❤عشقی پر ماجرا❤۲

آنچه گذشت:❤مرینت بیدار شوو🐾جزوه ها رو بهم میدی مرینت؟🦊چرا لکنت نمیگیری؟🐢عاشقه توعه آدرین🦊خانم بوستیه اومد و

یهوووووووووووووو هیچی نشد(سرکاری بود) 🐞سر کلاس بودیم که یهو آملیا گفت👿(اون شخصی که گفتم ایشونه)👿خانم مشکلی نداره من پیش آدرین بشینم چون هر پسری کنارش یه دختر که عاشقشه نشسته(👧🏻میخوام داستان رو هیجانی کنم و این قانون الکی ملکی ها میزارم داستان باحال شه)بوستیه:آدرین تو مشکلی نداری؟🐾چرا دارم من نمیخوام پیشه اون.....(👧🏻خودتون فحش بزارید)بشینم😡 بوستیه پس کی بیاد پیشت بشینه آدرین که دختر باشه؟🐾مرینت بیاد هم واسه من بهتره هم واسه خودش و هم واسه آلیا و نینو🙂🐞*چی آدرین گفت من بیام پیشش بشینم؟بوستیه:آلیا نینو مرینت شما مشکلی ندارین؟🐢🦊🐞نه خانم پس جاهاتون رو عوض کنید🐞🐢چشم خانم

قیافه کل کلاس به جز آیلا:😍😍😍😍قیافه آیلا:😠😠😠😠😠😠😠بعد از مدرسه:🐞رفتم خونه و تکالیف رو نوشتم که مامانم گفت برم ناهار رفتم و ناهار خوردم و رفتم تو اتاق که آدرین بهم زنگ زد🐾زنگ زدم مرینت تا بهش بگم خونه هست بیام جزوه بگیرم البته باهاش عه کار دیگه هم دارم🐞جواب دادم سلام آدرین خوبی؟🐾سلام مرینت ممنون تو خوبی؟🐞آره کاری داشتی؟🐾خونه هستی بیام جزوه ها رو ازت بگیرم؟🐞آره هستم🐾باشه الان راه میافتم

🐾رفتم خونه مرینت و رفتم دم در اتاقش و در زدم🐞در اتاقم رو زدن رفتم درو باز کردم دیدم آدرینه بهش تعارف کردم و اومد تو🐾مرینت راستش میخواستم عه چیزی بهت بگم!🐞چی؟؟؟🐾خب ........خب‌‌‌‌‌.....🐞جون به لبم کردی بگو دیگه🐾من..‌‌‌‌‌‌‌‌..... من

تمام فعلا بمونین تا پارت بعد رو بزارم

چالش: آدرین چی میخواد بگه به مرینت؟لایک و کامنت یادتون نره❤