داستان اصلی «پری دریایی کوچک» بسیار ناراحتکننده است نسخه دیزنی از پری دریایی کوچک به اندازه داستان اصلی هانس کریستین اندرسن دردناک نیست. در داستان اندرسن که در سال ۱۸۳۷ نوشته شده، تبدیل شدن آریل از پری دریایی به یک انسان بسیار مخوف و وحشتناک است. جادوگر دریایی به او هشدار میدهد که اگر دمش را برای داشتن پا فدا کند، آن پاها مانند شمشیری تیز میشود که او را آزار میدهد. پس از آن، هر قدمی که برمیدارد، گویی روی چاقوهای ت.یز راه میرود و دردش به همان اندازه طاقتفرسا خواهد بود. در عوض، آریل جذابیت خاصی خواهد داشت که هر کسی که به او نگاه کند جذبش میشود. با همه اینها اریک با ازدواج با فردی دیگر قلب آریل را میشکند. آریل این شانس را دارد که به شکل اولیه خود بازگردد اما به قیمت جان اریک. آریل که از صدمه زدن به عشق واقعی خود امتناع میکند، سرنوشت غمانگیز خود را میپذیرد و تا ۳۰۰ سال که عمر یک پری دریایی است، به کف دریا تبدیل میشود.
دیزنی انیمیشن سفید برفی و هفت کوتوله را بر اساس داستان برادران گریم ساخته است. برادران گریم یاکوب و ویلهم گریم محققین آلمانی بودند که به دلیل جمع آوری و انتشار داستان های پریان مشهور شدند. یکی از معروف ترین داستان های آنها سفیدبرفی و هفت کوتوله است. دیزنی مجبور بود داستان واقعی سفید برفی به دلیل داشتن بخش های زننده و الفاظی نامناسب تغییر دهد تا مناسب کودکان شوند. در داستان واقعی ملکه از شکارچی می خواهد جگر و شش های سفید برفی را برای او بیاورد و شکارچی نمی تواند سفید برفی را بک.ش.د و جگر و شش حیوانی را برای ملکه می برد و ملکه هم بدون معطلی آنها را می خورد. ملکه بعد از اینکه متوجه می شود سفید برفی زنده است تغییر شکل می دهد و او را مجبور می کند لباسی تنگ بپوشد که سفید برفی را بیهوش می کند و هفت کوتوله او را بیهوش در جنگل پیدا می کنند و نجات می دهند. در بخش دیگر ملکه خود را شبیه پیرزنی می کند و به سفید برفی سیب مسموم می دهد این بخش شبیه انیمیشن هست ولی سفید برفی توسط بوسه شاهزاده زنده نمی شود بلکه هفت کوتوله به تصور اینکه او مرده است او را در تابوت می گذارند و شاهزاده به هفت کوتوله می گوید او را از تابوت بیرون بیاورند. هفت کوتوله در حالیکه داشتند تابوت را جابه جا می کردند تکه سیب از گلوی سفید برفی بیرون می افتد و چشمانش را باز می کند. در پایان هم شاهزاده برای انت.قام کفش هایی گداخته شده به پای ملکه می کند و او را مجبور به رقص می کند تا جایی که ملکه می می.رد.
شخصیت اصلی داستان سیندرلا، دخترجوانی است که در شرایط سختی با نامادری و دو خواهر ناتنی ظالم خود زندگی میکند؛ و به دلیل معصومیت و ازخودگذشتگی هایش مسیر زندگی اش متفاوت می شود و خوشبخت می شود. داستان های بسیاری در تاریخ وجود دارند که شبیه به داستان سیندرلا هستند. برادران گریم بر اساس نسخه های فرانسوی داستانی منتشر کردند که ترسناک ترین داستان سیندرلاست و دیزنی برای ساخت انیمیشن از آن کمک گرفته است. در داستان برادران گریم خبری از فرشته نیست و سیندرلا دختر یتیم داستان هر روز در زیر درختی که قبر مادرش هست دعا می کند و روزی در آنجا پارچه های زیبا پیدا می کند که از آنها برای دوختن لباس جشن استفاده می کند. در هنگام جشن شاهزاده به سربازان دستور می دهد که روی پله های چسب بریزند تا سیندرلا نتواند آنجا را ترک کند ولی تنها یکی از کفش های طلایی اش و نه شیشه ای به پله ها می چسبد. شاهزاده وقتی به خانه سیندرلا برای پیدا کردن صاحب کفش می آید نامادری سیندرلا به یکی از دخترانش می گوید انگشتان پایش را بب.رد و وقتی شاهزاده خ.و.ن روی زمین را می بیند متوجه نقشه آنها می شود. در پایان ناخواهران سیندرلا به عروسی سیندرلا می روند بلکه کاری بتوانند بکنند و از عروسی جلوگیری کنند، ولی کبوتران چشمان آنها را درمی آورند.
دیزنی انیمیشن پینوکیو را بر اساس رمان نویسنده مشهور ایتالیایی کارلو کلودی ساخته است. در انیمیشن پینوکیو شاهد بیشترین تغییرات با داستان واقعی هستیم؛ داستان واقعی پینوکیو بسیار ترسناک و پر از صحنه های شوکه کننده است که اصلاً نمی تواند مناسب کودکان باشد و دیزنی حق داشت تغییرات اساسی بدهد. در انیمیشن داستان فانتزی و زیباست ولی در داستان واقعی اینگونه نیست. پینوکیو در انیمیشن پسر چوبی معصوم و دوست داشتنی معرفی شده است ولی در داستان واقعی شرور و بی رحم هست. در انیمیشن ملخی دوست داشتنی نقش راهنمای او را دارد در داستان واقعی این ملخ نشان از وجدان پینوکیوست و دائماً به او تذکر می دهد که پسران بد تبدیل به الاغ می شوند و پینوکیو او را با چکشی می ک.ش.د. در بخش دیگری از کتاب پینوکیو یکی از پاهای خودش را آتش می زند تا پدر ژپتو پای دیگری برای او بسازد. حتی با شهادت دورغ پینوکیو مدتی پدر ژپتو به زندان می رود. در پایان داستان هم گول گربه نره و روباه مکار را می خورد و او را از درختی به د.ا.ر می آو.یز.ند.
مولان برگرفته از تصنیف چینی مولان درباره زنی جنگجو است که به جنگ می رود و پس از 10 سال جنگ، تمام افتخارات نظامی را کنار می گذارد و به خانه بازمی گردد که خانواده اش با خوشحالی از او استقبال می کنند. با این حال، در یکی از نسخههای این افسانه، مولان به خانه برمیگردد و پدرش را مرده و خانوادهاش از هم پاشیده می بیند. او که احساس تنهایی و بدبختی می کند و دست به خودک.ش.ی می زند.
در Perceforest، یکی از نسخه های اولیه زیبای خفته که در قرن شانزدهم نوشته شده است، شاهزاده زلاندین عاشق ترویلوس می شود. در حالی که ترویلوس رفته است، زلاندین به خوابی مسحورکننده فرو می رود. وقتی او را می یابد، او را در خواب بار.د.ار می کند. زلاندین پس از بیدار شدن متوجه می شود که پدر فرزندش ترویلوس است که بعداً با او ازدواج می کند.
خب تست به پایان رسید لطفا لایک کنید🥰
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پشمام🚬 ولی خیلی خوب بوددد
ممنونم از نظرت🤍
عالیییی بودی❤❤
مرسی❤🔥