love in miraceles 13

🐝 : سرم رو گذاشتم رو شونه ی لوکا و به آهنگش گوش دادم خیلی قشنگ بود حس میکردم لوکا بهترین آدمی هست که تا حالا باهاش بودم .... 🐍 : آهنگ رو تموم کردن دیدم کلویی خوابش برده آروم سرش رو گذاشتم رو پام و تمرین کردم ...

🐞 : هنوز تو کف این بودم که چجوری کلویی صد و هشتاد درصد رفتارش تغییر کرده گفتم آدرین 🐾 : بله بلوبری 🐞 : منم اگه شبیه کلویی بودم تو هنوز من و دوست داشتی 🐾 : دست مرینت رو گرفتم و بردمش تو رختکن هیچکس اونجا نبود گفتم نه

🐞 : چرا 🐾 : چون اگه تو صد برابر از کلویی هم بدتر بودی بازم من دوست داشتم 🐞 : پیشی شیطون 🐾 : ما اینیم دیگه بعدم همدیگه رو بوسیدیم 🐾 : بعد چند دقیقه مرینت رو ول کردم ...

🐞 : طورخدا دیگه از این بابت بد عادتم نکن 🐾 : از اینکه میبوسمت 😂😂 🐞 : آره الان که بد عادتم کردی بی بغلت خوابم نمیبره دیگه این کار رو نکن 🐾 : برم زندان میخوای چیکار کنی 🐞 : گفتم دیگه این حرف رو نزن تو نباید بری من بدون تو میمیرم 😭

🐾 : مرینت رو بغل کردم گفتم آروم باش 🐞 : نمیتونم من بدون تو چیکار کنم 😭 🐾 : زندگی 😂 🐞 : آدرین الان که حالم بده وقت شوخی نیست 😒 🐾 : شرمنده آخه جواب سوالت همین بود 😂 🐞 : باشه آقای بانمک بیا بریم سر کلاس

🐝 : بیدار شدم دیدم رو پای لوکا خوابیدم گفتم سلام ساعت چنده 🐍 : سلام یه ده دقیقه دیگه اجرا دارم 🐝 : بخاطر من که تمرینت رو ول نکردی 🐍 : نه نترس ول نکردم 🐝 : ممنونم خیلی خسته بودم آهنگتم بهم یه آرامش خاصی داد من میرم به صورتم یه آبُ بزنم بعد میام اجرا رو میبینم 🐍 : باشه

🐞 : همچنان در کف کلویی و لوکا بودم 😎 : دیگه مایع ظرف شویی از کف های تو درست شد 😂 🐞 : آره حتی امروز نیومده بود سر کلاس من و آلیا نینو آدرین جاهامون رو عوض کردیم آدرین اومد پیش من و نینو هم رفت پیش آلیا بعد کلاس رفتیم سر اجرا نینو آلیا بغل آدرین نشسته بودن ما تو ردیف اول بودیم و بغل منم هیچکس نشسته بود که یهو

🐞 : یهو دیدم کلویی با قیافه خندان امروزش اومد کنارم نشست و گفت سلام گفتم سلام 🐝 : خجالت میکشیدم تو روی مرینت نگاه کنم سرم رو انداختم پایین 🐞 : دیدم سرش پایینه گفتم چیزی شده 🐝 : مرینت من به تو خیلی بدی کردم واقعا متاسفم 🐞 : اشکالی نداره بعدم مثل دو تا رفیق همدیگه رو بغل کردیم و فکر کنم هم آدرین هم لوکا و بقیه بچه ها تعجب کردن

🐞 : گفتم از این به بعدتو رفیق منی 🐝 : ممنون 😢 🐞 : دختر چرا باز بغض کردی 🐝 : آخه بعد مدت ها یه رفیق دارم 🐾 : دو تا رفیق 🐺 : بکن سه تا 🐢 : من رو یادتون نره پنج تا رفیق 🐍 : بنظرم شیش تا رفیق بهتره 🐝 : ممنون از همتون من بهتون خیلی بد کردم 🐞 : این چه حرفیه من شماره لوکا رو دارم تو شماره ات رو میدی با لوکا تو گروه عضوت کنیم ( گروه چت منظورشه ) 🐝 : باشه ..... ( شماره داد ) اون شب خیلی با بقیه چت کردم و از تنهایی که بودم بعد مدت ها در اومدم ....

به پایان آمدین کفتر حکایت همچنان باقیست دیدین کلویی هم آدم خوبیه 😂 این همه تو این سه فصلی که ساختن فوش خورد برو بعدی چالش داریم 😉😉 ناظر جونم منتشر کن🌷🌷