نابود کن ( پارت ۷)

_ ۵ دقیقه قبل _ جلوی پارکینگ _ کیم جیا کلاهش را بیرون می آورد و به دوربینی که بالا سمت راست است نگاه می کند ، دوبار چشمک می زند و زمزمه می کند : در رو باز کن ! مسئول دوربین سریع بی سیم می زند به رییس شان و می گویید : کیم جیا جلوی در ایستاده ! رییس : « چی ؟! کیم جیا. » و دستانش را محکم روی میز می کوبد و می گوید :« اه ! » ، بیسیمش را جلوی دهنش می گیرد و می گوید : « به تمامی واحد ها اعلام وضعیت قرمز . هدف ( کیم جیا ).

در پارکینگ باز می شود و کیم جیا وارد می شود . از موتورش پیاده می شود و زیر لب می گویید : « یک.....دو...و سه » ناگهان تمام افراد مافیا او را محاصره می کنند . دونفر مسلح ، کیم جیا رابه طرف پایین حل می دهند ( با دو زانو نشسته بود ) کیم جیا دستانش را به طرف بالا می برد و می گوید : مسلح نیستم ! از وسط افراد ( یک نفر با قد نسبتا بلند که کت و شلوار سیاه پوشیده ) رو به روی کیم جیا می ایستد. میم جیا دو تفنگی را به سمت بوند را با دستش کنار زد و ایستاد.

لباسش را تکاند و با پوزخندی گفت : دیر کردی ! منتظرت بودم . آقای جین ! جین : چه عجیب« ریمجینگ » ! یا بهتره بگم « رییس بزرگ ترین گروه مافیایی جهان » چی شده که به اینجا اومده ؟

کیم جیا : همینطوری ، اومدم یه سر بزنم . مشکلی هست ؟ جین : « آخه دو ساله که به اینجا نیومدی حتی قیافه ات هم عوض شده » کیم جیا تعجب می کند و می گوید : مگر من که چند روز پیش نیومدم ؟

جین تعجب می کنه و می گوید : شاید من اینجا نبودم . خب بگذریم . اگه کاری نداری می تونی بری . کیم جیا می گوید : کاری ندارم ولی بهترنیست بگی برون کنا تا بتونم رد شوم و بروم ؟ جین بلند داد وی زند و می گویید : راه را باز کنید . کیم جیا : ممنون . امیدوارم دفعه بعد همهی نیروهاتو یکجا مستقر نکنی . بدرود. و سوار موتورش می شود و می رود .

_ شب_ جلسه بین رییس ها _ جین : کیم جیا امروز اومده بود اینجا . نام جون : کدوم کیم جیا ؟ مدیر عامل یا رییس ریمجینگ ؟ جین : هر دو نفرشون ! یعنی یکی از اونها در واقع ..... جی هوپ : « در واقع چی ؟ » جین: « هر دوتاشون یکی بودند ! »