10 اسلاید صحیح/غلط توسط: نویسنده انتشار: 4 سال پیش 149 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب سلام برید بخونید
از زبان مرینت تو ذهن خودش آدرین میبینی از وقتی که رفتی هیشکی به چشام نمیاد یادته با هم میرفتیم از آندره بستنی میخریدیم و لب آب مینشستیم و بستنی میخوردیم یادته!
دیگه اون دوران تموم شد و من تنها میمونم تا بمیرم وقتی که الیا میومد بهم میگفت که برو احساست رو بهش بگو و منم مث خنگ ها رفتاد میکردم و لکنت میگرفتم وقتی که به شکل کت نوار باهام شوخی میکردی به یاد روزی که هویت خودت رو فاش کردی اما الان این چیزا مهم نیست مهم اینه که من یک بار دیگه هم که شده چشمای سبزت رو ببینم
از زبان سابین مامان مرینت میبینی تام ببین دخترمون به چه روزی افتاده اسن هیشکی به چشاش نمیاد فقط روز و شب به فکر آدرینه و چند روزه که خیلی کم غذا میخوره از زبان بابای مرینت ینی تام به نظرم باید بریم یه تفریح انجام بدیم تا یکم حالش خوب بشه از زبان سابین باشه بریم میدونم که فایدهای نداره ولی بریم سابین : مرینت من و بابات یه دونه بلیط برای نیویورک گرفتیم البته خودمون هم باهات میایم بلند شو چمدونت رو ببند بلیط برای صبح ساعت ۱۰ هست مرینت : مامان من نمیتونم بیام من اصلا برای سفر اماده نیستم مامان چی گفتی گفتی نیویورک خودشه ممکنه ادرین نمرده باشه و توی نیویورک باشه همینه من فردا به سمت نیویورک حرکت میکنم برای جستجوی ادرین 😍
از زبان مرینت تو ذهنش وای آدرین اگه تورو پیدا کنم از خوشحالی ذوق مرگ میشم ترور خدا جایی نرو تا پیدات کنم اگه که پیدات کردم اولین کاری که میکنم اینه که بقلت میکنم و بعدش میریم با هم ازدواج میکنیم
فردا در نیویورک : سلام اقا شما کسی به نام ادرین اگرست میشناسید ( این رو از بیشتر مردم پرسید اما کسی ادرین رو نمیشناسه ) مرینت : نخیر دیگه توی نیویورک موندن فایده نداره در هواپیما : مرینت : بخشید اقا میشه برید کنار صندلی من اینجاست _ بله بفرمایید چی مرینت از زبان مرینت : اااادددرررینن ...... خودتی از زبان ادرین متاسفم مرینت اما من کس دیگه ای رو دوست دارم از زبان مرینت : منو بگو که این همه وقت دنبال تو میگشتم از زبان ادرین شوخی کردم 😅😅😅
از زبان مرینت آدرین نمیدونی از وقتی که رفتی چقدر افسردگی گرفتم و حالم بد شد از زبان آدرین میدونم مرینت ولی حالا بیا بقلم که همه افسردگی های تو بدنت از بین بره
از زبان مرینت : صب کن ببینم اگه تو اینجایی و نمردی پس اونی که توی پاریس مرد کی بود از زبان ادرین : بابام فهمید کت نوارم و همونطور که میدونی فیلیکس خیلی شبیه به منه انگشترم رو گرفت شبانه و منو فرستاد نیویورک من اینجا خیلی معروف شدم توی این چند ماه حالا بگذریم توی این چند وقت کسی از من چیزی نگفته از زبان مرینت : اتفاقا نادیا شاماک توی اخبار گفت که تو مردی اما این این هم یه سورپرایزی میشه برای اهالی پاریس ، میدونی این همه بدبختی یه خوبی هم داشت اون هم این بود که مایورا و هاکماث شکست خوردن به لطف تو و لیدی بر
