اولین عشق زندگیم جین پارت اول

خب شما نادیا هستید 27سالتون هست ارمی هستید برادرتون لیدر بی تی اس کیم نامجون

از زبان نادیا(ساعت 2ی ظهر )+اصلا توچرا اخه چرا میای کمپانی خب باشه بیا مجبوری بگی ارمی هستی و بایستت جینه _خ.....خ...خب من نمی تونم داداشم رو ببینم +چرا میتونی من رو ببینی اخه چرا میگی رو جین کراش داری ؟

_به تو چه ربطی داره اخه خوب من اون رو دوست دارم (ببخشید اگه این جاش بعد شد نامجون لاور ها ناراحت نشین ها من خودمم نامی لاور هستم )+به من هر چه دیگه کافیه از اول رابطتت با جین خبر داشتم ولی چیزی نمی گفتم اماا دیگه کافیه (با عصبانیت )_نامجون تورو خدا چیزی به جین و پسرا نگو لطفا (با گریه )+چرا اخه من چرا من برادرت شدم از اول بچه گی هر کاری میکردی و مامان دعوات میکرد همیشه کنارت بودم پشتت بودم به مامان میگفتم من کردم اما......اما این دیگه خیلی سخته دروغ بگه میگن لیدر گروه بی تی اس با اینکه خبر داشت خواهرش با عضو گروه بی تی اس جین رابطه داره دروغ میگه

_نامی ببخشید لطفااااااااااااا +دیگه خیلی دیره (با ناراحتی)_نامی نروووووووو توروخدا نرو نرو (با فریاد ) دو ساعت بعد :(از زبان جین ):نامجون خیلی دیر اومد خوابگاه و ناراحت به نظر میرسید نگرانش شدم چون نامی هر وقت با نادی یا اعضا دعوا میکرد این جوری میشد و خودش رو تو اتاق حبس میکردن هیچی نمی خورد

بچه ها ببخشید این پارت کم شد لایک کامنت فالوووو

خب چالش داریم 😊بایستتون کیهه تو بی تی اس 🥰