
لایک کمه هست لایک کنید نظر هم بدید ♥♡
یکشنبه ۹ آوریل از زبان ناشناس: حالاوقتشه من کل دنیارو نابود میکنم و قهرمان ها هم مجبور میکنم زیر دستم کارکنن هاهاهاها... وبعدش دو نفر هست که باید به خدمتشون برسم(حتمامشتاق هستیدکه هویت فرد ناشناس رو بدونید و اون دونفر کی هستندبرای فهمیدن این 2 موضوع باید صفحه های بعد رو بزنید)
ناشناس:حمله رو شروع میکنم مرینت: صدای زنگ علامت حمله به پاریس هستش اما من چجوری برم بیرون اها حالا فهمیدم مارین عزیزم من میرم بیرون یه چیزی بخرم مارین:باشه عشقم.مرینت:رفتم بیرون توی یه کوچه تیکی دختر کفشدوزکی اماده. ادرین:علامت خمله به پاریس امد دوسونی من میرم حمام (چون دوسونی توی اتاق ادرین میخوابه و الان هم توی اتاقشه)دوسونی:باشه ادرین.ادرین:توی حمام پلگ تبدیل گربه ای از پنجره رفتم بیرون که دیدم وای اصلا باورم نمیشه وای کل شهر نابود شده وای چقدر اموک که دیدم دختر کفشدوزکیروی پشته بوم هست سلام بانوی من لیدی باگ :سلام پیشی باید یه کاری کنیم برای شهر گردونهی خوش شانسی نخ نخ به چه دردم میخوره اها یادم امد کت تو همینجا باش من باید برم کمکی بیارم رفتم خونم رفتم توی اتاقم جعبه ی معجزه گر ها رو برداشتم به همهی معجزه گر ها احتیاج دارم
راوی:لیدی باگ میره و به همه معجزه گر میده که همشون با هم شدن ۲۰نفر لیدی باگ:گردونهی خوش شانسی یه اینه اها مکس یه تلپورت به پشت سر اون کسی که روی برج ایفل هست بزن تا من و کت نوار بریم اونجا شما هم با بقیه بجنگید کت بیا بریم کت نوار:باشه مای لیدی رفتیم پشت اون کسی که این کار روکرد ناشناس:هههه من مایرونا هستم کت نوار:یهو گفت من مایرونا هستم مایرونا:من دشمن شما و دونفر به خوصوص لیدی باگ :اون یه دختر هست فهمیدم با اینه چیکار کنم یباش کمربند کت رو برداشتم دور اینه کردم مثل یه سپر(خودتون تصور کنید که چه جوری میشد)مایرونا: هههه با اون اینه فکر کردی چی کار میتونی بکنی دیدم اون گربه حواسش برته سریع رفتم کلی زدمش اونم حواسش نبود بخاطر همین اماده نبود هاهاهاها کت نوار:حواسم به لیدی باگ بود که یهو درد زیادی رو حس کردم بعدش همجا سیاهی رفت. لیدی باگ:واییی نه کت نوار رفتم کنارش خیلی گریه کردم بعدش همجا سیاهی رفت.(بیهوش شدن) مایرونا:هاهاهاهاها.... همتون به گوش باشید اگه تسلیم نشید عاقبت تون مثل اینا میشه.
راوی:و همه مجبور شدند تسلیم بشن لیدی باگ:وای من کجام؟ صدا:تونباید اینجا باشی لیدی باگ: تو کی هستی من کجا هستم صدا:تو توی راه بین زندگی و ارواح هستی کت نوار:من کجام ؟ صدا:تونباید اینجا باشی اینجا راه بین زندگی و ارواح هست.فکر کفنم کوامیت یه گردنبند بهت داده برای روز تولدت کت نوار:اره برای چی؟ صدا:تو و لیدی باگ باید با هم باشید تا مایرونا رو شکست بدید (برای لیدی باگ هم همین اتفاق ها افتاده)
لیدیباگ:یهو کت نوار رو دیدم کت نوار:یهو لیدی باگ رو دیدم لیدیباگ و کتنوار باهم:یهو گردنبندم نوریدورش رو گرفت و به هم چسبیدن راوی:یهو نوری را دور کت نوار و لیدی باگ رو گرفت
ببخشید کم بود اما قول میدم پارت بعد جبران کنم
ممنونم که خوندید خداحافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
ممنونم ♡
عالی بود راستی چرا بقیه لایک نمیکنن
پارت بعدی رو بزار
باید صبر کنید
سلام اجی جونم امروز قسمت های جدید رویای میراکلس امده اگه خواستی برو بخون