
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

از زبان جیمین: چند روزی میشد اومده بودن پیش ما.تو این مدت باهم آشنا شدیم و کارای مختلفی کردیم.یکیش کرم ریزی بود.به سارا نمیومد ولی خیلی شیطون بود.نمیدونم چرا...انگار هروقت می بینمش هول میشم...انگار حالم دست خودم نیست و قلبم فقط برای اون می تپه...نمیدونم چم شده.رفتم پیش شوگا تا ازش بپرسم.پوکر نگام کرد وگفت(تو واقعا نمیفهمی😑😑)(ها؟)(بزار روشنت کنم.تو عاشق شدی😐)هن؟😳(هیونگ شوخی جالبی نبود😳)شوگا شانه بالا انداخت(شوخی نکردم)(ولی...اخه منو چه به عشق و عاشقی اخه😳😳😖😖)(دیگه اونو باید از خودت بپرسی)به جلو خم شد(حالا اون کی هست که دل داداش مارو برده😁)جوابی ندادم.چون میدونستم هیونگ دوسش داره.نه تنها شوگا هیونگ بلکه بقیه ی اعضا هم همینطور.ولی...من هرطور شده اونو مال خودم میکنم.هرطور شده.

از زبان تهیونگ: چند وقتی میشه که دلم می لرزه وقتی می بینمش.میدونستم عاشق سارا شدم و میخوام مال من باشه.همراه جونگ کوک و هیونگا توی سالن نشسته بودیم و تلویزیون میدیدیم که در باز شدو سارا داخل اومد.قطرات بارون موهاشو به پیشونیش چسبونده بود.سینا توی بغلش خوابیده بود.این بچه الان که۵سالشه انقدر جذابه،وقتی بزرگ شد چی میشه😳وقتی با سارا ازدواج کردم،هرچی بخواد بهش میدم🤗😁تو همین فکرا بودم که جین هیونگ روبه سارا گفت(بدو لباساتو عوض کن.مث اینکه بارون شروع شده. زودباش لباس تو عوض کن وگرنه سرما میخوری )+(اچوووووو🤧🤧🤧🤧🤧🤧)نامجون هیونگ گفت(فک کنم خوردی)

از زبان جونگ کوک: تب کرده بود.تهیونگ سینارو برده بود تا باهاش بازی کنه.خیلی نگرانش بودم و خوب میدونستم این نگرانی از کجا میاد.از بیماری ای به نام عشق. آروم به چهره ی زیباش نگاه کردم و روش خم شدم که یهو در چارطاق باز شدو شوگا وارد شد(حالش چطوره)(تب داره)(با دکتر تماس میگیرم)سرمو تکون دادم و اون رفت.بار دیگه بهش نگاه انداختم.شبیه فرشته ها بود.لبخندی روی لبم نشست.عاشقش میکنم.عاشق خودم میکنمش و نمی زارم مال کس دیگه ای بشه.بعد از زدن بوسه ای روی موهاش آروم به سمت در رفتم و قبل از بیرون رفتن بهش نگاه کردم.دست خودم نیست.دوسش دارم.از اتاق بیرون رفتم.

از زبان جین: آروم در اتاق و باز کردم و وارد شدم.به صورت زیبا و موهای ابریشمیش نگاه کردم.این دختر زندگیمو تغییر داد و رنگ و بو بخشید.اروم خم شدم،جوری که نفسهام به گوشش میخورد با صدای آروم وملایمی گفتم(زودتر خوب شو و چشمای قشنگ اقیانوسیتو باز کن.)ازش فاصله گرفتم و بوسه ی ریزی به لبهای زیبای قرمزش زدم.این دختر مال منه.مال وردواید هندسام. دنیارم بپاش بریزم بازم کمه.خوب میدونم که عاشقش شدم.

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

به خاطر پسرام که شده لایک کنید❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (3)