سلام من اومدم با پارت ۱ داستان کامنتهای تست معرفی خیلی بهم انرژی داد گفتم الان پارت یک بنویسم پارت بعد جمعه مینویسم
از زبان🥰 بیدار شدم دیدم ساعت ۶ هست سریع لباس هام عوض کردم کیفم برداشتم و دویدم پایین 😇 گفت آروم ترررر 🥰اذیت نکن 😝سلام اجی 🥰 سلام ماریان من میرسونی؟😝باشه از زبان🥰صبحونه خوردم و کیفم کول کردم اومدم برم که 😇 گفت تند نرو تصادف میکنیا 😝باشه بابا ، بپر بالا(🗨 این علامت من یعنی راوی هست الان با مرینت هست که میگه بپر بالا)
🥰بریم هووووو 😝 خوشحالی روز اول مدرسه اونقدر هام خوب نیست کلی درس و کتاب و...🥰تنبل خان 😝هههه رسیدیم برو 🥰خداحافظ 😝بای موفق باشی از زبان🥰 خیلی خوشحال بودم وای کلویی هم توی کلاسمون هست ادرین اگرست هم هست هورا اون مدل خیلی خوبیه اون واقعا فوقالعاده است یکهو الیا تکونم داد و گفت دختر کجا نگا میکنی گفتم هیچ جا گفت اره جون خودت
از زبان😎 خیلی خوشحالم هورا بزار ببینم وای کلویی هم تو کلاسمون هست اه اشکال نداره حالا اونقدر ها هم بد نیست هووووف وای این دختره چه خوشگله موهاش ابیه چقدر اشناست چهرش نمیدونم کجا دیدمش چقدر خوب نینو هم هست سلام نینو ن:سلام ادرین چطوری 😎خوبم ممنون ا نینو کجا را نگاه میکنی ن: هیچ جارو به اون دختره الیا سزار نگاه میکردم 😎 به الیا نگاه میکنم میخندم چقدر به هم میان
😎مدرسه تموم شد رفتم خونه ادرینا هم بود ناهارم خوردم و به عکس دسته جمعی که با بچه های کلاس گرفته بودیم نگاه میکردم که ادرینا اومد گفت چی کار میکنی گفتم هیچی راستی ببین این میشناسی قیافش خیلی برام اشناست و عکس نشونش میدم و به مرینت اشاره میکنم 😁اسمش چیه😎مرینت واتسون 😁اها این خواهر ماریا هست 😎ماریا کیه؟😁دوست صمیمیم 😎اها
از زبان🥰رفتم خونه که مامان اومد گفت مری بیا(🗨بچه ها تو خونه مرینت اینجوری صدا میکنن ) میخوایم بریم سینما🥰باشه مامان الان میام لباسام عوض میکنم و میرم پایین با بقیه میریم سینما و فیلم میبینیم بعد میریم خرید و کلی خرید میکنیم بعد برمیگردیم خونه خیلی خسته ام میوفتم رو تخت و میخوابم
😇بیدار میشم وای ساعت ۶ هست ای وای دیرم شد (🗨بچه ها ماریا خیلی سحرخیز هست و دانشگاهش ساعت ۸ شروع میشه) لباسام عوض میکنم میرم پایین صبحانه میخورم و... ۲ ساعت بعد میرم دانشگاه درس میخونم دانشگاه تموم میشه با ادرینا میرم پارک ادرینا ماریان زنگم میزنه 😝ماری 😇 بله 😝من حوصلم سر رفته کجایی منم بیام 😇من پیش دوستمم نمیشه بیای😝لطفا😇ادرینا میشه داداشم بیاد اینجا حوصلش سر رفته 😁باشه😇بیا 😝هورااااااا از زبان 😁 داداش ماریا اومد خیلی خوشتیپ بود قرار تموم شد رفتم رو تخت تا صبح خوابم نبرد همش به ماریان فکر میکردم از زبان😝 فکر کنم ع ا ش ق ناظر لطفا منتشرش کن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود عالی
خیلی قشنگ بود اگر دوست داشتی به پیج من هم سر بزن
عالی و اینکه نمیفهمم کودوم کودومه میشه اسماشونو بگی عزیزم؟
حتما در پارت دو اسم هاشون میگم