خب مشتاق خواندن و لایک و کامنت های شما هستم ♥♡ راستی جواب چالش های من هم بدید چون با جواب شما من میتونم به داستانم ادامه بدم★
اول بالا رو بخونید↑انچه گذشت:
مرینت مارین رو انداخت زندادن و برگشت پیش ادرین ،دوسونی مرینت رو تهدید کرد و گفت از ادرین فاصله بگیری مرینت:من از عشقم فاصله نمیگیرم که یهوو ...
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عالییی
ممنونم ادرین راستی تو کی میخووای داستان قسمت 7رو بنویسی من خیلی منتظرم
من قایم شهرم اینترنت ضعیفه هروقت وضیت پروفایلم انلاین شد یعنی اومدم تهران مینوسم
قائم شهر مازندران
عالی بود 😘 ❤