اگه... لیدی باگو فراموش کرده.... قلبش...؟؟؟،،،،،، تبریک خوب شدههههه🥳،،،،، مرینت :واقعا؟؟؟؟؟ 🥺🥺🥺،،،،،،ارهههه🥳

کت: ببخشید وسط حرفاتون اونجوری که من فهمیدم بیماری قلبی داشتمو یادم نمیاد درسته؟؟؟؟؟،،،، ارههه،،،،، کت :خب حالا که خوب شده یکیتون باید شیرینی بدهههههه😄،،،،،😐،،،،،، مرینت:😐،،،،،چیه😀،،،،،،مرینت:تو قلبت خوب شده ما باید شیرینی بدیم؟؟؟ 😑😑😑😑،،،،،تو این مورد با مرینت موافقم😑،،،،، کت:عههههه میمردم خوب بووددد؟؟؟ 😑😑😑😑،،،،، من کار دارم باید برممممممم 😅😅😅مرینت جون خودت یه کاری بکن😜،،،،،،، مرینت :راوی نامرد🙂😑 منم میرم بخوابم😑،،،،،،،، کت :ای اییییییی قلبمممم واااییییی خدااااا مرینتتتتتتت😖😖😭،،،،،،،، مرینت :باشعههه باشههههههه من شرینی میدممممم،،،،،،، کت:ایول😁،،،،،،، مرینت :😑😑😑😑چی دوس داری؟ 😑،،،،،،، کت: منننن؟؟؟ خودت میدونی چی داس دارمممم😁😁😁😁..... ،،،،، مرینت:ککککتتت نوووااارررررررررر😳😳😳😳😳😳😳😳😳،،،،،،، کت: من فقط ماکارون میخواسم🙂📿،،،،، جججججعععععععععععععرررررررررررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣،،،،،،،،،، مرینت: م... منم میدونستم... م... ماکارون میخوای... ام....من میرم بخوابم فردا برات میارم...،،،،،،، کت: فکر خوبیه🤣🤣

میخوابن و صبح میشه کت نوار بیدار میشه و آروم مرینتو صدا میکنه،،،،، مریننننت؟ پرنسسم بیدارشوووو مدرسه دیر میشه هااااا،،،،، یهو مرینت از جاش جهش میزنه😐:مدرسهههههه؟؟؟؟؟؟،،،،،کت:اراااام آرام😐😐 اره دیگه بدو برو حاضر شو،،،،، مری:ابداااا من اصن مدرسه نمیرم🙄،،،،، کت :چرااا😐،،،،،،، مرینت:دیگه هرگز نمیخوام دوباره ببینمش😒،،،،،،،، کت:کیو؟؟ آدرین!؟؟؟،،،،،، مرینت‌:😑😑،،،، کت :مرینتتتتت بخاطر ممننن🥺از درست عقب میوفتیااا🥺🥺،،،،، مرینت: خیییلی خب باااشه🙄،،،،،،،، کت :افرییییین بعد پیشونیشو ب*و*س*ی*د مرینت رفتو حاضر شد،،،،، فعلا پیشیی😘،،،،،، فعلا پرنسس قشنگم😇❤️،،،،، کت: خیلی خب فک کنم منم باید برمممم،،،،، مرینت:سلام مامان سلام بابا😊،،،،، تام: مرینت عزیزم چرا اومدی پایین حالت چطوره؟؟ مرینت : آره خوبممم من میخوام برم مدرسه😄،،،،،، مامان مرینت*اسمش یادم رف😐*: مطمئنی دخترم حالت خوبه خوبه؟؟؟؟،،،، مری :ارههه مامان خوبم نگران نباش،،،،، خب بیا صبونه بخور بعد برو،،،،،،اخه وقت ندارم دیرم میشه باید برم صبونمو میبرم،،،،، بعد مامان باباشو میبوسه میره،،،،،، ادرین دویید سمت مدرسه ازون طرفم مرینت داشت باعجله مرفت سمت مدرسه باهم رسیدنو یهو هردوشون وایسادن روبه رو هم

ادرین:مرینتتت😃،،،،، مرینت :ادرین!؟،،،، آدرینمون حواسش نبود بچم با خوشحالی رف که مرینتو بغل کنه😂 یهو مرینت گف: هیییی کجا میاای😒😒،،،،،، ادرین :امم چیز ببخشید😐سلام😅،،،،،، آلیا:مرینتتتتت‌!!؟؟ ادرینننننن!!؟؟؟ شما باهم بودیدددد؟؟؟،،، مرینت:اولا سلام😑 دوما نخیر😑،،،،، آلیا :اوخ ببخشید سلامممم اگه بدونی چقد منتظر بودم دوباره بیای مدرسههه😍الان حالت بهتره؟؟؟؟،،،، مرینت :آره الان خوبم😄،،،،،، نینو:داداااااش😃،،،،، ادرین :جانمممم رفیقققق😃،،،،،، نینو:این همه مدت کجا بودیییییی😃،،،،،،، ادرین:جایی که غم نباشهههه😃،،،،، مرینت:آلیا بریم بقیه بچه هارو ببینم دلم براشون تنگ شده😒،،،، آلیا :خیییل خب بریممم😄

اینمممم ازین پارت🥰 خوشتون اومد لایک کامنت بزارید که انرژی بگیرم پارت بعدو بزارمم😍😍 بین این پاراتا بازم ازون جکا میزارم نگران نباشید😁 آرزوی موفقیت برای کسانی که امتحان حضوری دارن از جمله خودممم😭😂 مراقب خودتون باشید فیعلااااااا😂❤️