10 اسلاید صحیح/غلط توسط: mona انتشار: 3 سال پیش 9 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام
تا اینکه دیدم 3 تا دختر اومدن تو اتاق(این 3 تا دختر یکی از گروه ها بودن که با گروه yyssرقابت می کردن)
یکیشون با چهره ا مغرور روبه سونا گفت:سونا عکاسی امروز چطور بود اصلا تونستی عکسی بگیری بعد 3 نفرشون با هم خندیدن یوری می خواست بلند شه و چیزی بگه که سونا دستشو گرفت و باسرش تکون داد اینکارو نکن
یوری هم خیلی عصبانی بود ولی به خاطر سونا هیچی نگفت. ما 4 نفرم داشتیم بهشون نگاه میکردیم
(اسم این 3 تا دختر جینها:همونی که با سونا اینجوری حرف زد...سوری...بونی)جینها:راستی خواستم یه چیزی بهتون بگم قراره برای بهترین مدل در گروه ها یک مراسم برگزار کنن که ببینن در گروه ها کی از همه زیباترینهالبته فکر نکنم که سونا بتونه بیاد بعد دوباره همشون خندیدن(آخه بچه ها تو این جاها کسی که زیبا ترینه انتخاب و بعد با یه لباسی جلوی همه دیده میشه خوب سونا هم که به نور مستقیم مشکل داشت و دیگه میدونید دیگه)جونگین:دیدم سونا داره نفس نفس میزنه و با بغض از اتاق رفت بیرون منم دنبالش رفتم
یوری:تو مشکلت دقیقا با ماچیه ندیدی سونا رو ناراحت کردی
جینها:من مشکلی ندارم ولی این مشکل خودشه که مثل یه آدم بزدل ترسو میره قایم میشه
یوری:تو حق نداری باهاش اینجوری حرف بزنی(بعد اومد سمتش که بزنتش یونآ و سئوهیون اومدن گرفتنش که دعوا نشه)
یوری:یهههههه یهه باید ازش عذرخواهی کنی ولم کن بزار برم حالیش کنم
جونگین:هرجارو گشتم خبری از سونا نبود که دیدم یه صدایی از راهرو میاد یواشکی رفتم دیدم سونا داره با صدای آروم گریه می کنه
رفتم کنارش (سریع اشکاشو جم کرد)جونگین:خوبی؟ سونا:آره خوبم مهم نیست
حرفی نزدم و فقط داشتم به چشماش نگاه می کردم گه یهو گفت:من نمی خوام به این مراسم برم
هرساله من ترس اینو دارم...میترسم دست خودم نیس اگرم نرم باعث میشم که خواهرام اذیت بشن
چن لحظه سکوت کردیم و من به فکر فرو رفتم و بعد دستشو گرفتم و بهش گفتم(الان جونگین و سونا تو راهپلهکنار همنشستن) جونگین:خوب تو فقط برو و اصلا تو دیدشون نباش که تو رو انتخاب کنن بعد نگرانه چی هستی من کنارم هیچ اتفاقی نمیوفته
دیدم یه لبخند مظلومانه بهم زد و گفت ممنونم و گفت باشه بخاطر توو خواهرام میرم بعد اشکاشو پاک کرد و بلند شد و رفت تو اتاق گریم(اون لحظه گروه mns اونجا نبودن(همون 3 تا دخترا رو میگم اسم گروهشونه))یوری یونآ سئوهیون: سونا....سونا....حالت خوبه خوبی....بهتر شدی؟ سونا:خوبم ببخشید که حالم بد شد ولی بیاید یه اون مراسم بریم هرسال به خاطر من نمی رفتید یوری:یعنی میتونی بیای حالت بد نمیشه با سر تکون دادم و بعد 3 نفره منو محکم بغل کردم و جیغ زدن (گوشام کر شد)
دیدم جونگین و بقیه دارن میخندن یونآ:به چی می خندین؟بادیگاردا:هیچی به جیغ شما
بعد همگی خندمون گزفت....
توراه خونه هی دلم شور میزد.جونگین:تو آینه بهش نگاه میکردم انگاری خیلی نگران بود.
