
سلام بچه ها چطورید پارت جدیدم اومد 😊
از زبان تهیونگ: ا/ت خیلی خوشگل شده بود . دوست داشتم بچلونمش ولی خودم رو نگه داشتم رسیدیم تو مهمونی ا/ت: یونا جونم تولدت مبارک یونا :مرسی قشنگم من (تهیونگ): یونا جون تولدت مبارک باشه یونا: ممنون تهیونگ خوش اومدین رفتیم تو همه داشتن صحبت میکردن یونا ا/ت رفتن منم(تهیونگ) رفتم پیش کوک جیمین کوک : اووو ببین کی اینجاست آقای تهیونگ جیمین: از وقتی رفتی پیش از/ت دیگه مارو نمیبینی من (تهیونگ): برید بابا خیلی حرف میزنید از زبان ا/ت : با یونا رفتیم اونور نوشیدنی بخوریم (نه چیزی که شما فکر میکنیدا منحرف نباشید) بعد تهیونگ داشت با جیمین و کوک حرف میزد با صدای یونا به خودم اومد یونا: چیشد چرا بهش زل زدی کراش زدی روش 🤨😏 ا/ت : کی من نبابا چی میگی اگه راست میگی چرا خودت به کوک نگاه میکنی😏 یونا: خب راستش رو بخوای رو کراش زدم چون خیلی کیوته مخصوصا دستاش خیلی جذابه☺️🤭 ا/ت: اوووو ببین کی اعتراف کرده اونی که میگفت کراش نمیزنم .😹 از زبان تهیونگ: دوست داشتم بدونم
که ا/ت و یونا به چی میخندن یهو دیدم ا/ت داره به من نگاه کرد سریع روم رو اونور کردم که کیک یونا آوردن همه تولدت مبارک تولدت مبارک وقتی فوت کرد همه دست زدن دخترا جیغ کشیدن یونا: بچه ها حالا باید با کسی که انتخاب شدید برقصید همه گفتن: باشه ا/ت : تهیونگ برگرد رو به من من (تهیونگ): اوکی ا/ت: ببین باید دستت رو بزاری رو کمرم باشه بزار دیگه کجایی تهیونگ: باشه بابا وایسا دستم رو گذاشتم رو کمر ا/ت اونم دستش رو دور گردنم حلقه کرد . از زبان ا/ت : اون اولین کسی بود که داشتم باهاش میرقصیدم و دست گذاشته رو کمرم یکم خجالت کشیدم ولی خودمو نشون ندادم بعد دستم رو دور گردنش حلقه کردم رقصیدن که یهو تهیونگ من رو چسبوند به خودش من (ا/ت ): چیکار میکنی؟ تهیونگ ی پسره داره بهت نگاه میکنه بخاطر همین اینکارو کردم من ا/ت) : چرا اصلا خب نگاه کنه تهیونگ: بسه دیگه رقصیدن خسته شدم. ا/ت: میشه جواب من رو بدی تهیونگ :بعداً .... ا/ت:منم بدون محلیت رفتم
که ی پسر با تیپ لش اومد تو مهمونی معلوم بود چقدر قلدره خیلی آشنا بود نگو اون پسره مدرسه قبلیمون بود همون قلدره ولی خدایی خوشگله🤭😹😅😐 هیونجین ( اسم پسره) :به به ا/ت از اینورا ا/ت: تو اینجا چیکار میکنی ؟ هیونجین: به تو چه از زبان تهیونگ: ا/ت معلوم بود از دستم ناراحته میخواستم برم پیشش که دیدم رفت پیش اون پسره عصبی بودم رفتم دست ا/ت رو گرفتم بردمش ی گوشه ای تهیونگ: باهات چیکار داشت ا/ت: به تو مربوط میشه اصلا ی سوال چرا رو من غیرتی هستی نکنه من رو دوست داری ها ؟ تهیونگ : دارم ازت میپرسم کی بود چرا باید تورو دوست داشته باشم از زبان ا/ت : وقتی اون حرف رو گفت ناراحت شدم ا/ت: باشه پس ولم کن به تو مربوط نیست توهم دیگه نمیای خونه خب برو خونه ی خودتون من از خودم مراقبت میکنم فهمیدی ؟ تهیونگ :باشه اینطوریه پس ا/ت: آره مشکلی داری رفتم پیش یونا ازش خداحافظی کردم گفتم مامانم گفت برم خونه رفتم خونه با تمام وجودم گریه کردم که خواب برد
صبح : پاشدم نفهمیدم دیشب کی خوابم برد باهمون لباسام رفتم حموم سرحال شدم موهامو خشک کردم رفتم تو آشپز خونه صبحانه خوردم به طرف مدرسه رفتم از دست تهیونگ ناراحت بودم میخواستم بهش محل ندم رسیدم سر کلاس اون نشسته بود محل ندادم بدون سلام کردن ا/ت :پاشو تهیونگ: چرا ا/ت :چون میخوام بشینم پاشد نشستم معلم اومد تو گفت: یک دانش آموز جدید داریم خودتو معرفی کن هیونجین : من هیونجین هستم خوشبختم همه دخترا بهش زل زده بودن واقعا جذاب بود.
ا/ت : هیونجین اومده بود اینجا منم تعجب کرده بودم . معلم درس داد زنگ تفریح رفتم پیشش ا/ت :چرا اینجایی ؟ هیونجین : شبم گفتم به تو چه ا/ت: ببین میگم بیا یک قرداد ببندیم هیونجین :چه قرار دادی ؟ ا/ت: میتونی نقش کسیو بازی کنی که از من خوشت میاد هیونجین : چرا باید بازی کنم چی به من میرسه ا/ت: هرچی بخوای هیونجین : باشه من هیچی نمیخوام چون نمیخوام منت رو سرم بزاری ا/ت:باشه مرسی میدونی چجوری بازی کنی دیگه هیونجین: آره بابا من خودم خدای این کارم ا/ت: باشه بابا از خود تعریف نکن
از زبان تهیونگ : داشتم دیوونه میشدم از اینکه بهم محل نمیده رفتم سرکلاس دیدم داره با اون پسره چی بود حالا خرجی داشتم از حسودی میکردم ولی نباید نشون میدادم (ته ته کوشولو حسودیش شده تصورش کنید🤭🥺) بریم سر داستان بعد زنگ خورد ا/ت اومد نشست بعد خیلی پسره بهش نگاه میکرد تا اینکه...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تو تا منو دق ندی ول کن نیستی نه؟؟؟؟؟
پارت بعدو بذارررررر ۲ روز گذشت توروخدا بذاررر💔💔💔💔💔💔💔😭😭😭😭😭😭
معرکههههههههههه عالییییییییییی پرفکتتتتتتتتتتت
بدوووو بدوووو بعدییییییی
... اگاتا
معرکههههههههههه عالییییییییییی پرفکتتتتتتتتتتت
بدوووو بدوووو بعدییییییی
... اگاتا
بدو بدو بدو لطفا زودتر پارت بعد توروخداااا توروخدا حداقل روزی یه مارت بذار من بخاطر داستان تو میام تو تستچی وایی اصن عالیه توروخدااا لطفا بذار پارت بعدییییییی💔😭😍🥳
پارت*
عالی بود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود پارت بعدو بذار