خب یوروبوننن اینم پارت بعد هر چند زیاد طرفدار نداره #سولو استن نباشیم😐✌🏻
آخرای کلاس بود که کسی در کلاسو زو و وارد شد و چیزی به معلم گفت. معلم کمی چهره شو در هم کشید و منو صدا زد پیش خودش . فکرم هزار جا میرفت. اتفاقی برای خونواده م افتاده بود؟ نمره م پایین شده بود؟ رفتم سمت آقای لی. سرشو آورد پایین و آروم در گوشم گفت :{پدر مادرت برای یه مدت رفتن اسپانیا پیش فامیل مادریت. مجبور بودن. تو میتونی تا اون موقع بعد از ظهرا و شبا تو مدرسه باشی.} یه لحظه خشکم زد. تو مدرسه؟ مثل وقتی دبستانی بودم و مامانم سرکار بود؟ این ظالمانه بود. یه عالمه پسر قلدر...غذاهای مزخرف مدرسه...ولی نباید ضعف نشون میدادم. سری تکون دادم و رفتم سر جام نشستم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
کیمچی
بازم مثل همیشه عالی نوشتییییییی
جچ: کیمچی
مرسیییی
منم
لععزتیمینیچر پارت بعد رو زود بزاریا 😐😂 ج چ : کیمچی با اینکه میدونم غذا نیست ولی میخوام بخورم 😐😂
باش باشه
منم