
بریم برای پارت دوم👇👇👇
آدرین: فکر خوبیه الان میرم بهش میگم که یه قرار بزاریم ..... آدرین: سلام مرینت...(مرینت از حضور یهویی آدرین میترسه و یه هین میکشه و لکنت میگه) مرینت: سلام ...آد..آدرین آدرین : مرینت تو میتونی توی درس علوم بهم کمک کنی؟؟ مرینت : علوم.. البته حتما بعد از مدرسه توی کتابخونه چطوره؟ آدرین :عالیه درینگ درینگ ....📱📱 (گوشی آدرین زنگ میخوره)
آدرین: بله... ناتالی: آدرین کلاس شمشیر بازی امروزت یک ساعت زود تر شروع میشه با خانم کاگامی سان آدرین :اما من قراره با مرینت علوم بخونم کاگامی: میتوتی با کاگامی علوم تمرین کنی آدرین : ولی... ناتالی: بعد از مدرسه بادیگاردت میاد دنبالت آدرین : آه... باشه خدافظ ........ آدرین : متاسفم مرینت (مرینت حرفشو قطع میکنه ) مرینت: نه اصلا اشکالی نداره با کاگامی خوش بگذره آدرین : به هر حال ممنون به خاطر کمکت بعدا میبینمت مرینت : میبینمت....🙁
مرینت بعد از اینکه آدرین میره متوجه میشه تمام مدت از شدت هیجان صاف سرپا ایستاده بوده و خودش رو روی نمیکت میندازه الیا: هی دختر اشکالی نداره... یه فرصت دیگه پیدا میکنی مرینت: نه الیا من باید دور آدرین رو خط بکشم اون با کاگامیِ الیا : اما تو عاشقشی!!! مرینت: نه اونقدر ...دیگه مثل گذشته عاشقش نیستم 😔 باید کنار بزارمش شاید منم یه روزی کسی که واقعا دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه رو پیدا کنم الیا: این تصمیم درستیِ راستی حالا که قرار نیست با آدرین علوم تمرین کنی میتونی از خواهر های من مراقبت کنی چون منو نینو میخوایم بریم سینما...میدونی که...
مرینت(با شیطنت): باشه حتما... ........................................ مرینت: اه نه به اون دست نزنید بچه ها ... باید با این عروسکا بازی کنید دوقلوها( خواهرهای الیا) : باشه...وای چه عروسکای قشنگی... مرینت در حالی که عرق پیشونیشو پاک میکنه: آخیش بالاخره به این عروسکا راضی شدن اخه اینا چرا اینقدر شیطونن بوم، جیغ( صدای انفجار و جیغ مردم مثلا داره میاد )
مرینت: وای خدای من یکی شرور شده 😨 دخترا چطوره من برم و یکم ماکارون براتون بیارم ؟؟؟شما که شیرینی دوست دارید؟؟ دوقلوها: آره.... (مرینت سریع از دریچه اتاق میاد بیرون و وارد شیرینی پزی میشه و میبینه که پدرو مادرش خشکشون زده) مرینت : وای نه... این دیگه چجور شروریه؟؟!! تیکی: حتما خیلی خطر ناکه عجله کن... مرینت: تیکی خال ها روشن.... .......................................... آدرین:(الان همون زمانیه که مرینت داره از خواهر های الیا مراقبت میکنه) وای کاگامی تو خیلی پیشرفت کردی( در حالی که داره ضربه های کاگامی رو دفع میکنه) کاگامی: ممنونم باید اعتراف کنم همیشه از مبارزه با تو لذت میبرم ) در حالی که داره حمله میکنه اینو میگه) همه رو به مجسمه تبدیل میکنم ... همه رو به مجسمه تبدیل میکنم ... من مجسمه ساز هستم ... آدرین: کاگامی مراقب باش یه نفر شرور شده... اما تا به خودش بیاد کاگامی خشکش میزنه درست مثل یه مجسمه آدرین فرار میکنه و پشت یه ستون قایم میشه...
پلگ: چه عجب دلو قلوه دادناتون تموم شد... آدرین: پلگ الان وقتش نیست باید بریم حساب اون شرورو برسیم .... تبدیل گربه ای ............................ لیدی باگ: از اون طرف گربه سیاه با پنجه برندت صلاحشو نابود کن کت نوار: پنجه برنده ( و صلاح مجسمه ساز رو نابود میکنه) لیدی باگ: گرفتمت آکوما کوچولو دیگه وقتشه شرارت خنثی بشه بای بای پروانه کوچولو کفشدوزک معجزه آسا لیدی باگ و کت نوار: بزن قدش کت نوار: چی کلویی تو .... چرا شرور شده بودی (کلویی در حالی که داره سرشو تکون میده تا از گیجی دربیاد میگه) کلویی: مادرم میخواد یه هنر مندو با خودش به نیویورک ببره و من میخواستم اون من باشم اما مادرم میگه من هیچ هنری ندارم😢 برای همینم به کلاس مجسمه سازی رفتم ...اما نتونستم مجسمه بسازم و ....شرورشدم..... لیدی باگ: اشکالی نداره حتما میتونی این کارو انجام بدی ما بهت کمک میکنیم😊 کلویی : به کمک تو نیازی ندارم😠خودم از پسش برمیام لیدی باگ : باشه اصلا خودت مجسمه درست کن😐( و بعد بازوشو که برای کمک کردن بهش گرفته بود ول میکنه و یویوشو به سمت دودکش نزدیک ترین ساختمون پرتاب میکنه و میره) ................................... مرینت در حالی که داره با تمام سرعت خودش رو به خونه میرسونه میگه : وای تیکی من نباید دوقلوهارو تنها میذاشتم خداکنه الیا برنگشته باشه تیکی: تو کار درستو انجام دادی ( مرینت در شیرینی پزی رو باز میکنه و میره داخل) سابین: مرینت کجا بودی ؟...الیا الان ۲۰ دقیقست اومده و توی اتاقت منتظرته مرینت: ااا... مامان من... خب یکم ترسیده بودم برای همین رفتم تا قایم بشم صبر کن ببینم گفتی الیا اینجاست ؟؟؟؟؟😵😱
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی قشنگه
چند سالته؟ آجی میشی؟
ممنون
البته
روژان 14سالمه
و تو؟
منم مینو
١١سال
خوشبختم 🥰
💞💞
اجی میشی 👑
اره عزیزم چرا که نه
روژان 14سالمه
تستات عالیههه
ممنون 💚
عالی بود
مرسی