
. . ⇠┊sunoo and jungwon
جونگوون میدونست قراره حسابی ریخت پاش کنن و خودشونو کثیف کنن و همینطور خونه رو واسه همین چند دست لباس واسه خودش برداشت چون لازمش میشد وسایلو ریخت تو کیفش و راهی خونه ی سونو شد خونه ی سونو زیاد دور نبود و زیاد نزدیکم نبود حدودا پیاده نیم ساعت راه بود ولی با ماشین زودتر میرسید وقتی رسید خونه ی سونو با سونو ی خواب آلود که عین یه موش کور فسقلی ولو شده بود رو تخت و خودشو مچاله کرده بود مواجه شد خنده اش گرفت دوست پسرش بازم یادش رفته بود که قراره باهم آشپزی کنن سونو از فراموشی شدید رنج میبرد😂 و همش همه چیو یادش میرفت یه بار یادش رفت زیر گاز خاموش کنه نزدیک بود خونه آتیش بگیره
جونگوون : علیک سلام . سونو : عع سلام اینجا چیکار میکنی؟ . جونگوون : خودت گفتی بیام شب پیشت بمونم . سونو : آهان از اون لحاظ ساعت چنده ؟ جونگوون : 17:22 . سونو : چقدر زود اومدی هنوز واسه شام زوده بزار بخوابم . جونگوون : بلند شو ببینم موش کور فراموش کار وگرنه شیرجه میزنم تو شکمت . سونو : جان عمت نه . جونگوون : یک عمه ندارم دو بلند نشی قول نمیدم نپرم رو شکمت . سونو : اصن خودتم بیا بخواب پیشم بیا اینجا بالش بقلی نرم من . جونگوون : منو خر نکن بلند شو ببینم بلند شو . جونگوون رفت عقب خیز برداشت و به سمت تخت سونو یورش برد و یهو پرید رو شکمش و صدای داد سونو بود که خونه رو تکون داد . سونو : ای ای دلم بلند کباصت عبضی پاشو پاشو دلم کی اینقدر سنگین شدی ماهی بادکنکی . جونگوون : ماهی بادکنکی سنگین نیست فقط باد داره . سونو : من بهتر میدونم یا تو . جونگوون : من . سونو : عجب حالا بلند شو میخوام بلند شم . جونگوون : باشه بابا چقدر تو لوسی . سونو : شیرجه زد یرو شکمم بد من لوسم . جونگوون : صدرصد ، سونو اون در میبینی اونجا . سونو : نه من دارم به تو نگاه میکنم . جونگوون : خب ببین . سونو : خب دیدم . جونگوون : اونجا توالته یا همون دستشویی همونجایی که شما همش گیر میکنی توش برو دست صورتتو بشور بیا . سونو : تیکه انداختی. جونگوون : برو
سونو بعد از یه ساعت موندن تو توالت اومد بیرون . جونگوون : کجا بودی . سونو : هاوایی خیلی ام خوش گذشت شن های گرم هاوایی سلام رسوندن بهت یه پرنده ام دشوری کرد رو لباسم . جونگوون : مسخره . سونو : خو اصکل جان کجا بودم دسشویی بودم دیگم . جونگوون : منظورم اینه که چرا اینقدر طولش دادی . سونو : گفتم که پرنده خرابکاری کرد رو لباسم موندم بشورمش. جونگوون : هه هه هه مسخره . سونو : اسم بابات اصغره😐
جونگوون : خب از کجا شروع کنیم . سونو : از آخر . جونگوون : میشه جدی باشی . سونو : نه😐 . جونگوون : بیا دسر درست کنیم. سونو : یه کیک شکلاتی خوشمزه . جونگوون رفت آرد بیاره ولی یه افکار پلیدی اومد تو ذهنش بدون اینکه سونو بفهمه آروم از پشت سر همه ی آرد خالی کرد رو سونوی بدبخت. سونو : عععععع جونگوون میکشمت . سونو بدون معطلی تخم مرغ که زحمت کشیده بود از تو یخچال آورده بود گذاشته بود رو کابینت زد تو سر جونگوون بی وقفه دومی رو کوبید تو سرش و سومی جونگوون که تخم مرغ از سر و روش میچکید و با عصبانیت سونو رو نگاه میکرد رفت سمت یخچال کوکاکولا رو برداشت و تکون داد اونقدر تکون داد که یهو مثل یه آتش فشان فوران کرد جونگوون سر بطری گرفت سمت سونو تا همش خالی شه تو صورت سونو سونو جیغ میزد و اینور اونور میرفت اما هرجا میرفت بازم خیس میشد چون جونگوون افتاده بود دنبالش و داشت میخندید بد از تموم شدن نوشابه و خیس شدن سونو جان که با عصبانیت تمام به جونگوون نگاه میکرد رفت سمت یخچال تا انتقام بگیره و با یه ظرف پر از آب و یخ برگشت جونگوون تا ظرف دید فرار کرد اما سونو تند تر میدوید
سونو بلاخره جونگوون تو دستشویی پیدا کرد چون اونجا کوچیک و بن بست عه دیکه راهی واسه فرار نبود و سونو کل سطل آب و یخ خالی کرد رو جونگوون جونگوون دلش میخواست تلافی کنه ولی اینقدر دویده بود که دیگه حال نداشت رفت رو مبل و افتاد . جونگوون : برام .. یه پپپتو بیار یخخخ زدم . سونو : تا تو باشی از این بلا ها سر من نیاری الان خودت بلند شو پتو بیار . جونگوون جدی جدی حالش خوب نبود و مطما بود سرما میخوره همونجا رو مبل دراز کشید سونو مهربون دلش سوخت و اصلا دلش نمیخواست عشقش سرما بخوره لباساشو از تو کوله ی جونگوون درآورد و عوض کرد بعدش بالش و پتو آورد و جونگوون همونجا رو مبل خیلی ناناز خوابید سونو ام خسته بود پس بد از عوض کردن لباساش اومد کنار جونگوون روی مبل خوابید ولی خب اون دوتا آتیش پاره خونه رو به گند کشیده بودن و به یه تمیز کاری حسابی احتیاج داشت

ممنون که خوندید لایک و کامنت فراموش نشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
جررررر😂😂😂
پارت بعدی لدفاااا
چرا نمیزاری
امتحانام شروع شدن
وقت نمیکنم بزارم
منم همینطور
غصه نخور
عالیییییی بود زود پارت بعدی رو بزاررر💜💜💜
مرسی پیشی☁️ 💗
خوایش عشقم❤❤💜💜💛💛
به داستان منم سر بزن
بک دادم
اوکی☁️💫