از زبان راوی توی فرودگاه خبرنگار ها منتظر بابای کلویی بودن که بیاد و خبرنگاری رو انجام بدن ولی وقتی آدرین اگراست رو دیدن بابای کلویی رو ول کردن و رفتن سراغ آدرین
البته خوب دردی به بابای کلویی زد😒
بگذریم توی خونهی مامان بابای مرینت از زبان آدرین مرینت میدونی چند وقته نیومدم اینجا از زبان مرینت آره میدونم ولی ما جامون اینجا نیست باید بری یه خونه بخری بعدش میریم ازدواج میکنیم بعدشم میریم توی اون خونه زندگی میکنیم😘😌 از زبان راوی
آدرین گفت چشم بانوی من و مرینت رو بوس کرد و رفت دنبال خونهی مناسب بگرده که بتونن زندگی کنن
آدرین یه خونهی گرون قیمت 200 متری خرید تا با مرینت زندگی کنن
از زبان ادرین : مرینت یه خبر خوب از زبان پرینت : چی شده ادرین : یه خونه پیدا کردم از هتل شهردار هم بزرگتره اما یه مشکلی داره اون هم اینه که خونه توی نیویورک پیدا کردم از زبان مرینت : چرا توی نیویورک ادرین : چون توی پاریس هیچ خونه خوبی نبود که بخرم تز زبان مرینت : خوبه بریم همینو بخریم ادرین : میدونستم خوشت میاد برا همین از قبل خریدم از زبان مرینت : اما ادرین ما همه ی اشناهامون اینجا هستن از زبان ادرین : شوخی کردم بابا توی پاریس خونه خریدم ولی یکی هم توی نیویورک خریدم برای وقتی که میریم مسافرت از زبان مرینت ادرین جوری گفتی که گفتم تا عمر دارم پدر و مادرم رو نمیبینم از زبان ادرین : نترس بانوی من 😁😁😁
از زبان مرینت آدرین میشه بریم خونه رو بهم نشون بدی از زبان مرینت بعله بانوی من بفرما بریم از زبان مرینت حالا آدرین خونهی جدیدمون کجا هست از زبان آدرین صبر کن بانوی من میفهمی از زبان راوی خونهی جدید مرینت و آدرین توی خیابون ویکتور هوگو هست و بهترین خونهی اون منطقس
از زبان مرینت وقتی خونه رو دید و وووووو ااااااااااییییییییییی آدرین تو بهترینی و پرید بقلش کرد
از زبان راوی وقتی که مرینت آدرین رو بقل کرد آدرین پیشونی مرینت رو بوس کرد و گفت دیگه هیچ وقت تنهات نمیزارم و مرینت هم گفت مرسی عزیزم و هم دیگه رد بقل کردن و بعدش رفتن خونه تا برای 1 هفته بعد ینی روز ازدواجشون آماده بشن
بعد از یک هفته : از زبان مرینت : ادرین قشنگم کجایی امروز میخوایم عروسی کنیم بهترین عروسی دنیا 😍از زبان الیا : مرینت مث اینکه یادت رفته که تو توی ارایشگاه هستی و ادرین ساعت ۶ میاد دنبالت از زبان مرینت : ببخشید الیا دست خودم نیست اخه بالاخره میخوام با ادرین جون ازدواج کنم از زبان الیا : حالا تا وقتی ادرین بیاد میخوای همینو بگی از زبان مرینت : اره 😁😁😁
از زبان آدرین امروز بالاخره میرم با عقشم ازدواج میکنم و تا ابد عشقم میمونه از زبان راوی مرینت و آدرین شب شنبه ٢٢ ژانویه 2020 روز تولد مرینت با هم ازدواج کردن و میدونید دیگه عروسی های خارج چطوریه بعد از انگشتر کردن دست هم الان ساعت 1 شبه و مرینت و آدرین رفتن توی خونهی جدیدشون و خوابیدن در کنار هم و اینجاس که عشق ابدی درست میشه 😘🌹
خب این پارت هم به پایان رسید بنا بهدرخواست های بازدید کنندگان بازنویسی کردیم امیدوارم خوشتون بیاد
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالی
رمانت خیلی قشنگه !
ممنون