اتاناز 4

=خانم سرمست. +بله استاد با منید؟ =بله خانم . + (رفتم نردیک تا حرفش رو بزنه)با من کاری دارید؟ =برای خانم میرزایی اتفاقی افتاده که نیومدن؟ +(شوکه شدم!این جلسه چند نفر جز پریسا هم غایب بودن ولی فقط پریسا رو پرسی؟ )خبری ندارم استاد ، دیروز زنگ زدم ولی جواب نداد برای همین دیگه نپرسیدم. =(پوف بلندی کشید و با اخم گفت )مرسی خانم سرمست . +خسته نباشید. و رفت . کلاس اخرمون برگذار نشد و من میخواستم از دانشگاه برم بیرون که یه صدای از پشت سرم اومد .

لایک و کامنت فراموش نشه 🧡👍

=خانم ، خانم سرمست . + (برگشتم عقب و استاد معین رو پشت سرم دیدم) بله استاد ؟ چیزی شده ؟ =میتونم شما رو به یه کافی دعوت کنم؟ . ابرو هام از پیشنهادش بالا پرید که اونم متوجه شد. = منظور بدی ندارم خانم فقط حتما باید با شما حرف بزنم . وارد کافی شاپ شدیم که پرنده داخلش پر نمیزد و استاد دو تا نسکافه سفارش داد . ...

لایک و کامنت فراموش نشه اب هویچ بستنیا🥕🥕😁😂

=میدونم که شکه شدید ولی واقعا باید با شما حرف بزنم و امیدوارم درخواست منو بد نفهمیده باشید . بعد یه هنسفری از تو کیفش در اورد و به گوشیش وصل کرد و منم با تعجب بهش نگاه میکردم که یکی رو تو گوشش گذاشت و اون سرشو به سمت من گرفت .=تمیز لطفا بگیرید . منم با تردید گرفتم و گذاشتم تو گوشم ....

لایک و کامنت بزار که امیدوار شم و اگه تستم مشکلی داره بگو تا درستش کنم اب هویچ🥕🥕😁

_ کمککککک اتا کمکم کن کمممممک . +پریسا اونجا چه خبره؟؟؟ پریسااااا. چشمام گرد شد صدای پریسا و من بود ، همون شبی که تهدید شدم .