رسیدیم خونه و از ماشین پیاده شدیم دخترا رفتن خونه
(خوب بریم سراغ دخترامون)یونآ:سونا می خوای برای مراسم چی بپوشی(مراسم 3 روز دیگست)سونا:نمی دونم یه چیزی که تو دید نباشم /یوری:راست میگه یه لباسی بپوشه که برای مراسم لباس در آب شرکت نکنه(بچه ها مراسم لباس در آب یعنی لباس های مجلسی می پوشن و روی 20 سانت آب راه میرن که نور بهشون تابیده میشه و همه اونو میبینن و نظر میدن)
سونا:نمی دونم هرچی شما گفتید رو می پوشم
3 روز بعد سئوهیون:سونا پوشیدی؟ سونا:الان تموم میشه
یوری یونآ:واییییی چقدر بهت میاد ولی زیاد تو دید نیست(یه لباس قرمز تا زانو که حریر ای قرمز داره و یه دستبند ساده موهاسم باز گذاشته)
جونگین:منتظر دختر ها بودیم که بیان که صدای راه رفتنشون اود تا سرمو گرفتم بالا....
سونا رو با لباس قرمز دیدم...خیلی زیبا شده بود یه لبخند معصومانه بهش زدم اونم خندید ولی معلوم بود استرس داشت
اومدن و گفتن بریم؟تائو و لوهان و چانیول دهناشون باز مونده بود
یوری:چیه چی شده رو صورتمون چیزی ریخته
گفتن:نهههه نهه... چقدر قشنگ شدن(تو دلشون گفتن)جونگین:منم خندم گرفت و یه اهمم کردم و بعد سوار ماشینشون کردیم
(سونا و سئوهیون با چانیول و جونگین تو یه ماشین یونآ و یوری و لوهان و تائو هم تو یه ماشین)
سئوهیون:نگران نباش دختر همه چی خوب پیش میره....سونا:ممنون نگران نیستم
رسیدیم(یه ساختمون خیلی بزرگ که یه فرش قرمز انداخته بودن و یه نفر جلوی در وایساده بود)دخترا رو پیاده کردیم اون فردم گفت خیلی خوش آمدید شما گروه yyss هستید درسته؟دخترا:بله...خوب شما باید در طبقه 2 اتاق اس ام میز شماره 110 بنشینید خیلی خوش آمدید دخترا:ممنون
رفتیم بالا(بچه این کسی که داره هی میگه رفتیم بالا و گفت و... جونگینه ها سونا نیست)
در اتاق رو باز کردیم(اتاق چه عرض کنم بیشتر در قصر بود)
یه عالمه آدم های مشهور و خواننده ها رو دیدیم....
انقدر زیاد بودن که تو اون جمعیت گم می شدی
رفتیم رو میز 110 دخترا نشستن رو صندلی ها و ما هم کنار آنها وایساده بودیم.
بعدش که نشستن اون گروه mns اومدن و بعد با تیکه به سونا گفتن اوه میبینم که خانم مهتاب ندیده اومدن مراسم
یونآ خواست بهش چیزی بگه سونا دستشو گرفت و با سر گفت نه
وقتی رفتن یوری:چرا نذاشتی یونآحرفشو بزنه اینا هی دارن پرو تر میشن سونا:خوب اگرم میذاشتمم باز ادامه میدادن تا به دعوا بکشه...ول کنید
بعد از 10 دقیقه مراسم شروع شد 2 خانم و یه آقا اومدن رو صحنه و گفتن:خیلی خوش آمدید خواننده های کمپانی اس ام
امیدوارم این مراسم به شما انگیزه کافی برای تلاش بهتر را بدهد
آقاهه:همونطور که میدونید امسال هم کسانی را برگزیده مراسم لباس درآب و همچنین مسابقه خوانندگی بین گروه های برتر نمایش داده میشوند.تا چند لحظه دیگر مسابقه خوانندگی در قرعه کشی بین داور ها انجام شده و شروع می گردد خواهشا عزیزان منتظر و آماده مسابقه باشند.
