
کپی ممنوع و لایک کامنت یادتون نره . لطفا لطفا منو به بقیه معرفی کنید.
لیدی باگ:که یهو همچی تاریک شد کت نوار:که یهو دیدم لیدی باگ بیهوش شد اما من حالم کاملا خوب شده بود و سریعگفتم که شاید لیدباگ شاید به حالت اول برگرده بخاطر همین سریع برداشتمش و رفتم به خونهی استاد فو، ترسیدم که چیزیش شده باشه مجبور شدم گوشوارش رو بردارم که ییهههووو دیدم ووووووووووااااااااااااایییییییییییییییی مرینت دختر کفشدوزکی!!!!!! اصلا باورم نمیشه !سریع مرینت رو بردم از بالکن توی خونشون روی تخت خوابوندمش و رفتم خونم پلگ پنجه ها داخل پلگ:وایییی چقدر گرسنمه ادرین غذاغذا میخوااااامممم ادرین:وای کشتیم پلگ بیا اینم کممبر هر چقدر میخوای بخور تا بترکی توی فکر بودم کهههه
ناتالی:ادرین شام حاضر ادرین:باشه (شام میخوره و میاد و میخوابه..فردا) مرینت:از خواب بیدار شدم دیدم توی خونه هستم وای یعنی اینهمه اتفاق خواب بوده دست زدم به گوشم دیدم گوشوارم سرجاش هست لباس پوشیدم صبحانه خوردم و رفتم مدرسه ادرین:وای حالا میدونم که مرینت همون مای لیدی هست صبحانه خوردم و رفتم مدرسه مرینت رو دیدم رفتم سمتش سلام کردم و مرینت:ودست توی دست رفتیم مدرسه (یک هفته بعد توی این یک هفته فقط معلوم شده که لایلا با ماشین به مرینت زده و بردنش به زندان دیگه هیچ اتفاق خاصی نیوفتاده) گابریل: امیلی یعنی وقتش رسیده که به ادرین این موضوع رو بگیم امیلی:اره گابریل هرچه زود تر موضوع رو بدونه بهتره گابریل:ناتالی ادرین روصداکن بیاد اینجا ناتالی:باشه (رفت پیش ادرین)ادرین پدرت باهات کارداره ادرین:نمیدونید چی کارداره نه!خب باشه امدم تقتقتقتق گابریل: بایا تو ادرین ادرین:بله بابا کاری داشتید؟؟ گابریل:بله راستش ادرین شنیدم که تو از مرینت دوپن چنگ خوشت میاد ولی ادرین نمیشه ادرین:چراااا؟؟!!!! گابریل:چون ما رسم داریم که با هم خوانوادگی خودمون ازدواج کنیم مثل من و مادرت تو باید با دختر خالت دوسونی ازدواج کنی ادرین:وقتی این حرف رو شنیدم انگار دنیا رو سرم خراب شده و من زیر اون اوار موندم.جوابم:نهههه!!!!! من با کسی که حتی دوستش ندارم ازدواج نمیکنم و نخواهم کرد! گابریل:اما این رسوم ماست ادرین. ادرین:رسوم رسوم اینکه باکسی که دوستس نداری ازدواج کنی هااا !!!! (ادرین رفت اتاق خودش) امیلی:گابریل نباید اینطوری بهش میگفتی اون الان داخون شده که کسی که دوستش داره رو مجبور بخاطر یه رسوم بذاره کنار این خیلی سخته گابریل.←←←←

ادرین:سریع تبدیل شدم و از توبالکن خونه مرینت رفتم داخل مرینت:داشتم طراحی میکردم که کت نوار امد داخل اتاقم کت نوار چیزی شده؟ کت نوار:اره پنجه ها داخل مرینت:ادرین تو کت نوار هستی؟ ادرین:اره من حتی میدونم که تو لیدی باگ هستی اما من یه مشکله بزرگ دارم مرینت: تو اما چه جوری میدونی وایسا ببینم حالا بگو مشکل بزرگت چی ادرین:من بخاطر رسومات خانوادگی مجبورم با دختر خالم دوسونی ازدواج کنم ولی من تورو بیشتر از هرکس دوست دارم و نمیخوام همچین کاری کنم مرینت:وقتی این حرف رو شنیدم انگار یکی قلبم رو تیک تیکه کرد اما به خودم امدم و گفتم منم تو رو بیشتر از هرکس دوست دارم ادرین. راوی:بعد نزدیک هم شدن و همو ب.و.س.ی.د.ن بعد از پنج دقیقه همو ول کردن و بعد مرینت و ادرین روی تخت همو بغل کردنو خوابیدن.
مرینت:از خواب بیدار شدیم دیدم ادرین نیست حتما برای اینکه خانوادش متوجه بشن که نیست رفته خونشون وای من طاقت دوری از ادرین رو ندارم مجبورم از ارزوی اخر معجزگرم استفاده کنم با حالت لیدی باگ رفتم توی اتاق آدرین سلام میشه انگشتر تو به من بدی ادرین:برای چی مرینت؟ لازم دارم بده دیگه .باشه. مرینت: تیکی پلگ با هم متحد بشید ارزو میکنم که خوانواده ی اگرست هیج رسم و رسومی نداشته باشن نوری دورم را فرا گرفت و بعد به ادرین گفتم که بره و به باباش بگه که منو دوست داره . ادرین: رفتم به پدرم گفتم پدر من مرینت دوپن چنگ رو دوست دارم. گابریل:خیلی خوبه که بالاخره یکی رو دوست داری.ادرین: ممنونم پدر رفتم توی اتاقم اما خبری از مرینت نبود حتما رفته که خانوادش شک نکن. وای خیلی خوشحالم که دیدم انگشترم روی زمینه اونو برداشتم و توی انگشتم کردم که تا پلگ امدبیروت پلگ:ادرین یکی امد و مرینت رو برد با خودش چون مرینت بعد ارزو بیهوش شد←←
ادرین:یعنی چی چی داری میگی دیدی کی بود پلگ:نه اما از معجزه گر طاووس استفاده میکرد ادرین:یعنی چی معجزه گرطاووس پیش ما بود که.( چون پدر و مادر آدرین از معجزه گر پروانه و طاووس استفاده کردن قبلاً توی خانواده آگرست ها بود اما یک اتفاق معجزه گر پروانه گم شده اما معجزه گر طاووس پیش خانواده آگرست بود اما همون ناشناسی که بهتون گفته بودم معجزه گر طاووس بر میداره)
ببخشید کم بود ما بزنید صفحه بعد چون آنچه خواهید دید داریم
آنچه خواهید دید: من باید سریع تر مرینت را پیدا کنم... آهای تو کسی که منو دزدیدی من کجام... اسم من مارین هست
لایک و کامنت فراموش نشه خداحافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالللللللییییییی
ممنونم