زمان همه چیز و عوض میکنه ⏳❤️پارت 2

معلمتون درو باز کرد تو.... سلام خانم خوب هستید؟ ببخشید شما کی وارد این خونه شدین؟ معلمتون.... سلام عزیزم تو خوبی من خیلی وقته اینجام یعنی بخوام دقیق بهت بگم 6 سال تو دلت.... دقیقا همون سالی که من از پیشه هان رفتم تو.... ببخشید اون کسی که خونه رو بهتون فروخت و میشناسین؟ معلمتون..... اره چرا نمیای داخل تو.... نه ممنون عجله دارم میشه همه ی جریان خونتون و که خریدین بهم بگین؟

معلمتون .... من 6 سال پیش دنبال خونه بودم هرجا می‌گشتم قیمتش بیش از حد پول من بود شب بود و داشتم پیاده روی میکردم که نگاهم و یه خونه خیلی قشنگ جلب کرد گفتم الان شبه و ممکنه خواب باشن پس رفتم و فردا صبحش اومدم در زدم یه پسر خیلی خوشتیپ درو باز کرد تو... میشه بیشتر درمورد اون پسر بهم بگید معلمتون ... خب اره اون ست مشکی و سفید تنش کرده بود و حس کردم برام اشناس ازم دعوت کرد بیام داخل منم رفتم تو

خونه خیلی بزرگ بود ازش درمورد خونه خریدن و اینا پرسیدم و خیلی باهم مشورت کردیم تا به یه نتیجه رسیدیم تصمیم گرفتم شمارش و بگیرم بعد ازش پرسیدم شما تنها زندگی میکنین اونم یکم مکث کرد و بحث و عوض کرد فک کردم نمی‌خواد در مورد این موضوع حرف بزنه پس ادامه ندادم تو.... بغض گلوت و گرفت ... به نظرتون چرا مکث کرده بود ؟

معلمتون....دقیق نمیدونم بهت که گفتم بحث و ادامه ندادم شمارش و گرفتم و رفتم فردا صب اومدیم برا فروختن خونه به من همه کاراروکردیم ولی من بعد از این 6 سال هنوز ندیدمش تو... شمارش و دارین؟ معلمتون.... فک نکنم امشب بیکار شدم میگردم راستی چرا این همه سوال پرسیدی ؟ تو.... امم چیز چون ماهم این خونه رو می‌خواستیم ولی الان داریم ممنون که گفتین پس وقتی گشتین چه پیدا کردین چه نکردین بهم زنگ بزنین ادرس خونمون رو هم نوشتم که اگه یه وقت جواب ندادم ممنون

خدافظی کردین و رفتی خیلی تو راه فکر کردی میخواست اشکت سرازیر شه وای اجازه ندادی بیاد تصمیم گرفتی بری اون پارکی که خودت و هان وقتی غروب میشد میرفتین رفتی روی یکی از صندلی ها نشستی فلش بک : تو.... هان فرض کن من و خیلی ساله ندیدی چیکار میکنی هان یکم می‌خنده.... حتی فکرشم نکردم چون نمیزارم این اتفاق بیوفته پایان فلش بک تو.... چقدر دلم تنگ شده 😞 غروب شده بود و تو هم داشتی میرفتی خونه که یه فکری به سرت زد

تصمیم گرفتی بری کمپانی رفتی داخل ولی نمیدونستی امروز هم میاد تمرین یا نه یکم منتظر نشستی رو صندلی که دیدی مدیر کمپانی اومد ... سلام کاری دارین تو.... سلام ببخشید امروز چه گروه هایی میان برا تمرین؟ مدیر.... نمیشه اینجور سوالا رو ازمون بپرسین و نمیشه همینطور سرتون و بندازین و بیاین تو ولی فقط باره اخره امشب ......... ....... ..... میان تمرین تو.... استری کیدز توشون نبود اونا نمیان؟ مدیر.... اونا فردا میان صبح میان تا شب دیگه نبینمتون تو.... باشه ببخشید که مزاحم شدم با خوشحالی رفتی خونه