مین هیون= وای تهیونگ نگاه کن اخی چه کوچولو و پشمالو هست
ته= خرگوش دوست داری
مین هیون= معلومه اینا زیادی کیوتن
ته= هی خانم کیم حسودیم شد
مین هیون= ته چند بار بگم من لی مین هیون هستم نه کیم مین هیون
ته=(میدونه چقدر با این حرفش ناراحت میشم ولی بازم میگه باورم نمیشه من بعد دروز بهش وابسته شدم ولی اون هیچ حسی نسبت به من نداره حس میکنم دارم از درون خورد میشم) اوکی باشه خانم لی میدونستی کوک خیلی شبیه خرگوش ها هست
مین هیون= اره واسه همین هم بیشتر از بقیه پسرا باهاش میگردم
ته= حتی بیشتر از من
مین هیون= او سرورم نکنه دوباره حسودیت شد(خوشم میاد حسودی میکنه واسه همین اذیتش میکنم وگرنه منو کوک اصلا با هم حرف نمیزنیم)
ته= اوممممم فکر کنم بازم حسودیم شد میگم بیب
مین هیون= ته بهت گفتم منو بیب یا هرچیزی مثل این صدا نکن من اصلا باهات راحت نیستم
ته= اوکی خانم لی مین هیون اه اصلا یادم رفت چی میخواستم بگم
جیمین=تهیونگ میز شامتون امادست
ته=اوک اومدیم
مین هیون= ته میگم تو واقعا منو دوست داری
ته=خب اره تو چی
مین هیون= خب من...من....من سعی میکنم که دوست داشته باشم
تهیونگ=(خیلی ناراحت شدم واقعا اصلا هیچ حسی بهم نداشت ) بریم شام بخوریم
مین هیون= بریم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (4)