زندگی از نو با ساسان part ③

خب بچه ها من الان مدرسم داره شروع میشه کلاسا و اینا و ممکنه که دیر به دیر پارتارو بزارم دیگهههه ببخشید

آنچه گذشت: مادمازل جولیا با نسترن دعواش شد و.....

از زبون جولیا: ساسان مات به منو جولیا نگاه میکرد ساسان_کجا جولیا_داریم میریم برای کیش ساسان_تنهایی؟ جولیا_نه با نوک حنایی سه نفری دیه ساسان_باشه برم سوویچ لنکروز رو بیارم جولیا _ خودم آوردم بیا بریم ساسان_ماشالاه مادمازل خونمون و یه نگاه به جولیس کردو رفت تو آسانسور ساسان_هرکی زودتر برسه و رفت پایین و د ف ا ک من الان چجوری برم پایین ولی دوییدم که صدای جیغ جولیسو شنیدم و وایسادم ( ساسان پدرتو درومده فرض کن ) جولیس افتاده بود عمو همایونو صدا کردم که بیاد ( عه جدی باباش درومد از خونه بیرون ) کمکم کنه ببرمش بالا ساسانم انگاری شنیده بود جیغو اومد بالا که ساسان_چیشده جولیا_جولیس افتاد و هق زدم حواسم نبود ساسانه ولی دیدمش فهمیدم یه کف گرگی زدم بهش جولیا_چیشده ها با این کارات تمومش کن مسخره بازیاتو دیگه اگه نمیگفتی میزاشتی بیایم تو آسانسور این اتفاق نمی افتاد خوبه الان ساسان _ خب حالا چیشده مگه منم زورم اومدو یدونه مشت زدم به سینش ایششششش و اداشو در آوردم رفتم تو خونه ی عمو همایون تا ببینم جولیس چطوره دیدم سرپاعه خداروشکر خوب بود ( ساسان جان شانس آوردی ) جولیا_خوبی عشقم جولیس_آره بریم دستشو گرفتم و رفتیم از عمو همایون تشکر کردم و خدافظی رفتیم سوار آسانسور شدیم یه پوزخند بهش زدم تو چشاش شکر خوردم زیادی دیده میشد رفتیم سمت لنکوروز جولیا_من رانندگی میکنم ساسان_نه من میکنم جولیس_عههه جمع کنید مسخره بازیاتونو بابا رانندگی میکنه تامام جولیا_واااا ساسان_مرضضضض همینی که جولیس گفت و خندیدو لپمو کشید جولیا _ آییی وحشی سوار ماشین شدیم و از مجتمع خارج شدیم جولیا _ بریم ایران مال ساسان _ باوشههه جولیس _ آخ جون باربی میگیرم ساسان _ کی گفته کلی داری جولیا _ ولش کن بزار بگیره ساسان _ پرو شد.... جولیا _ چیییی ساسان _ هیچی به خدا ﷺ رسیدیم ایران مال پیاده شدیم و رفتیم سمت آسانسور رفتیم به طبقه ی سه منو جولیس رفتیم تو باربی فروشی ساسانم رفت دستشوری واسه ی جولیس یه باربیه دختر یه باربیه بچه و یه باربیه مرد گرفتم کالکشن باربی داشت از باربی فروشی خارج شدم و ساسان رو دیدم که با یه خ..... ( اینجارو حذف میکنم ولی از زبون ساسان میزارم ) ساسان رو نگاه کرمدمو جولیا _ بریم کافه ای جایی یه میلک شیکه نوتلا بخورم ساسان _ حتما مادمازل وحشی جولیا _ مرضضضض ساسان _ قرمز دیدی رم کردی ( یه دیقه یه دیقه یه فلش بک به اونجایی که نسترن گفت.... بزارید ) فلش بک به چند ساعت قبل ( پارت قبلی ) جولیس _ بیام خونه ی دره پی•تی شما وقتی بچه ی ساسان باشی همین میشه دیگه چند ساعت بعد همین پارت ( خدایی راست میگه نسترن ) جولیا _ بیشول ساسان _ لوس جولیا _ قبر خریدی برای خودت؟!( یا علی ) ساسان _ گ•وه خوردم ناموسا جولیا _ همه که تغذیشون مثل تو نیست که رفتیم از کنار طلا فروشی رد شدیم چشام برق زد دووم نیاوردم و رفتم تو طلا فروشی کارتمم درآوردم یه سرویس طلا طرح برگ پاییز گرفتم ( اگه پاییز فن داشت ) ساسان داشت از خنده ج*ر میخورد بهش تنه زدم که خفه شد به مسیرمون ادامه دادیم یه تیشرت مردونه فروشی دیدم که به سمتش حمله کردم رفتم داخلو دو تا تیشرت مردونه خریدم و اومدم بیرون ساسان _ وای مرسی خانمی جولیا _ برای تو نیست برای داداشامه ( خدا گرگه بیابونم اینطوری ضایع نکنه ) ساسان _ برای من چی جولیا _ برو برای خودت بخر تو مگه برای من سرویس طلا مو گرفتی و رفتم ³ ساعت بعد خریدامون تموم شد و رفتیم تو پارکینگ و خیلی سریع رسیدیم به خونه