سئوهیون:به نظرتون تو خوانندگی انتخاب میشیم؟یوری:امیدوارم چون سونا خیلی تمرین کرده بود مگه نه سونا...سونا:چی..آره آره
سئوهیون:سونا حالت خوبه:سونا:آره خوبم...من یه لحظه باید برم بیرون
جونگین:سونا رفت بیرون حالش خوب نبود رفتم دنبالش....یونآ:دخترا به نظرتون بین سونا و جونگین چیزیه؟یوری:نمیدونم
(بعد یونا و یوری وسئوهیون به سمت تائو و چانیول و لوهان کردن و چپ چپ نگاهشون کردن)
پسرا با سر گفتن:ما هم نمی دونیم...
جونگین:سونا رو دیدم که نشسته و تو خودشه رفتم پیشش و (با لحن مهربانانه)گفتم:مگه نگفتم هر چی شد تو دلت نذار و بهم بگو سونا:ببخشید اصلا متوجه نشدم کی اومدی...نشستم کنارش هنوز حرفی نمیزد (با لحن شوخی)گفتم:اگر تو دلت نگه داری غمباد میشه اونوقت میترکی.خندش گرفت و روبه من(یعنی صورت به صورت شدیم)گفت:هنوز ترس دارم که اگر جینها(منظورش همون دختر بی تربیته)بره به داورا بگه جریان منو یا اگه داورا منو انتخاب کنن...دستمو گذاشتم رو شونش و بهش گفتم:انقدر نگران نباش هیچ اتفاقی نمیوفته ارکیده من....سونا)تودلش)ارکیده کیه؟
انگار آروم شدم قلبم دیگه تند تند نمیزد گفتم ممنون که بهم آرامش دادی جونگی:خواهش میکنم حالا بریم به قرعه کشی برسیم
رفتیم تو و سالن و نشستیم یونآ:کجا بودی دختر سونا:هیچ جا رفته بودم حال و هوا عوض کنم بیام....یه نگاه به جونگین کرد و گفت:با جونگین رفتی حال و هوا عوض کنی(کلا داغ کردم)سونا:نه نه....چی ..چیمیگی..اصلا ولش کن الان شروع میشه
یونآ و یوری و سئوهیون یه خنره ای کردن......مسابقه الان شروع شد خانمه:خوب عزیزان مسابقه رو شروع می کنیم (بریم از زبان راوی بشنویم)دستشونو کردن داخل کره و یه کاغذ برداشتن(کلا 3 تا گروه بیشتر اجرا نمی کرد و اسمش در نمیومد(فکر کنید از بین 200 تا گروه 3 تا انتخاب بشن))گروه اول گروهbad girl گروه دومmns و گروه آخر....یونا:یعنی میشه میشه سئوهیون:وای خدایااااا
گروه سوم گروهyyss دخترا:هووو وایییی خدا بالاخره تونستیم همدیگرو بغل کردن و گفتن بالاخرا شد
البته پسرا خوشحال تر بودن اینجا رو ببینید چانیول:باورم نمیشه کسایی که ازشون مراقبت می کنیم قراره زنده خوانندگی شونو ببینیم...تائو:من اینروزا رو تو خواب فقط میدیدم....ل.هان:بسه بچه ها خودتونو جم کنید الان میگن مگه چی شده
جونگین(تودلش)فقط امیدوارم گل ارکیدم قشنگ اجرا کنه
وقت اجراشون شد دو گروه اول اجراشون کردن و بعد نوبت گروه دخترا رسید جینها:بالاخره گروه بذدلان ترسو دارن میرن آهنگشونو اجرا کنن وای چه بشود
جونگین:خودمم دیگه از دست این دختره عصبانی شده بودم خواستم بهش چیزی بگم که...سونا:حالا خواهیم دید جوجه رو آخر پاییز میشمارن
جینها عصبانی شد و رفت جونگین: تو دلم گفتم چه دختر شجاع و صبوریه به وقتش جواب اون طرفو میده
بگذریم 5 دقیقه گذشت و ما هم آخرای سالن داشتیم کنسرتشونو نگاه می کردیم که شروع شد.....آهنگشونم اسمش I have box)(از خودم در اوردم)بعد از 5 دقیقه کنسرتشون تموم شد جونگین(واقعا سونا هم زیبا میرقصید هم زیبا میخوند مثل فرشته ها میمونه)چانیول:پسر چقدر رمانتیک داری به سونا نگاه میکنی خبریه؟
