می خواست منو ببره که یهو جین یه مشت به مین سو زد منم جیغ زدم همه به ما نگاه میکردم بعد مین سو میخواست جین رو بزنه که جلوش رو گرفتم
ا. ت_بس کنید می خواستم روز خوبی بگذرونم و شما دوتا دارین خرابش میکنید
جین_اخه میخ(میخواست میخواست بگه😂)
وقتی جین می خواست حرفش رو تموم کنه شروع کردم به
ا. ت_ اخه که چی تو هم داری باعث میشی که روزم خراب شه
گفتم که یهو مین سو منو به سمت خودش کشید و لبش رو رو لبام گذاشت هولش دادم و به صورتش سیلی زدم معلوم بود جین میخواست بازم دعوا کنه ولی چون میدونست اگه دعوا کنیم بیشتر ناراحت میشم ساکت شد
مین سو هم که مثل مجسمه مونده بود
مین سو _ا.ت تو مال منی و مال من خواهی موند
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
و اینکه من آسنا هستم 12 سالمه کلاس هفتمم و اجیام آسی صدام میزنن
سویلای منم هفتمم
اهان...هفتم خیلی سخته من 13 تا معلم دارم امروزم امتحان داشتم فردا هم دارم
راستی اجی میشی؟
اره😁
چرا ادامه نمیدی؟ اخه خیلی عالیه داستانت کیوتم
مرسی نوشتم ولی چون لایک و کامنت کمه فکر میکنم کسی خوشش نیومده
من خوشم اومده حتما ادامه بده بخاطر من😂😁
پارت بعددددددد
میزارم کامنت ها هم 7 شد میزارم