
سلام بچه پارت جدید گذاشتم⭐
تهیونگ :چون داری به کسی نگاه میکنی که دوسش دارم (بچه ها ا/ت اینجا داره آهنگ گوش میده که بره تو آشپز خونه یادم رفت بگم پس نمیشنوه) الکس: عه پس دوسش داری که آنقدر روش غیرتی هستی تهیونگ :آره مشکلی داری الکس: نه فقط میدونستی ا/ت رو من کراش داشته ا/ت :بچه ها مامانم زنگ زد گفت برید بیرون منتظرتونن الکس: باشه ا/ت شب بخیر ا/ت :شب بخیر الکس ا/ت: شب بخیر تهیونگ من (تهیونگ) بی محلی رفتم چون شاید دوستم نداشته باشه و هنوزم رو الکس کراش داشته باشه پس رفتم ولی فردا حسابش رو میرسم.
از زبان ا/ت:تهیونگ جواب نداد رفت شاید نشنیده منم رفتم بالا خوابیدم صبح باشدم لباسام رو پوشیدم سریع رفتم پایین چیزی خوردم رفتم مدرسه رسیدم داشتم میرفتم که یهو تهیونگ سر راهم سبز شد ا/ت: سلام تهیونگ تهیونگ چیکار میکنی؟ تهیونگ بدون اینکه چیزی بگه هی نیومد جلو تا اینکه خوردن به دیوار تهیونگ :تو رو الکس کراش داشتی درسته؟ ا/ت: ا.. آره خب داشتم چیزی شده؟ تهیونگ :خب چرا بهم نگفتی ا/ت: خب به تو مربوط نمیشه تهیونگ: یادته گفتم اگه لجبازی کنی ی جور دیگه حالیت میکنم ا/ت: آره حالا میزاری برم تهیونگ :نه تو باید با من بیای سر قرار ذهن ا/ت: تا اینو شنیدم ذوق مرگ شدم ولی نشون ندادم ا/ت :چرا باید با تو بیام سر قرار
تهیونگ: چون ممکنه تو ازم بگیرن ماله خودشون کنن ا/ت: باشه قبوله اصلا ی چیزی منم دوستت دارم تهیونگ :واقعا میگی چقدر هم خوب ا/ت: اره... بیا بریم نزاشت حرفم رو بگم که 👄 رو گذاشت رو 👄 و 💋 مکید وقتی از هم جدا شدیم من تو شوک بودم ا/ت:چرا این کارو کردی فعلا نباید کسی بفهمه باهمیم تهیونگ: باشه بیب ا/ت :بیب؟☺️😐 تهیونگ :آره خب تو بیبی من هستی از الان ا/ت: بیا بریم به کسی هم نگو بیا بشین تهیونگ و ا/ت عادی
رفتیم سر کلاس نشستم و معلم اومد درس داد که یهو ی نفر به گوشیم زنگ زد چانیول بود ا/ت: سلام چانی خوبی چانیول : سلام ا/ت خوبی میگم کی میای بریم جایی تهیونگ هم بیاد میخوام کسیو نشونتون بدم ا/ت: ما ساعت ۷ غروب امروز میایم خوبه چانیول: آره خوبه میبینمت ا/ت: باشه اوپا فعلا تهیونگ از پشتم اومد گفت : اوپا ؟ ا/ت :آره مشکلی داری ؟ تهیونگ :نه ولی از این به بعد اومد نزدیک تر باید به من بگی نه به کسی دیگه ای ا/ت :هی باید ساعت ۷ بریم پیش چانیول

تهیونگ: باشه بعدش مدرسه تموم شد و رفتم خونه دوش گرفتم لباس بیرون پوشیدم رفتم پایین درو باز کردم دیدم تهیونگ با ماشین مشکی اومده دنبالم حواسم نبود گفتم : سلام: ته ته جون و فهمیدم چه غلطی کردم ..... لباس ا/ت👆🏼👗
تهیونگ با صورت تعجب و خوشحال گفت : چی گفتی بگو یبار دیگه بگو ا/ت: نمیگم تهیونگ: اگه نگی ا/ت: اگه نگم چی میشه تهیونگ: این میشه......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نمیخوای بعدیو بذاری
قصد نداری پارت بعد رو بزاری؟
من ب امید این زندمممم
پارت بعد کوووووووو
عالیییییییی بود پارت بعد 😍✨
بچه ها گذاشتم درحال بررسیه 😐🥲
وای پس چرا نمیاااد
نمیدونم والا
عالیییییییییییی
عالی کایوتم🫂💙
سریع بعدیو بزار 🥺♥️
عالیییی بودپرات بعدی ولی بد جایی کات کردی
چشم بچه ها حتما میزارمم😌