داستان از زبان خودم😐:میبل نمی تونست بیشتر از این سپر رو نگه داره. سپر از بین رفت. سوفیا میبل رو پرت کرد و میبل رویه زمین افتاد. سوفیا: بهت که گفتم، شما شانسی ندارید.یکم اونور تر پیش لوسیفر و دیپر:لوسیفر داشت از دیپر دور میشد. لوسیفر: خیلی بده که نمی تونی از قدرتی که داری درست استفاده کنی، به هر حال اینم که پیروز شدم.دیپر: مطمئنی؟ لوسیفر برگشت. بدن دیپر نورانی شد و بعد ناپدید شد.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالیییییییییییییییی بودددددددددددد🤩
قشنگ بود🤎
فق اسلاید سه نفهمیدم چی شد😐
ممنون، نظرات رو بخون
عالی بید :/💕