سلام بچه ها این هم پارت دو داستان ! من سعی میکنم سریع داستان رو بنویسم که بیشتر پارت بنویسم خب بریم ادامه داستان ببینیم چی میشه ؟ راستی بچه ها یادتونه توی پارت قبل گفتم کی پشت سرشون بود ؟ این رو در آینده خواهید فهمید چون که اگه الان بگم کل داستان میریزه به هم خب حالا بریم ببینیم کی پشت سرشونه
توی خونه الیا : نینو: الیا پس چرا اون دو تا نمیان وه درس بخونیم ؟ الیا : شاید به خاطر شرور باشه که نیومدن شاید ترسیدن و نیومدن ! نینو : ممکنه فردا توی مدرسه : الیا : دختر چرا نیومدی دیروز درس بخونیم ادرین هم نیومد مرینت و ادرین همزمان با هم : من دیروز کا داشتم برای همین نیومدم عه چرا داریم با هم حرف میزنیم هر هر هر 😂😂😂
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
ایران 😐😐😐
خوب بود
داستان منو هم بخونید
دومین نظر اه امروز فقط اولین نظر ها را میدادم خخخ نمیدونم با یک شرور جنگیدن بعدش مجبور شدن هویت هم را بفهمن شاید راستی پارت بعدی را زود تر بزار
خیلیییییییییییییی قشنگ بود بهترین داستانی بود که خواندم 😍😍😍