
سلام بچه ها این پارت یک اتفاقی برای زوج خوشبختمون و اصلی داستان یعنی راف و سوبارو میافته 😊
از زبان سوبارو ) راف با چشمای گریون اومد پیشم ، ترسیدم که براش اتفاقی افتاده باشه 😣 سوبارو : بانوی من چیشده چرا گریه میکنی خیلی نگران شدم چیشده ؟؟؟؟؟ راف : به من نگو بانو ، لعنت بهت سوبارو ، ازت متنفرم ، چرا چرااااا آخه این حق من بود ، ازت بدم میاد سشوبار ، من احمق چرا عاشق تو شدم 😭💔💘 سوبارو : 😢😢 راف عزیزم چرا اینجوری میگی خیلی ناراحتم کردی 😢 ( تو به اون خیانت کردی بعد میگی اون ناراحتت کرده 😑) راف : تو ... توی ***** به من خیانت کردی *****( تو فیلم ها وقتی حرف بد گفته میشه بوق میزنن ما ستاره میزاریم 😂😐 ) سوبارو : چی یعنی چی کی همچین حرفی گفته 😔 ( داره دستش رو میشه ) بعد راف عکسی رو از گوشیش به من نشون داد 😵 این که منم اما اون دختره کیه اصلا من چرا بوسش دارم میکنم 😨 یا خدا یعنی من داداش دو قلو دارم این الان زن داداشم هست یا زن خودم 😲 این کیه اصلا اسمش چیه 😦 چقدر هم زشته 😝 سوبارو : راف ببین این توی این عکس منم اما اون دختره رو نمیدونم کیه 😢 باور کن من فقط عاشق تو هستم 💘 ( 😈😈😈 عکس فوتشاپ بوده) راف : خوبه داری میگی تو این عکس تویی و معلوم نیس با چند نفری که نمیدونی این دختره کدومشونه 😢 برای خودم متاسفم 💔😭
از زبان راف ) ای کاش واقعا همچین چیزی نباشه چرا میگه این منم ولی دختره رو نمیشناسم یعنی واقعا نمیشناسه 😣 راف : ثابت کن این تو نیستی که توی این عکس هست یا ثابت کن همچین اتفاقی نیافتاده 😔 سوبارو : باشه ثابت میکنم اما یادت باشه که تو به من شک داری و به من اعتماد نداری 💘 بعد سوبارو خیلی عصبانی رفت 😢 یعنی اینا همش یک خوابه 😴 از این واقعیت تلخ متنفرم 😪 ......... ( راف تا کی گریه کرد تا خوابش برد الان هم صبح شده ) از خواب بیدار شدم و یاد دیشب افتادم 😭 چرا چرا آخه این اتفاق ها برای من میافته 😣
از زبان سوبارو ) دیشب کلی فکر کردم و فهمیدم اون دختر نیشیمیا هست دوست دوران بچگیم 😕 رفتم و کلی دنبالش گشتم دیشب که الان بالاخره پیداش کردم و دارم میرم پیشش 😡 خیلی از دست داف عصبانی هستم یعنی اینقدر به من بی اعتماد هست 😡 بخاطر یک عکس مسخره بهم گفت از من بدش میاد 😢 وقتی ساد حرف هاش میافتم بغض خفم میکنه 😢 من که دوست دارم دختر چرا با من این کار ها رو میکنی 💔
رفتم و به نیشیمیا کل جریان رو گفتم نیشیمیا : چی این چرت و پرت ها چیه جنابالی کی من رو بوس کردی که من خبر ندارم 😡 سوبارو : خوب منم دارم همین رو میگم ما نکردیم ولی اون عکس چیه ؟؟؟ نیشیمیا : نه اینجوری نمیشه پاشو بریم پیش نامزدت باید بفهم جریان چیه 😤 سوبارو : الان راف از من متنفره و هنوز نامزدم نشده 😔 نیشیمیا : هر نسبت و هر حسی دارین به خودتون مربوطه ولی نباید سر من دعوا کنین من این چیزا سرم نمیشه پاشو بریم به راف توضیح بدیم😌 بعد رفتیم پیش راف
راف : سوبارو مثلا میخاستی به من ثابت کنی که این کار تو نیست یا میخیاستی ثابت کنی دوسم نداری 😢 نیشیمیا : ببین عزیزم من از این گوساله خیلی بدم میاد چون تو رو ناراحت کرده و من اصلا نسبتی با این مرتیکه *** ندارم این **** غلط کرده که به تو خیانت کنه 😌 از زبان راف ) با حرف های دختره آروم شدم 😟 و گفتم : پس این عکس چیه 😢 تا دختره عکس رو دید گفت : سوبارو تو ، تو این عکس چیکار میکنی این عکس در اصل دختره آره منم نیشیمیا ولی پسره تو نیستی نامزد منه 😨 سوبارو : یعنی چی یعنی الان این عکس فوتشاپ شده ؟؟؟ راف : وای یعنی واقعا سوبارو تو دختر دیگه ای رو نبوسیدی 😀 سوبارو : ما داریم میگم عکس فوتاشاپه تو میگی من دختر نبوسیدم 😐 و حالا هم دیدی من بهت خیانت نکردم 💔 دیشب رو یادت میاد چجوری باهام حرف زدی 😢
نیشیمیا : اوفففف سوبارو دختره حق منم اگه میدیدم نامزدم با یکی دیگه هست دیونه میشدم 😡😡😡😡 سوبارو : اما بهش نمیگفتی دیگه که دوسش نداری در صورتی که میدونی اون خیلی دوست داره 💔 واقعا از دست خودم ناراحت هستم چرا همچین حرف هایی به سوبارو زدم 😢
بای بای👋👋👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)