امپراطور ابعاد ۲

سلام کیوتا خوبین ببخشید دیر شد😘

به سمت خونه رفتیم و رفتیم زیر زمین(محل تحقیقات فورد😉) دیپر:وای خداااااااااا بدبخت شدیم آی بیچاره شدیم کارمون تمومه ناک اُت شدیم کیش و مات واییییییییی فورد :دیپر وایسا اگه اینجوری کنی بیل فکر میکنه شکست ناپزیره 🙂دیپر:خب هست بیل درست فکر میکنه میبل:دیپر حق با عمو فورد هست🙃😝 دیپر:نچ بیل شکست ناپذیره😫😭

که یهو پورتال شروع به کار میکنه که ناگهان بیل میاد بیرون از پروتال😱😱 میبل یهو میترسه و شکاف را پرت میکنه به سمت بیل(ناخداگاه)😱😭🤯 بیل:اُ مرسی ستاره ی دنباله دار😁اومده بودم همین کار را کنم 😜ولی قبل از اینکه برم این نامه را بگیرین نامه را پرت کرد و رفت تو پروتال😕

فورد چپ چپ به میبل نگاه کرد دیپر گفت: وایسین این نامه چی هست 🤨 که یهویی زمین می لرزه فورد:بازم آخرالزمان 🙄😬😱

میبل:کسی دقت کرده که عمو اسی نیست🤨که دیپر نامه را باز میکند(سلام درخت کاج میدونم تو نامه را باز کردی خواستم بگم تو هوش خوبی داری اگه بخوای میتونی به من ملحق شی حالا یک معما چی اینجا کمه)دیپر به تصویر پایان نگاه کرد نقطه ضعف بیل بود (همون دایره هه😆)دیپر با دقت به تصویر نگاه کرد دست خرچنگ نبود 😨

که ناگهان معما کده ی شک از فشار هیولا های آخرالزمان کتلت شد🤯😂 (خوبه که فورد دیپر و میبل تو زیر زمینن) فورد:بیاین اینجا یک تونل هست برای خروج از اینجا و رفتم به سطح زمین🤪

(نکته:تونل بزرگه میتونن توش راه برن و یا بپرن 😎) دیپر هی به سرش دست می زد بعد تو ذهنش بیل را دید😱بیل تو ذهن دیپر:خب وقت شروع نمایشه😎 بعد بیپر وارد عمل شد😱

بای بای کیوتا 😘 جون مادرت بزن بعدی بازدید بخوره😭