زمان همه چیز و عوض می‌کنه ⏳❤️ پارت 3

فردا صبح بیدار شدی و خودت و اماده کردی یه غذایی برا خودت درست کردی چون مامان و بابات خواب بودن ( خب بایدم باشن کی ساعت 4 صب بیدار میشه 😐) تند تند خوردی و رفتی بیرون به معلمتون زنگ زدی معلمتون ..... الو؟ تو.... سلام ببخشید الان مزاحم شدم شماره رو پیدا کردین چون زنگ نزدین معلمتون .... سلام خوبی نه متاسفانه پیدا نکردم تو... با ناراحتی ممنون خدافظ بعدش رفتیم سمت کمپانی دیدی هنوز باز نیومدن بازم منتظر موندی ..... تا اینکه

دیدی ساعت 6 صبحه که مامانت زنگ زد .... کجایی چرا خونه نیستی تو.... اومدم بیرون هوا بخورم مامانت .... به من کلک نزن شیطون بعد هردوتون خندیدین گوشی و قطع کردی که دیدی یه ماشین اومد و دمه کمپانی پارک کرد رفتی جلو دیدی استری کیدزززززززززززززززززززززززززززززززهههههههه میخواستی همونجا جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ بزنییییییییییییییییییییییی رفتی جلوتر ببینی هان اومده یا نه

ولی نتونستی ببینیش جوری که نبینن رفتی داخل و تو اتاق تمرین قایم شدی تا نبیننت اومدن داخل بنگ چان... خب بچه ها بیاین شروع کنیم به تمرین کردن خودتون و اماده کنین تا گرم شین هیونجین داشت نزدیک کمدی میشد که تو اونجا بودی تو.... ووویییی یه وقت نیاد درو باز کنه ابروم برههههههه چان.... هیونجین بدوووو که دیدی رفت تمرین ناراحت میخواستی از تو کمد خارج شی که دیدی هان اومدددددد

از خوشحالی نمیدونستی باید چیکا کنی خیلی جذاب تر شده بود اصن این همه تغییر و باور نمی‌کردی میخواستی بری بپری تو بغلش ولی اینجا دوربین داشت و اونم شاید نمیدونست تو می باشی پس منتظر موندی تا از تمرین برگرده ولی گوشیت همه چی رو خراب کرد دقیقا همون موقعی که هان میخواست در پ ببنده و بره گوشیت زنگ خورددددددد

هرکاری میکردی خاموش نمیشدددد ولی یکم زدی روش ( روشی که پیشنهاد میشه 😐) تا خاموش شد ولی چه فایده الان خاموش یا روشن گوشیت بدرد نمی‌خورد هان اومد دره کمد و باز کرد تو هم سریع یه ماسک اوردی انداختی رو صورتت که نشناست درو باز کرد و نگاهاتون بهم افتاد یک قطره اشک از چشمان مبارکت سرازیر شد 😐 خیلی ضد حالم نه

تو ذهنت.... وای چرا گند زدم چرا اشکم بدموقع اومد .... بنگ چان..... هان کجاییی چرا نمیای تمریننن هان دره کمد و بست و رفت تمرین تو هم از داخل کمد رفتی بیرون و تا جایی که تونستی دو زدی 😐 تو.... هوففف خوب بود نشناختم ولی باروم نمیشهههههه ( دیگه فهمیدیم تو هم😐) شب بود و داشتین شام میخوردین تو... مامان چه غذای خوشمزه ای ممنون مامانت ... خواهش غذات تموم و رفتی تو اتاقت با خودت گفتی .... از این به بعد هرجایی که بره مخفیانه منم تعقیبش میکنم یاع 😐 ( میدمت دسته اطلاعات 😐)