
سلام خوبید بخاطر تستچی که تست های زیادی براش میاد ممکنه داستان دیر انتشار داده بشه. بریم برا پارت 5 عسلی ها بزن بریم اینجا یه آبشاره هزارتا قصه داره تو هر کدوم از قصه هاش یه درس زندگی داره طی میشه هرروزمون(بیا) با آبشار جاذبه میاره خنده رو لب این کلبه روز و شب معما حل میشن با فکر همه ما با هم
بیل(با چهره نیمه ترسیده)میگه اون دختر کجا رفت. وندی میگه چی شد بشین اون رفت دیگه، وندی ادامه میده و میگه کاغذو به بینم یه جیمله بیل میگه نه اون جیمیل نیست اون به زبان سایفری نوشته شده(gimal.com@فقط برا رد گم کنی از این گزاشته فک کنن جیمیله)بیل میگه اگه هر حروف رو به 4 تا عقب تر به بریم میشه بیل از طرف مادرت امدم
وندی میگه بیخیال شو العان رفته باید به کارمون ادامه بدیم بیل میگه باشه و زیر لب میگه اگه مادرم بخواد کاری کنه چی من به شدت میترسم جنگ 380 درجه شروع شه چون اگه یکی از این ابعاد از بین بره جهان های دیگه دگر گون میشه وندی میگه چی داری میگی دگرگون چی بیل میگه هیچی و تو ذهنش میگه وندی چه قدر گوشش تیزه
وقتی به نیویورک میرسن وندی میگه بیل. بیل میگه ها وندی میگه پول فقط یه شب خواب تو مسافر خونه دارم بیل میگه ممکنه بیشتر طول بکشه واسا العان میام(10 دقیقه بعد) بیل میگه امدم 6 تا کارت بانکی دزدیدم و رمز شو میدونم وندی میگه چی؟
وندی ادامه میده و میگه بیل دزدی اینجا حکم زندان داره میدونی زندان کجاس بیل میگه اره ولی زندان های اینجا خیلی مسخرس زندان بعد X رو نه دیدی خطرناک ترین ها اونجان و فرار نمتونن کنن حتی مجودات بعد 0(بازم یه اشاره کوچیک به کمیک افسانه های گمشده شد)و حتی من البته یکی از رئیس هاش برادرمه و رئیس امتیت زندانه و نفوذ داره و سایفر ها زندان نمیفتن هاهاها
وندی میگه نخند و بگو رمزشون رو از گجا فهمیدی بیل میگه من عقلی به وصعت (یکم فک میکنه)جهان دارم وندی میگه خیلی داری که از پاینز ها شکست خوردی بیل میگه وندی رفتارت آشنا میزنه وندی میگه خب دیپر خیلی باهوشه شکستت داد و تو میگه من خیلی باهوشم چجوری شکست خوردی؟
بیل میگه اره نمدونم چرا نتونستم از اونا به برم شاید اونا انرژی دارن به نام پاینز که نمیشه شکستشون داد ولی من تنها بودم وندی میگه خیلی تنها بدی یه هیولام اونجا نبودو تو اصلا قدرت نداشتی بیل میگه بسه حالا بزار برم ازشون پول چند روزمون رو بردارم و برگردونم پیششون تازه من از پولدارا اینا رو دزدیم
وندی میگه باشه ولی چجوری پولو پسش میدی بیل میگه وقتی تونستم جادومو ازاد کنم میشه، خوب بریم وندی میگه باشه ولی کار خطرناک نکنی بیل میگه به من میاد کار خطرناک کنم. وندی میگه 10000 درصد بیل میگه احتمالا استن ها یه اتفاقی براشون افتاده وگرنه بخاطر دیپر و میبل باید بیان وندی میگه با استن بودم و میدونم میبل و وندی رو خیلی دوس داره
در بعد 180 کیل میگه آه نگاه کن با 2 تا فانی هم سفر شدم خوردنشون بیشتر کیم میداد حیف که بیل یه ورد خونده نمیتونم بهشون آسیب برسونم چون مامان اونو فرمانده عظم بعدمون کرده دیپر میگه چقدر موجود اینجاس باید همه رو یاد داشت کنم کیل میگه اون زمان 2 هست یه ساعته که رو 2 گیر کرده ولی اندازه 2 خیولا زور داره تو کشتی های بین بعدی معروفه منم از طرفدارشم تو کتابت بنویس دستور بردار زردی گرفتمه کمکتون کنم میبل میگه گوش کن کیل تو خیلی با برادرت بدی این خوب نیست من کم بود بخاطر همین بعد خودمون رو نابود کنم. کیل میگه ولی من تو نیستم. به یه قلعه میرسن و..
در بعد ۲۱۶، ۲ سال بعد اتفاق نابود شدن دروازه بعد به دنیای آبشار جاذبه (دارم مکانو شرح میدم)یه اتقاه تو یه سفینه یه میز هستو یه تخته به دیوار که روش پوتس و نخ هستو چند تا عکس انگار دارن دنبال چیزی میگردن و ۳ کتاب رو میزن(جورنال ۱ و ۲ و ۳)و 2 کتاب کنار اونا گذاشته میشن جورنال 4 و 5 و بعد..
تو بعد 200 ویل میگه ازتون متنفرم میکشمتون(توی جنگ ویل تنهاس و ده ها هیولا دورش کردن)ویل میگه شما نمیتونین منو بزنین بخطر سایفر ها آنها را میخوانم و ناگهان برای بفهمیم تو این 3 بعد چه اتفاقی افتاده تا پارت بعدی صبر کنین
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تست بعدی رو ساختم
ولی آبشاد جاذبه نی
دارم کارای جز اون میکنم
ولی برا جبران هر وقت وقت شد 3 تا پارت رو تو 1 روز مینویسم تا همشون فقط با اختلاف چند ساعت یا یه روز منتشر شن
تهش معلوم نبود
اما عالییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالی بود
آفرین ویل رو جنگ جو کردی خودت منو میشناسی به من سر بزن
اره داستانات عالی هستند
تهش از 3 طرف تموم میشه
1_کیل،دیپر و میبل
2_جرنال
3_ویل
عالی افرین