سلام
(روز جشن) آدرین:از خواب بیدار شدم امروز روز جشن بود پس باید بهترین باشم آخر که عشق من لیدی باگ ولی مرینت هم خیلی خوشگله ولی من فقط عاشق یک نفرم لباس مناسب پوشیدم رفتم پایین گفتم سلام به همگی امیلی :سلام پسر خوشگلم آدرین:مامان آدرینا کجاست امیلی:عزیزم آدرینا صبحانه را خوردم رفته پیش مرینت تا باهم برای جشن آماده بشن آدرینا:باشه و صبحانه را خوردم ام ور باید برم جلسه ی عکاسی فقط ولی فردا خیلی سرم شلوغه رفتم سر جلسه بعد از دو ساعت تمام شد رفتم تو نهارم را خوردم بعد رفتم تو اتاقم سه ساعت خوابیدم 😴 بعد بلند شدم
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالیــــــــــ
ارباب شرارت کیه اون وقت؟
باشه
عالی هستی لطفا پارت بعد هم بزار
هالی بود