☆زندگی ادامه دارد 𝐏𝐚𝐫𝐭𝟒☆

لباسامو‌عوض کردمو اومدم شام خوردم و رفتم تا بخوابم صبح با صدای زنگ گوشیم بلند شدم و لباسامو پوشیدم(لباس الا👆) ورفتم سوار ماشین شدمو رفتم به سمت دانشگاه ایندفه میرای با ماشین خودش قرار بود بیا =/ منو میرای همزمان رسیدیم دانشگاه و رفتیم به سمت کافه دانشگاه و ۲ تا قهوه سفارش دادیم و نشستیم +از فروش سهام چه خبر خریداری هس؟ _اره یکی از دوستای بابابزرگم میخواد واسه دوستش بخره +اها خوبه باز، آدمای مطمعنین؟ _اره همینطوری حرف میزدیم که جک اومد😑 &سلاااااام بر خانم های زیبا چه خبر؟ +سلااام بر اقای جک، هیچی سلامتی منم که همینطور بدون توجه به اونا سرم تو گوشی بود

که بهو یکی اومد نشست کنارم منم ی ریز نگاهی کردمو دوباره رفتم تو‌گوشی &بهههههه داداش گل ما اومد بلاخره ×ارع اومدم😶 +خوش اومدین خب جک توتم بشین &اوکی +الا چرا حرف نمیزنی؟ =/ _دوس ندارم😑 کیو باید ببینم؟ +هیشکی الا هیشکی باز زدی ذوقم &توام مثل مایکلی کلا با ادم غیبت نمیکنی و حرف نمیزنی _خب هرچی میخواین فکر کنین قهوه هامونو خوردیم که زنگ کلاس خورد و هممون پاشدیم و به سمت کلاس رفتیم استاد راجب عشق و دوست داشتن حرف میزد همه هم با ذوق داشتن گوش میدادن استاد نظر بعضی از بچه هارو پزسید از مایکل ام پرسید

استاد:مایکل نظر تو راجب عشق چیه؟ ×تا حالا عاشق نشدم استاد😐 چه ریلکس گفت استاد:الا خانم حواست کجاس؟ _ببخشید استاد استاد :نظر تو راجب عشق چیه؟ یکم به فکر فرو رفتم و با مشتی که میرای به پام زد به خودم اومدم و گفتم _به نظر من عشق ی چیز بیهوده هس که فقط وقط ادمو میگیره😑 همینجوری راجب عشق و دوست داشتن بحث میکردیم که کلاس تموم شد ایندفه با میرای رفتم تو حیاط

از زبان مایکل: چرا وقتی استاد اون سوالو از الا پرسید الا به فکر فرو رفت و اون جوابو داد😶😐 اصلا درکش نمیکنم😐 تو افکارم بودم که &مایکل داداش واقعا عاشق نشدی؟ ×من دروغ دارم؟ &نمیدونم والا ×خب بدون &حلع داداش😶😐 ×خوبه &میگما استاد اگه از من میورسید کدومو میخاستم بگم😂 ×داداش تو عاظق نشدس فقط کراش زدی😐 &اینم حرفیه ×اره حرفیه داشتیم حرف میزدیم که دوباره جک رفت به سمت الا و میرای😑😑 ×جککک کجاا میری؟ &زر نزن بیا &سلام مجدد بر خانم ها🤗 +سلام _سلام &چه عجب سلام دادی الا خانم _چاره ی دیگه ای دارم😶 &راستی اینارو ولش الا چرا راجب عشق همچین نظری داری؟

با این حرف جک منم کنجکاو شدم که نظر الارو بدونم کخ با عطسه های الکی میرای جک حرفشو عوض کرد منم دوباره رفتم تو گوشی ولی واقعا کنجکاو بودم ببینم چرا اونجوری گفت تو کلاس😶😐 از زبان الا: پاشدیم بریم کلاس با خودم گفتم _این پسرا هم چسبیدن ب ما 😐 +چی؟؟ _هچی بیا بریم +اوک رفتیم تو کلاس استاد تدریس کردو رفت ماام رفتیم خونمون فردا هم دانشگاه داشتم هم با خریدار سهام جلسه داشتم همم کلی کار تو شرکت داشتم اوووووووووفف

خبب این پارتم تموم شد امید وارم خوشتون اومده باشع🙃 راستی علامت الا اینه _ علامت میرای اینه + علامت جک اینه & علامت مایکلم اینه × اشتب نگیرین😊