اززبان آدرین:وقتیمرینتاینوگفت رفتم توفکربعدازکلاسهام یکیشرورشدتبدیلشدم (حالا مرینت)بعد ازکلاس رفتم خونه دیدم تواتاقم دوبارهازاونکارتاهست برداشتمپشتشنوشته بود《شنبه (یعنی فردا)ساعت۱۲شب بیایدبهآدرسقبلی 》بعدکارتوگذاشتمرومیزوشروع کردمبهنوشتنتکلیف داشتممینوشتمکهدیدم یکیشرورشده سریع تبدیلشدم(بعدازشکستدادنشرور)کت:توواقعا مرینتی؟لیدی:آره میخوای بدونی برایچیگفتم؟کت:آرهلیدی:چونیهبازی هستاسمشاسکوییدگیمهستکه بازیبامرگ هست اگه ببازی میمیریکت:😱نمیشه نری لیدی:منکه چیزی برایازدستدادنندارم کت:منچیمنودوستنداری؟لیدی:چرااتفاقاخیلیهمدوستدارمولیتوکهمنودوستنداریتازشماینانتخابخودمه کت:ولی لیدیولیبیولی فهمیدی؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
معرکه است
بازم خیلی خوب بود پارت بعدی هم لطفا بی زحمت بزار عالی بود
رویدوچشمام