سریع خودمو و جمع کردم و گفتم نه..چیمیگی...من فقط بادیگارشم..چانیول:خواهیم دید(بعد خندید منم زدن به پهلوش)
بعد از 10 دقیقه اومدن تا نتایج رو اعلام کنن
دخترا:وایی من میترسم سونا:نگران نباشید ما بالاخره تلاشمونو کردیم
بعد از 10 دقیقه خوب عزیزان خوشحالم که این گروهان کنسرتشونو اجرا کردن و خوب شما می دونید این جایزه فقط مال یه گروهه حالا گروه اول دوم و سوم رو اعلام میکنم
(دخترا از استرس داشتن میمردن)گروه سوم گروهbad girl طفلک آخر شد و گروه سوم(خواستم هیجانش بره بالا دومو بعدا میفهمید)گروهه.......گروهyyss هستن(دخترا جیغ زدن و گریه کردن یوری:من می دونستم یونآ:هیچی نگو نمی دونستی سونا:بچه ها گریه نکنید باید جایزمونو بگیریم
سونا:دیدم که جینها ناراحت نیست و داره لبخند مرموزی میزنه رفتم تو فکر که شاید دلیلی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفتیم رو صحنه هدایامونو گرفتیم ازمون تشکر کردن و ما هم همینطور و خیلی خوشحال بودیم دیدیم پسرا هم برای ما دارن گریه می کنن کلا زدیم زیر خنده جونگین داشت بهم نگاه میکرد و لبخند معصومانه بهم زده بود منم بهش لبخند زدم و ازش تشکر کردم
بهد از 2 دقیقه.........خوب عزیزان حالا میرسیم به مسابقه لباس در آب تو این مسابقه فقط 10 نفر از بین گروه ها انتخاب شده و مسابقه را انجام داده(بیشتر مسابقه نیست یعنی فقط لباس می پوشن و رو آب راه میرن جایزه نداره برای دیدن لباسه و مدلینگشه)
نفر اول خانم ایم سائه نفر دوم خانم هان سیجه .....نفر هفتم خانم پارک یونآ....ونفر آخر خانم...پارک سونا
همونجا بود که چشمام گرد شد و بعد به هم نگاه کردیم هممون نگران بودیم بعد دیدم که جینها داره می خنده فکر کنم فهمیدم اون رفته با داورا حرف زده درمورد من جونگین:تا اسم سونا رو خوندن نگران شدم خودشم ترسیده بود
....داورا:تا 15 دقیقه دیگر 10 نفری که اسامیشان را خواندم وارد صحنه بشوند
تو پشت صحنه بودیم دلم شور میزد یونآ:سونا اصلا نگران نباش تو فقط فکر کن انگار داری راه میری
هیچی نیست باشه....گفتم باشه ولی تو دلم نگران بودم که یهو جونگین اومد رفتیم بیرون بهم گفت:اصلا نگران نباش انگاری داری فقط قدم می زنی بیشتر به پایین نگاه کن باشه...گفتم باشه جونگین:خیلی نگرانش بودم خدا کنه هیچ اتفاقی نیفته
(بچه ها اگر سونا بیشتر از 20 ثانیه به نور نگاه کنه بیهوش میشه و کلا اون گروه از چند دور مراسم محروم میشه)(قانون مسخره ایه ولی هیجانش بالاست
بعد از یه ربع کمکم داشتن وارد صحنه می شدن آخرش نوبت به من رسید داشتم آروم آروم میرفتم ولی پاهام میلرزیدن
ولی خودمو محکم کردم همچی خیلی خوب پیش میرفت اهه..نور سفید خورد به صورتم از همه طرفم بودن
خواستم برگردم ولی بازم میومدن کم کم داشت حالم بد می شد...جونگین:دیدم سونا داره حالش بد میشه داره از حال میره یهو دیدم همون دخترا دارن نورو دستکاری می کنن از قصد اینکارو میکردن...اما....
منتظر قسمت 5 باشید.....
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
خیلی خوب بود عاجی👍 😍😍❤لطفا زودتر پنجشم بزار😘
باشه عزیزم
مرسی کایا 😉😍❤