
خب فک کنـم این اپیزود آخریـن قسمت سری اول باشه نه؟ ناظر منتشر کن هیچی نداره بخدا😁
×ی هفتـه بعد اینکه ناروتو از کونوها رف ساسکه از بیمـارستان مرخص شــد. توی کونوهـا اخبارو پخش کـردن که ناروتو چرا اون شینوبـیها ر کشته بود و اینک چن دفه کونوها ر نجـات داده بود. مردم اکثـرا پشیمون شده بودن ولی بازم بعضیـاشون ول کن نارو نبـودن😂🙄🙌× Sakura pov: با اینـو داشتیم میرفتیم بیمارستان..هنـوزم باورم نميشه ناروتو رفته. هفتـهی قبل بیــرون دهکده منتظر بودم هردوشون برگـردن و بگن همهش ی شوخـی بود. ناروتو کی انقد عــوض شدي؟
_ ×توی بیمارستان× (#کاکاشی *ساسکه &ساکورا %جیرایا @سونـآده) کاکاشی نشسته بــود کنار تخت و داش با ساسکه حــرف میزد وقتی ساکورا وارد شد. *:«ما نمیتونیـم بیخیـال ناروتو بشیم!اروچیمـارو میتونه هــرلحظه بکشدش!» ساکورا لبـشو گاز گرف:«کاکاشیسنسی واقن بیخـیال ناروتو ک نميشید نه» #:«فعلا ک چارهای نداریـم. مخفیگاههــای اروچیمارو ر نمیشه ب این زاحتی پیدا کرد.» سوناده درو بـاز کرد و جیرایا همراهش وارد شد. %:«حتـی اگ پیداش کنین چطوري میخواین برش گردونـین» ساکـورا برگشت:«جیرایا سان. سونـاده ساما» *:«آخـه همینجوری بیخیالش نمیشه شــد! آکاتسـوکی دنبال کیوبیه درونشه. حــالا اگ بر فرض اروچیمارو ازش محافظـت کرد بازم اون مار منحـرف میتونه هربلایـي سر ناروتو بیــاره!! 😡😡🤬» %:«اوچیتسوکه (آروم باش) ساسکه بلایـی سرش نمیآد. اروچیمارو انقدرم منحـرف نیس😅» کاکاشی لبخند زد از زیـر ماسکش. ساسکه واقن عاشـق ناروتو بود. @:«ساسکه امـروز از بیمارستان مرخـص میشی ولی من خروج تو ر از کونوهـا منع میکنـم.» %:«با اطلاعاتـی ک جم کردیم اروچیمارو تـا 3 سال نمیتونه ب ی بـدن جدید منتقل بشــه. پس تا 3 سال جای ناروتو امنه هـم از آکاتسوکی هم از اروچیمـارو.»
سونـاده ب ساسکه خیـره شد:«شما دوتاتون تقریبـا تو ی سطح بودین. حالا شایــد تو کمی قویتر ولی استحکام ناروتو ازت بیشتـره.» %:«اون ازوماکیه. ازوماکیا برا استحکامـشون معروف بودن. باید ر استحکامت کار کنـي ساسکه.» @:«برای همیــن باید برا 3 سال دیگه اماده باشـي...ناروتو برای انتقـام برمیگرده و قطعا قویتر میشه.» ساسکه دستشو مشـت کرد. @:«ساکـورا توهم بقیهی تمریناتت ر باهام ادامـه میدی. پتانسیلشو داري. کاکاشی و آنکـو و جیرایا هـم باهات تمریـن میکنن،ساسکه» همه میدیـدن ک ساسکه هنوزم مطمئن نیس میخاد چ کار کنه. &:«ساسکهکون ناروتو رفته! دیگه نمیشـه کاریش کــرد. حالا بایـد مطمئن بشیم 3 سال بعد حتمن میتونیم جلوشو بگیریـم.»
××فلش بک×× ساسکه و ناروتو کنار رودخونه نشسته بودن وبقیه خواب بودن. ستارهها و ماه توی چشم ناروتو افتــاده بودن و میدرخشیدن:«دلم میخاد ی روز کــللللل دنیا بگردم.» ساسکه هم ی لبخند ریـز زد:«مطمئنم میریم.» فلش بک× ساسکه بلند شد:«اوکی. فقد ميشه از کونوها بریـم و تو سفر تمرین کنیم.» %:«اوکی مشکلـی نیس. پـس هفتهی بعـد حرکت میکنیم. این ب نفع منـم هس ک دنبال آکاتسوکـی بگردم.»
__ حالا ی هفته از اونروز گذشته. ساکورا و کلا بقیهی تیما جمـع شده بودن. ساکورا:«سایانورا، ساسکهکون.» نجی:«مطمئن باش برش میگردونـی.» ساسکه دستشو دور گردنبند سیاه الماسی انداخ. ناروتو بهش داده بــود:«حتمن برش میگردونم. اینبار...» هیناتـا ی کیف بیرون آورد ب ساسکه داد:«ایــن یکم غدائه ک درس کــردم ت-توی راه بخوریـن.» کاکاشی لبخند زد:«آریگاتو هیناتا.»
کابوتـو وارد اتاق شد:«اروچیمارو سامـا تمرین تموم شد.» (+اروچیمارو $کابوتو) +:«بیشتر از چیــزی ک انتظارشو داشتم طـول کشید» $:«استحکام بالایـي داره..» +:«ازوماکی...بدن مناسبـي برام ميشه😈😈😈💀»
از پـارت بعد میرم شیپودن. خیلی هیجـان دارم برا شیپـودن.. آریگاتو ک ازم حمایـت میکنین! بدون شما نمیدونستـم چیکار کنم احتمالا اینجـا نبودم🥺😂🙏🏻 ی دورهای افسردگی شدیـد داشتم فقد ب مرگ فک میکردم ولی شما لبخند ب لبام آوردیـن آریگاتو🥰🤍⚡
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وی مُرد*😵 چقدر خوف میتونه باشه یه شیپ😍
عالی بود 😍😍
نفس ندارم بکشم هیجان شیپودن داره میکشتم
یکی بیاد جعمم کنه کف خونه
منتظرم تا شیپودن رو بزاری آیلار زودی بزارش مطمئن باش که اگه نزاری من افسرده میشم میفتم دق میکنم میمیرم 😐 پس زودی بزارش
راستی عجیبه وسط حرفام وجدان خان نبود😐😐حالا هم نیست امید وارم اون مرگ موشی که بهش دادم کار خودشو کرده باشه
😁
آریگاااااااااااااااااتووووووووو
حتمن زود میذارم اگ شد دیدین اینو زود گذاشتمش 😄
عررررررررررر پارت بعد قراره بریم شیپودنننننننن🤧من ذوق مرگ شدم ممممم🤧ترو خدا پارت بعدو زود بزار تا هفته بعد نمیتونم دوم بیارم جون مرگ میشم😐
عالیییییییییییییییی بود
حالا بریم برای شیپودن✌️
عالی بود