Πداشتم دوچرخه سواری میکردمΠ💜§ پارت ۸

(علامت ها :کوک©ته®نامی∆جین√یونگی¶هوپی~موچی×کوثر=پانسیا★دکتر٪عرشیا&سوفیا+) سلام بچه ها تو معرفی اول که گذاشته بودم عرشیا رو نوشته بودم اگه یادتون رفته برید دوباره معرفی رو بخونین😊★بعد از این که کوثر و تهیونگ رفتن من موندم و کوکی©سلام 😃★سلام 🙂©می خواستم یه سوال در باره ی سوفیا ازتون بپرسم 😅★بفرمایید☺(پانیسا تو ذهنش:عهههه نگفتم یه خبراییه کوک از‌سوفیا خوشش اومدهههههههه سوفیا بفهمه آب میشه تو زمیننننن😨😨😨)©میخواستم بگه که........ راستش به خود سوفیا نگین من یه چند وقتیه از سوفیا خوشم اومده 😅

©شما ها قبل از اینکه بیاین کره کجا زندگی میکردین🙂😅 ★ما راستش ایران زندگی میکردیم هممون ۱۹ سالمونه ولی سوفیا ۴ روز دیگه ۲۰ سالش میشه🙂©خیلی ممنون 😅😅★خواهش میکنم ☺راوی:پانیسا که میره فقط کوک و تهیونگ میمونن ©بیا بیرم تو ®من نمیام 😓©چرا®زیرا😁©😑😑😑®تنهاتون میزارم🙂®خب برو مجبورت که نکردن 😒®خدافظ😂©خدافظ😐راوی :تهیونگ نرفت بلکه وقتی کوک رفت تو اتاق عمل پشت شیشه بود و نگاهشون میکرد ( خب از همین الان میگم سر قسمتی کوک میره تو اتاق پیش سوفیا ( بیییییییب ) شدم خیلی سخت بود 😐😓😓).......

(از زبان سوفیا):بعد از اینکه پانیسا و کوثر رفتن بیرون میخواستم برم تو گوشیم که یهو صدای در اومد (نویسنده به یهویی بودن لحظات علاقه دارد) یکی داشت میومد داخل فک کردم دکتره اولش نگاه نکردم بعد که در بسته شد سرمو آوردم بالا و دیدم عههههههههههههه کوکههههههههههههههههههههههههههههههههه ینی اومده منو ببینه 😨😨😨😨😨😨😨😨😨😨😨😨+سلام 😃©سلام 😅خوبی ؟؟😅+م...مرسی😃©آممممم +چرا اومدی اینجا ؟؟😓©خب اومدم بهت سر بزنم خیلی بدجور افتاده بودی الان که درد نداری ؟😅+،نه درد ندارم فقط دستم گاهی ...

درد میگیره 😅😌😌 و خیلی ممنون که اومدی به من سر بزنی من حتی یک روز فکر نمیکردم بتونم بیام کنسرتتون چه برسه که خودتو از نزدیک ببینم😅©😃میتونیم یه روز همدیگرو بیرون ببینیم ؟😅+آ.....آ....آره چرا که نه 😆©پس میشه شمارتو به من بدی😄 ؟؟+اممم آرهه😅شماره:﷼-۸٪*﷼&+&+&»&&-©مرسی 😃دکتر میاد تو ٪سلام ©+سلام(وقتی دو تا علامت با همدیگه میزارم ینی با همدیگه گفتن)دکتر به کوک میگه :٪همسرتون امروز مرخص میشه فقط باید چند تا چیز رو رعایت کنن تا سر و دستشون آسیب نبینه 😊(دکتر بی تی اسو نمیشناسه)©همسرم ؟؟😓

٪مگه همسرتون نیستن ؟؟+😲©چرا هستن 😅٪از امروز تا یکی دو هفته دیگه باید فکرتون رو زیاد مشغول نکنید و اینکه با دستتون وسایل سنگین بلند نکنید 😊+چشم رعایت میکنم 😅 مغز سوفیا : جانممممممممم😨😲٪ساعت ملاقات تموم شده میتونید برید ©باشه خدافظ 😅+خ....خدافظ😃دیگه یک ساعت گذشته بود و کوک هنوز توی بیمارستان بود و رو صندلی نشسته بود ٪دکتر رفت تو اتاق سرم رو جدا کرد و سوفیا رو تخت نشست ٪خانم مرخص شدید +خیلی ممنون ...سوفیا همراه دکتر از اتاق اومد بیرون٪خب میتونید برید توی اون اتاق آخریه لباساتونو بپوشید ....

خبب خببب خببب بچه ها پارت بعدی هم همراه این میزارم🤗