از زبون ساسان:(بچه ها از اینجا تا تو پارکینگ خونه رو نمیزارم چون خیلی طولانی میشه) سوار لنکوروز شدیم آهنگ ور آر یو نو رو گذاشتم و بعدش آهنگ بوروم جولیا هم کلی رقصید جولیسم همینطور رسیدیم به مال از ماشین پیاده شدیم و رفتیم طبقه ی سوم جولیا و جولیس رفتن باربی فروشی و منم رفتم دستشویی سر راه برگشتم یه خانمی اومدو جلومو گرفت گفت _ اوووو سلام آقا خوشتیپه شوهره جولیا جون که شایدم مال من شی ساسان _ خانم محترم برید کنار خواهشا شر نشه _ نهال اسمم نهاله نهال صدام کن عشقم جولیا _ به به جَمعتون جَمعه ها نهال خانم خواهر یکی از دوستای نیروانایی احترامتو نگه داشتم ولی حدتو بدون نهالم که دید جولیا اخلاقش سگی سگیه در رفت ( بی تربیتتتتت ) جولیا _ ببین ساسان یکباره دیگه از این غل•طا بکنیا پشیمونم نکن دیگه نیام کیش ساسان _ تو هم منو پشیمونم نکن حق ملاقاتو ازت بگیرم دیگه جولیسو نبینی جولیا _ من نمیترسم و رفت وسط راه چشای جولیا برق زد اونورو نگاه کردم طلا فروشی و دیدم میدونستم الان میره ۳٠٠ میلیون خرید میکنه ( الان با ۳٠٠ میلیون میشه ۳ تا پراید خرید ) بله دست پر اومد وقتی اومد بیرون شیرجه زد سمت تیشرت مردونه فروشی خوشحال شدم و منم دوییدم سمتش با یه نایلون سفید اومد بیرون ساسان _ مرسی خانمی جولیا _ برای تو نیست برای داداشامه ساسان _ پس برای من چی جولیا _ تو برای من طلا نگرفتی و منم نگرفتم جولیا _ حالا هم بیایین بریم کافه یه میلک شیکه نوتلا بخورم گرسنمه ساسان _ حتما مادمازل وحشی جولیا _ مرضضضض ساسان _ چیه قرمز دیدی رم کردی ³ ساعت بعد خریدا تموم شدو ما هم رفتیم تو ماشین و رسیدیم خونه ☆_☆

خب بچه ها من الان مدرسم داره شروع میشه کلاسا و اینا و ممکنه که دیر به دیر پارتارو بزارم دیگهههه ببخشید

فینیش ببخشید کوتاه بود چون قسمت بعدی هیجانی و اسلایداش زیادن و دیه

آنچه در پارت بعدی خواهید دید: دادا..... غش ک.....