10 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🌟السا🌟 انتشار: 3 سال پیش 7 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
توی اتاق سفید از خواب بیدار شدم یادم میومد تو فینال هستم ولی یادم نمیومد کی بازی رو شروع کردم تنهای تنها بودم و اریکا پیشم نبود داشتم اتاق رو میگشتم که یه کامپیوتر بزرگ پیدا کردم و روشنش کردم🖥
کامپیتر روشن شد و گفت به فینال مسابقه خوش اومدی تو این بازی هم تیمی ها عوض شدن و باید هم تیم ی خودت رو پیدا کنی فقط کافیه نور های آبی رو دنبال کنی برای برنده شدن باید از تیمای دیگه جلو بزنی🎁
بعد یه در باز شد و چند تا نور آبی روشن شدن منم اونارو دنبال کردم و به ی خونه ی جن زده رسیدم(من اگ اسم داستانم یه چیزی تو مایه های بهشت بزارم توش یه خونه ی جن زده میزارم ما اینیم دیگه😎😂)میخواستم هرچه زودتر برم و توی خونرو برگردم ولی اول باید صبر میکردم که هم تیمیم بیاد یه خورده صبر کردم تا اینکه
یه صدای جیغ از توی خونه ی جن زده اومد و دویدم توی خونه که یه عروسک جن زده با یه چـ.ا.قـ.و که داشت به یه نفر دیگه حمله میکرد منو نگاه کرد و با چـ.اقـ.و ی خونیش به سمتم اومد خیلی ترسیده بودم که یک دفعه اون وایستاد نفهمیدم چی شده تا اینکه به اینو و اونور نگاه کردم و متوجه ی صلیب شدم
اون صلیب رو برداشتم و در برابر اون عروسک از خودم دفاع کردم و رفتم سمت اون دختره و پرسیدم که کیه و اونم گفت که اسمش آریان هست و برنده ی مسابقه قبل شده و بعد پرسید من کی هستم خواستم بگم که یه دفعه حرفم رو قطع کرد و گفت:نه من میدونم تو کی هستی تو کوچکترین کسی هستی که تونسته بازی رو ببره رکورد گینس هم زدی من:چی یعنی انقدر معروف شدم رکورد گینس هم زدم😳میدونستم معروفم ولی نه انقدر😎
بعد گفتم :باید این خونرو بگردیم شاید چیزی پیدا کنیم که سرنخ بعدی باشه
داشتم میگفتم که یه دفعه دو نفر از در اومدن تو و آریان یه دفعه گفت کاترین خوشحالم میبینمت و دوید به سمت اون دو نفر که وارد شدم بعد گفت که این کاترینه هم تیمیه قبلیم و بغلش من اریکارو دیدم و اومدیم به سمت هم اریکا هم بغلم کرد و کفت خوشحالم که میبینمت فکر میکردم تو فینال پیدات نمیکنم😢🥺
داشتیم با هم حرف میزدیم که کاترین گفت اِ این دو تارو ببین کوچولو هستن دیگه دفعه ی قبل هم که برده بودن کاملا شانسی بود منم به اریکا کفتم که بیا بریم اون اتاق کارت دارم همونطور اونا داشتم مسخرمون میکرن وقتی اومدیم تو اتاق صلیب توی دستم رو به اریکا نشون دادم و گفتم : الان منظره دیدنیه😏 و اون عروسک جن زده دنبالشون میکرد و اونا فرار میکردن 😂😂
گفتم حالا کی شانسی برده تو مسابقه و کاترین گفت:باشه غلط کردم کمکمون کن تو این بازی ری استارت نمیشیم که بمیریم مردیم😭😭😭😭😭😭منم کمکشون کردم و گفتم خوب پس اعتراف میکنید که من رأیس هستم کاترین: داری پورو میشی ها😒😒 من:اوکی یه خورده رفتم عقب و راه رو برای عروسک باز کردم آریال:باشه تو رأیس فقط نزار بمیرم من برای مردن هنوز زیادی خوشگلم😭🥺امم چیز یعنی زیادی جوونم😭😢 منم کمکشون کردم تا اینکه دو تا تیم دیگه اومدن که هیچکس اونارو نمیشناخت پس با عروسک جن زده اونارو ول کردیم و رفتیم دو تیم نابود شد😏😂
رفتیم و و کل خونرو گشتیم چیزی پیدا نکردیم تا اینکه یه در پیدا کردیم که قفل بود در بزرگی بود معلوم بود چیز خیلی خوبی توش ولی نمیدونستیم که کلید کجاست و باید دنبال کنید میگشتیم تا اینکه کاترین گفت:خب چرا باید از راهی که بازی مشخص کرده بریم😒😐 آریان هم گوشم گفت:آره کاترین استاد تقلبه دفعه ی پیش هم همینطوری بردیم😅😄 اونجا متوجه شدم دو تا تقلب کار در پیش خودمون داریم🤦♀😂
خب تموم شد منتظر پارت بعدی باشید سعی میکنم زود بسازمش😘💕
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
آیولللللل عالیییییییییییی🥺🙂
ممنون