
گایز ببینین گیر ندین نویس تا دستت خوب بشه باشه؟ ب خدا لوسم میکنید مث بخیه انگشتم ک وقتی هم خوب شد نتونم تکونش بدم😐💔 بذارین راحت کارم و بکنم😂 ب جان خودم دردش و میتونم تحمل کنم چیزی نی نمیگم درد نداره چون داره اما میگم تحمل میکنم چون واقعا میکنم پس حرف اضافه نداشته باشیم😐💔😹
مرینت: بد اخلاق! آدرین:زیر لبی حرف نزن بلند بگو ما هم بشنویم! تصمیم گرفتم مثل خودش جدی و غرغر و اخمو بشم پس اخمام و توی هم بردم و گفتن:خیلی خب میرم سر اصل مطلب من توی طراحی و نویسندگی استعداد دارم آدرین:خوبه! اتفاقا یه نویسنده نیاز داریم! مرینت:ولی طراحی... آدرین:بدون حرف اضافه... تنها کاریه که مونده مرینت:خیلی خب😒 قبوله! دستم و جلو بردم که به دستم نگاه کرد بعد چند ثانیه ضایع شدم و دستم و عقب کشیدم و پاشدم و گفتم:خب به امید همکاری عالی آقای آگرست و رفتم بیرون خود شیفته! حتی دلم نمیخواد ببینمش فکر کرده کیه که هر جوری میخواد رفتار کنه ولی هنوزم نمیفهمم چرا مامانم میخواست مثل اونا بهم حالی کنه نیست💔 شونه ای بالا انداختم و نفس عمیقی کشیدم بهتره دل بدم به کار رفتم پیش منشیه مرینت:کار من کجاست؟ منشیه با آدامس ش بادکنک درست کرده و ترکوند و گفت:کارت چیه؟ مرینت: اصلا نخواستم خودم پیدا میکنم همینجور توی شرکت سرگردون بودم که یه پسری و دیدم
مرینت:ببخشید شما به نظر مثل اونا بد اخلاق نمیاین میشه به من بگین کار من کجاست؟ پسره خنده ی ریزی کرد و گفت:اسمت چیه؟ مرینت:من مرینتم پسره:منم نینو ام مرینت:از دیدنت خوشبختم...نینو😁 نینو:خب، کارت چیه؟ مرینت:فک کنم نویسندگی نینو:دنبالم بیا حتی نمیدونستم کجا میرم فقط مثل بچه که به مامانش میچسبه پشت سرش راه افتادم و رفتم که دیدم سر از یه اتاق در اوردیم نینو:این اتاق برای نویسنده ی قبلی بود که متاسفانه... و بقیه ی حرفش و خورد مرینت: که متاسفانه؟ نینو: نتونست غرغرای آدرین و تحمل کنه💔😂 مرینت:😂 از همین اولم مشخصه که خیلی بد اخلاقه،چرا این اینجوریه؟ نینو:ظاهرش و نبین اون خیلی پسر خوبیه! بعد کمی ناراحت شد و گفت:زندگی بهت یاد میده نباید به همه کس لبخند بزنی مرینت:متاسفم نمیخواستم ناراحتت کنم! نینو:چیزی نیست، مشکلی داشتی من توی همون اتاقم و رفت خب خب پشت میزم نشستم و به کامپیوتر روی میز نگاه کردم...
متنی که برای درمان استرس و افسردگی خوب باشه؟ من از کجا همچین چیزی و پیدا کنممممم من بلد نیستم نمیتونم میخوام طراحی کنمممم اوففففف خیلی خب آروم باش مرینت شروع کردم به تایپ کردن کلی تایپ کردم نه خوب نشددددد این قسمتش و پاک میکنیم این و مینویسم اممم بهتر شد😓:زندگی،چیز قشنگیه من اگه توی یه کلمه بخوام زندگی و توصیف کنم"زیبا" کلمه ایه که میگم درسته،قبول دارم بعضی وقتا خسته کننده میشه،بعضی وقتا سخت میشه،بعضی وقتام آزار دهنده یا حتی بعضی وقتام پر از ناراحتی، اما هدف ما از به دنیا اومدن چیه؟ اگه عمیقا به این موضوع فکر کنی مبینی هر چیزی که تا الان توی زندگیت بوده بی معنی بوده،چون تو تمامممم زندگیت و صرف کار کردن برای آینده یا فکر کردن به گذشته بودی،این خیلی بده که از زندگی درس نگیریم،من تنها درسی که گرفتم این بود{نباید ناراحت باشم} ما به دنیا اومدیم تا بهترین خودمون باشیم ما به دنیا اومدیم تا زندگی کنیم و لذت ببریم هدف ما از به دنیا اومدن فقط این نیست که دیروز به فکر امروز بوده باشین و امروزم به فکر فردا این حقیقت تلخه که آخرش هممون میمیریم، اما چیزی هست که میخوام به عنوان آخرین جمله باهاتون درمیون بذارم: شاد ترین آدما کسایی هستن که توی لحظه زندگی میکنن🙂 وایییییی خوب نشدههههه(بچه ها متنه رو خودم نوشتم سخت نگیرید ساعت2نصف شب مغزم کار نمیکنه)
