سلام داستان خواهر تیریگان (پدر ریون )هست که به خاطر یک سری دلیل های ژنتیکی کی مثل ریون نمیه اناسن و نمیه شیطان به دنیا میاد ولی از بچهگی به شکل یک انسان بزرگ میشه با من همراه شوید تا ببینیم چه اتفای می افتد
از زبان ماریا داشتم با دوستم حرف میذم کنار دریا بودیم شب بود که یکهو یک شیاطان بزرگ از اب بیرون امد وای نه اون تریگان بود از زبان راوی قبلا یکبار ازاد شده بود یعنی دوباره ازاد شده بعد تیرگان دستش رو به سمت ماریا(همون خواهرش دیگه)برد و اون رو گرفت ماریا با داد و بیداد کرد و گفت ولم کن تیریگان گفت از دیدنت خوشحالن خواهر ماریا خشمگین شد و یکهو تبدیل به یک شیطان مثل تیریگان شد و انقدر تیریگان رو زد تا تیاتن ها امدند و تیریگان دوباره اسیر شد
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
خودم اومدم تستم رو خوندم فهمیدم غلط املای دارم