

همینطور که جین شوگا رو کول کرده بود چون شوگا خوابش برده بود من حواسم به یه چیز پرت شد و رفتم دنبالش جیمین انقدر سریع میدوید تا بهم برسه و بفهمه که دنبال چیم😐خلاصه یهو خسته شدم و یه گوشه نشستم😐جیمین که بالاخره بهم رسید ازم پرسید که چرا میدویدم😐 بقیه هم تونستن برسن و همین سوالشون بود😐من خودمم نمیدونستم اون نور چیه که رفتم دنبالش فقط یکم کنجکاو بودم😑نامجون کمکم کرد تا بلند شم و راهی خونه شدیم😂تو راه به مغازه های تو راهمون نگاه میکردم تا اینکه رسیدیم😔

بعد از اون اتفاق رفتم توی اتاقم تا اینکه جیهوپ گفت اتاقتو مرتب کن منم با یک حالت عصبانی بهش نگاه کردمو وقتی درو بست من تمام لباس هایی که رو زمین افتاده بود رو چلوندم تو کمدم😐بعد از چند دقیقه که هوا تاریک شد رفتم بیرون تا پیش بقیه شام بخورم، شوگا با صورت رفته بود تو غذاش چون خواب بود😐تا اینکه ته ته گفت : چقد هوا گرمه😐 کوکی : درواقع الان سرده و زمستونه سرما خوردی؟ برم اسپند بیارم دود کنم😂😐هممون زیر پتو هامون بودیم و داشتیم یخ میزدیم چون بخاری خراب بود😐

بعد از چند ساعت دوباره اون نور رو دیدم و رفتم دنبالش😐جیمین : با پتو کجا میری؟؟!😮شوگا : خل شده بخدا😐کوکی : بدو بریم دنبالش بابا😐 جین از همون اول دنبالم بود کجا میرم😓 بقیه اعضا هم اومدن و براشون عجیب بود که چی شده😐😑منم فقط میدویدم چون نمیخواستم بدون اینکه بدونم انتهای این نور درخشانی که انگار فقط خودم میتونم ببینم چیه برم😔

موقع دویدن خوردم به جنگل😱 ته ته : اینجا کجاس اومدی؟؟؟😮 کوک : بزار گوگل مپ کنم ببینم😂کوک : تو گوگل مپ زده خارج از دامنه منظورش چیه؟؟😱جین : انگار گم شدیم😐من : همش تقصیر منه ببخشید😔جیهوپ : حالا چیکار کنیم؟😓نامجون : اگر خرس اومد چی؟ اینجا جنگله ها😐 ته ته : اگر خرس قهوه ای بود یکی بزن تو فکش اگر سفید بود خودتو به مردن بزن اگر سیاه بود که خدافظ😐 جین : من از اولش گفتم ته ته نرمال نیست اینم نمونه کار 😂😐

بعد از کلی زحمت تونستیم یه چادر درست کنیم😐من : حالا از کجا غذا بیاریم خیر سرمون؟😕ته ته : من استاد شکارم ببیند و حال کنید *یه مورچه کشت* دیدید چقد ماهرم؟😃کوک : ته ته تروخدا ببند😐من : من برم برگ و اینا پیدا کنم بتونیم آتیش درست کنید😐جین : بخدا اینجا یه مارشملو کم داریم😂نامجون : فعلا بیاید بریم یه خرگوشی پیدا کنیم حداقل از گرسنگی نمیریم😐 همه دست به کار شدن ولی من توی جنگل دنبال هیزم و برگ بودم تا اینکه پام به یه سنگ خورد و افتادم زمین وقتی سرمو بردم بالا یه گرگ دیدم به فریاد بلندی زدم و رفتم پیش چادر😐 ته ته : چیشده؟😕من : ش---ش----شیر!!!!!!😱 ته ته : برو بابا بامزه😂 تا اینکه گرگه چادر رو پاره کرد😑ته ته : برقرآن غلط کردم فرارررررررر😱 *بقیه اعضا که بعد از جستجو به خرگوش گرفتن*___جیمین : صدای جیغ از کجاس؟😐

من : از اینجا دور شید یه شیر اینجاسسسس😱کوکی : احتمالا اون گرگ نیست؟😂😐 جیهوپ : ته ته رو نگاه کنید!!!!😱 * ته ته اون گرگ رو کشت*😐 ته ته : حالا دیدید من ماهرم؟😒نامجون : اوهوم...😂😐 من : بیاید بریم توی چادر هوا داره سرد میشه منم هیزم جمع کردم😅جین : هعییی چرا این سنگا رو که به هم میزنم جرقه تولید نمیشه؟😐من : چون خیسن خیر سرت 😐 بعد از اینکه تونستیم آتیش درست کنیم برگ هارو روی زمین گذاشتیم و روش خوابیدیم😐شوگا : سابقه نداشته من صبح به این زودی بیدار شم باید تو گینس ثبت شه😐 *یهو کوکی از خواب میپره * کوکی : البته اگر از اینجا جون سالم به در ببریم😐 من : وای اون سایه هه چی بودد؟!😱 شوگا :چقد شما ترسوعید من رفتم پشت اون بوته هارو ببینم😐 ما هم پشت سر شوگا پناه گرفته بودیم😂 شوگا : عررررررررررررررر فرار کنید جون مادرتون فرار کنید😐(مثلا شوگا نترس بودا😐)

این هم همون گرگ وحشی که داشت من و تهیونگ رو یجا قورت میداد اصلاااااا نزدیکش نشید😐😂💞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آجییییی باورت نمیشه گربه گرفتممممم امشب میادششش دخترم هست اسمشم گذاشتم سانی چون رنگشم نارنجیه و یه کمم سفید داره خیلی هیجان زدمم😍😍😍😍🐱🐱🐱🐱💙💙
مبارکه آجیییییییی😃💞
مرسییی🥺😍😍🐱
آخییی گربم رفتن😭😭
متاسفانه خواهرم بهش حساسیت داشت و از پیشمون رفت داره از ناراحتی الان میمیرم😭😭😭😭😭😭😭😭😭
وایییییییییی😢
ناراحت نباش آجی من گربه خودمو میدم بهت😢💞
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
وای دخترم این چه سمی بود ساختی😐😹😹😹😹
عمه و خاله هات مهمونمون بودن یهو وسط مهمونی کلی خندم گرفت آبرومونو بردی😐😹😹😹😹
😹💟😘