که یهو نینو رو دیدم نینو:سلام! از الان شروع کردی؟ مرینت:آره،ولی اصلا خوب نشد نینو:بذار ببینم! مرینت:نه نه نه تورو خدا نکنننن نبین اما نینو اومد کنارم و شروع به خوند کرد و بعد از تموم کردنش بهم نگاه کرد مرینت:اینجوری نگاه نکن میدونم مسخرست الان عوضش میکنم و تا خواستم انگشتم اشاره مو بذارم روی کلیدی که پاک میکنه نینو دستم و گرفت نینو: تو اینا رو نوشتی؟ مرینت:آره قول میدم بهتر بنویسم اینم بد نشداا اما... نینو:شوخیت گرفته؟ مرینت:باشه باشه قبول مزخرفه نینو:این عالیهههه مرینت:چی😳😳😳؟؟ نینو: خیلی خوبه من فورا بدم این و پستش کنن مرینت:نکنننن😭😭 ای خدااااا نینو دکمه رو زد و متن برای بچه های شرکت ارسال شد حالا قراره تا چند ساعت دیگه بیشتر دنیا این جمله مزخرف و بخونن نینو:فعلا و رفت اوفففف چند دقیقه نشسته بودم و داشتم حرص میخوردم که نینو با یه لیوان اومد گذاشتش روی میزم و گفت:حرص نخور قهوه بخور و رفت بیرون قهوه رو برداشتم و خواستم از عصبانیت سر بکشم که لبم سوخت چقد داغهههه تف تو شانسم لیوان و گذاشتم روی میز و یه برگه و قلم از توی کشوم بیرون اوردم
شاید طراحی کمی آرومم کنه نفس عمیقی کشیدم و شروع کردم به کشیدن کشیدم و کشیدم آهاع چیز خوبی شداا این قلب با خطایی که کشیده شده که رنگی رنگین با متن داخلش بامزه شده که نینو اومد مرینت:تو چرا همش توی این اتاقی؟ نینو: منتظر کار جدید از خانم نویسندم(برای گفتن نویسنده انگشت اشاره و انگشت کناریش و تکون داد) مرینت:💔 راحتم بذار فقط😐😐 نینو: ببینم این برگه چیه؟ مرینت:مبادا، مبادا جلو بیایییییییی نینو برگه رو قاپید مرینت:بده من بده مننننن نینو دستش و بالا نگه داشت و نگاهش کرد و سریع دوید و رفت دم در اتاق با تعجب نگاهش کردم که گفت:این طرح برای عکس پست خیلی خوب میشه مطمنا طرفدار جذب میکنه و رفت چییییی اون الان چی گفتتت اوفففف دویدم و رفتم بیرون اما توی شرکت به این بزرگی هرکی جای من بود قطعا گم میشد خب💔 حالا کجا رفته این پسرررر مرینت:نینو،نینو،نینوووو اوففففففف کجاست این پسر که یهو اتاق این پسره که اسمش و نمیدونم و دیدم همین آگرسته رفتم تو
مرینت:آق.... که همونطور که کلش توی لپ تاپش بود گفت:نشنیدم در بزنی حتما کر بودی بی شعور رفتم عقب تر و انگشتم و خم کردم و محکم محکم کوبیدم و کوبیدم و کوبیدم که از صداش کل شرکت داشتن این اتاق و نگاه میکردن آدرین:بسته دیگه شنیدمممم مرینت:نه خداروشکر فکر کردم کرین😐💔 که یهو صدای خنده اومد همه داشتن بهش میخندیدن از این همه خنده خندم گرفت اما لبم و گاز گرفتم تا نخندم پسره بدجور عصبانی شد کوبید روی میزش که همه ترسیدن و سرشون تا ته فرو بردن توی برگه شون پسره بهم نگاه کرد بعد چند ثانیه از اتاقش رفتم بیرون اصلا چرا باید به این بگم نینو رو پیدا میکنم که یهو منشیه جلوم سبز شد منشی: دختر کار خوبی کردی با این که عاشقشم حقش بود مرینت:وایسا وایسا الان تو گفتی عاشقشی؟؟؟ منشیه:آره،چیه؟ مرینت:مگه کسیم عاشق اون غول شکرستانی میشه؟ دختره دستش و جلو اورد و گفت:هرچی،من کلوییم دست دادم و گفتم:منم مرینتم کلویی:ببین خیلی سادست خط قرمز من "آدرین" ازش رد نشو،دوست میمونیم مرینت: پس اسمش آدرینه بعد به خودم اومدم و جوابش و دادم:خیلی خب بابا من چیکار به این گاو بی شاخ و دم دارم که یهو یه صدا اومد:خانوم رادیو پر حرف! وایییی حرفام و شنیددد(بابای دیدین جای حساس کات نمیکنم😂😘)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وقت همه حرفاسو شنید
ولی عالی چی خیلیییی عالی
اصلا جای حساس نیست 0_0
پرچمم عالی بود 👏🌹
میسی خیارم🥒
سلام پرچم خانم
نترس کسی لوست نمیکنه
اگرم کرد بیا بهم بگو تا از لوس شدن نجاتت بدم
اگرم نتونستم نجاتت بدم با بقیه بچه ها نجاتت میدیم😎
نترس تا منو داری غم نداری قشنگگگگگ از دستت کار میکشم عشقم 😊
حالا هم برو پارت 24 پروانه رو بنویس 😝😑
اره
😐😐😐😐دیگه نا تا این حد گفتم فقط از نوشتن محرومم نکین ن گفتم بیاین بگین دو دیقه از پارت قبل نگذشته پارت بعدی و بده ب خدا این لامصب درد میکنه کشش نداره😐💔
آییییی مامانننننننن😂😂😂😂
مردم از خندهههههههه😂😂😂
عالی بووود🌹
پارت بعدو زود بزارررر
هدیه جون من میخوام لوست کنم😏😏😎😎
میپرسی چراااا بهت نمیگم چرا
عالییییییییییی بود😍😍😍😘😘😘😘
عالی
عالی بود
هدیه 😡
عالیییی بود
عالی بود 💛 زود پارت بعدی رو بزار بااااااییی 💛 💛 💛 💛 💛 💛