10 اسلاید صحیح/غلط توسط: ✨멜리나✨ انتشار: 3 سال پیش 244 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام خوبی خوشی اومدم با پارت ششم اگه پارت های قبلی رو نخوندی برو الان بخون و دوست داشتی لایک کن و نظرت رو بگو
رفتیم هتل و لباس هامون رو عوض کردیم و دوش گرفتیم کمی ارایش کردیم ارمی بمب هامون رو برداشتیم و اب برداشتیم چون اونجا نمیفروشن
لباس ملینا👗👆🏻
(لباس کارا )
اماده شدیم و ساعت شده بود شش و نیم هفت قرار بود کنسرت شروع بشه 🕖
رفتیم سوار ون خصوصی مون شدیم حرکت کردیم
رسیدیم اونجا دیدیم خیلی شلوغه رفتیم تو صف
اونجا تفریح های زیادی بودن یه جاییش رو من خیلی دوست داشتم یدونه تابلو بزرگ بود با پولک ها دو رو می تونستیم چیز میز بنویسم
(لباس ایسان👆🏻)
یدونه تابلو بزرگ بود با پولک ها دو رو می تونستیم چیز میز بنویسم و بکشیم و یدونه بعد صف سالن بود که میرفتیم تا به سالن کنسرت اونجا پر از عکس های بی تی اس بود و یدونه دستگاه بود به همه فوتو کارت میداد اگه برات بایست نمی افتاد میتونستی اونجا با کسایی که نمیخواستن فوتو کارت رو عوض کنن و اینجور چیزا(این چیزا من در آوردی نیستن تو واقعیت وجود دارد😬😭)
بالاخره علام کردن که اماده شروع شدن باشین تا بیایین سالن کنسرت بعد چند دقیقه وارد سالن شدیم چند تا عکس گرفتیم بعد آیسان گفت میرم دست شویی بعد کارا هم گفت منم باهات میام منم تو سالن منتظر موندم یهو یکی خورد بهم که عینک دودی و ماسک 😎 داشت که خورد بهم افتاد عینکش افتاد زمین شکست برگشتم بهش بگم ببخشید دیدم تهیونگه زود از کیفم یدونه کپ داشتم بهش دادم از دستش گرفتم زود کشیدم اون ور پشت دیوار قایم شدیم وقتی سرم رو بالا اوردم دیدم زل زده بهم سری ازش معذرت خواهی کردم
(🍀گفت و گوی بین ملینا &و تهیونگ@🌿)
& معذرت میخوام باعث شدم عینکت بشکنه
@اشکالی نداره تو کمک کردی تا کسی من رو نبینه
(فاصله امون خیل کم بود چون اونجا یک راه رو تنگ برای انباری بود)
&آم..اِم چرا از سالن ارمی ها اومدی ؟
@یه کاری پیش اومد رفتم بیرون اومدنی دیدم در بسته شده مجبور شدم از اینجا بیام
&بزار برن داخل الان خلوت میشه میریم
@باشه
چند دقیقه ای بود که حرفی بینمون نبود
@ام ... بایست کیه؟؟
&(یا خدا چطوری بگم)ام ...چطوری بگم...
@ام ... بایست کیه؟؟
&(یا خدا چطوری بگم)ام ...چطوری بگم....تویی
@شوکه شد بعد گفت اهان
«چون ملینا این ور دیوار بود تهیونگ اون ور دیوار خوب نمیتونس ملینا بیرون رو ببینه این سوال رو میپرسه از تهیونگ»
&میگم سالن خلوت نشد
@نه(میخواست با ملینا بیشتر بمونه)
&باشه صبر میکنیم
@ملینا ... ام من میخوام یه چیزی بگم
ملینا میخواست جواب بده که در انباری باز شد و کارگر اومد بیرون
زودی پرسید&اقا کسی اون بیرون نیست
مرده گفت نه
بعد ملینا دست تهیونگ رو گرفت و کشید بیرون و برد راه رو وی ای پی و بعدش خداحافظ ای کرد رفت سال کنسرت
🤍از زبان ملینا🌼
تهیونگ رو بردم راه رو وی ای پی بعد خداحافظی کردم و رفتم سالن ردیف اول دخترا را رو پیدا کردم نشستم پیششون
☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین ∆
تهیونگ@ )☃️
#هی دخترا کجا موندی مردم از نگرانی ...گوشیت رو چرا جواب نمیدی صدمه دیدی
&نه اروم باش چیزی نشده فقط صف خیلی شلوغ بود( به اونا نگفتم چه اتفاقی افتاده)
کمی صحبت کردیم مردم جمع شدن در ها بسته شدن و اهنگ پخش شد و بعد از زیر صحنه بی تی اس اومد بیرون و شروع کردن به خوندن اول
So what
بعد دینامیت و فیک لاو و باتر و پیرمیشن تو دنس
و spring day و دی ان ای و بوی ویت لاو و سیویج لاو و بعدفایر خوندن کمی صحبت کردن و کنسرت تموم شد اتش بازی شد همه از سالن بیرون اومدن
💕مکالمه تو راه برگشت سالن🌺
☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین ∆ تهیونگ@ جین _ )☃️
#میدونی ملی تهیونگ تا اخر کنسرت نگاهش رو تو بود فکر کنم عاشقت شده
&خیال بافی نکن بابا اصلا نگام نمیکرد
+من فکر نمیکنم عاشقت شده باشه ولی ایسان راست میگه نگاهت میکرد
#راستی بچه ها من به راننده گفتم نیاد دنبالمون خودمون بریم هتل شب های سئول خیلی خوشگله
&برای من فرقی نمیکنه
+برای منم چون خیلی دور نیس
پیاده داشتیم به سمت هتل میرفتیم
❤️
❤️از زبان تهیونگ🌹
/اب قند اماده کنید حساسه/
کنسرت تموم شد ملینا ردیف اول بود خیلی وقت ها بهش نگاه میکردم کاش وقتی تو راه رو بودیم
زمان می ایستاد قلبم داشت از جاش در میومد انگاری عاشقش شده بودم عاشق یه آرمی❤️
به اعضا گفتم کی با من پیاده میاد خوابگاه میخوام هوا بخورم فقط جیمین و جین و با هام اومدن بگیه با ماشین رفتن تو راه بودیم که دیدم ملینا رو دوست هاش داشت پیاده تو این وقت شب می رفتن( اطلاع رسانی کنم ساعت ۱۲ شبه) و خیابون کاملا خلوت برای همین ماسک نزدیم
یهو بلند گفتم
جیمین نگاه ملیناس
☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین ∆
تهیونگ@ جین _ )☃️
_ اون دختر رو میشناسی
@ام ...( نگاهی به جیمین کرد ) اره
_نکنه دوست دختره ؟
∆نه هنوز نیست
_هنوز نیس یعنی قراره بشه.... تهیونگ از کی میشناسه
@ بزار توضیح بدم اونجوری که فکر میکنی نیشت
همه چی رو به جین گفت و بهش گفت به کسی نگه که تا خودش بگه
_ پس الان دوستش داری ؟
_ پس الان دوستش داری ؟
@لپاش گل انداخت و گفت فکر کنم اره
∆من بهت گفتم دوستش داری
_نمیخوای سلامی کنی
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
بهتر از عالیه
💖💖💖💖💖💖
من با داستانت میرم عالم خیالات خیلی خوبه واقعا شبیه زندگی عادی هست
اره واقعا
خیلی خوبه
عالیه
پارت بعدی
مرسی
حتما الان دارم میزارمش